صدایی که خاموش شد
اکبر گلپایگانی درگذشت. این خبر شامگاه دیروز در میانه آوار خبرهای ریز و درشت دست به دست میشود. کاربران فضای مجازی آرام آرام از آرشیوهای گوشیهای همراهشان تصاویر و صداهایی از او را به اشتراک میگذارند، پیرترها و پیگیرترها هم خاطراتی از او میگویند.
اکبر گلپایگانی درگذشت. این خبر شامگاه دیروز در میانه آوار خبرهای ریز و درشت دست به دست میشود. کاربران فضای مجازی آرام آرام از آرشیوهای گوشیهای همراهشان تصاویر و صداهایی از او را به اشتراک میگذارند، پیرترها و پیگیرترها هم خاطراتی از او میگویند. از اینکه با وجود صدای پرقدرتش چرا دیگر نتوانست بخواند. هر چه بود حالا صدای خشدار و پرحجم او را دیگر میتوان تنها در آثار به جا مانده از اگبرگلپایگانی شنید. فقدان تازه او هم دوباره بحثهای بسیاری را تازه کرده است، از انتقاد به ممنوعالکاریاش در همه این سالها گرفته تا رقابت و انتقادهایی که خود اکبرگلپایگانی به یکهتازی محمدرضا شجریان در عرصه موسیقی آوازی ایران داشتو بسیاری گفتهاند که او یکی ازمنتقدان صریح شجریان بوده و البته دوستدارن محمدرضا شجریان کمتر دوست داشتند این انتقادها را بشنوند. مهمترین نقد طرفداران گلپا به این یکهتازی انحصاری است که برای او قائل بودند. به این معنا که رقابت و مقایسه بین شجریان و گلپا را از اساس نادرست میدانستند چرا که به باور آنها هر چقدر زمینه برای نشان داده شدن شجریان فراهم بود برای گلپا ممنوعیت داشت.