«فردا» گزارش میدهد:
استبداد انتخاباتی به سبک «جبهه اصلاحات ایران»
عملکرد رادیکالها در جبهه اصلاحات صدای بسیاری از اصلاحطلبان را درآورده است.
گروه سیاست سایت فردا: وضعیت انتخاباتی اصلاحطلبان بیش از هر زمان آشفته است. مشخص نیست که چه گروههایی میخواهند وارد انتخابات شوند و چه گروههایی بنای تحریم یا عدم مشارکت خواهند داشت. در این بین گویا جبهه اصلاحات ایران به عنوان تشکیلات انتخاباتی اصلاحطلبان هم کاری از پیش نمیبرد و جز اعلام موضع سکوت کار خاص دیگری نمیکند و شاید هر فرد نسبتا مطلعی از عالم سیاست را به یاد فراکسیون امید مجلس دهم بیندازد که با آن همه سروصدا اما وقتی به مجلس رسید جز سکوت و انفعال هیچ نتیجه دیگری را رقم نزد. حالا هم جبهه اصلاحات در چنین انفعالی به سر میبرد؛ انفعالی که البته به نظر میرسد دلخواه طیف رادیکال اصلاحطلبان است؛ حزب اتحاد ملت و دیگر نزدیکان خاتمی که با هدف تحریم انتخابات برای پیشبرد امیال خود فعلا مناسبتترین راه را سکوت جبهه اصلاحات میدانند تا نه شور انتخاباتی به وجود آید و نه جبهه اصلاحات از امکانتش برای آنهایی که میخواهند وارد انتخابات شوند، استفاده کند.
به گفته برخی تحلیلگران و فعالان سیاسی جبهه اصلاحات در دوره کنونی دچار استبداد سیاسی شده است؛ به این معنی که یک طیف رادیکال تصمیمگیرندهاند و هر دیدگاه مخالف خود را در معرض حملات خود قرار میدهند. مشخصا کافی است نوع برخورد همین طیف را با بهزاد نبوی، یکی از مهمترین چهرههای اصلاحطلبان، بررسی کنیم و ببینیم که هجمههای آنها چه طور باعث کنارهگیری نبوی شد.
حالا هم طیف رادیکال میکوشند با اِعمال فشار بر میانهروها عدم مشارکت در انتخابات را به عنوان سیاست غالب جبهه اصلاحات معرفی کنند که این شیوه و روش با مخالفت و انتقاد بدنه اصلی اصلاحطلبی مواجه شده است. شاهد آنکه رسول منتجبنیا در سخنانی در همین رابطه گفته بود: «در این سالها شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای سیاستگذاری فعالیت داشتند که من منتقد شورای سیاستگذاری بودم زیرا معتقد بودم که این شورا جایگاه احزاب را تضعیف میکند که بعدها فهمیدند اشتباه کرده و آن را جمع کردند. اما الان جبهه اصلاحات را تشکیل دادند که با این تشکل هم مخالف هستم، چون یک نفر که پیش از این مسئولیتی را داشته در کنار حزبی قرار میدهند که شاید هزاران عضو دارد. این تصمیم برخلاف تحزب و روح اصلاحطلبی است. ما مخالف جبهه اصلاحات هستیم و عضو آن نشدهایم و نخواهیم شد. این استبداد است، تحزب نیست».
حزب کارگزاران سازندگی هم گرچه عضو جبهه اصلاحات است و تا اینجای کار سعی کرده با این تشکل سیاسی همراهی داشته باشد اما جستهوگریخته انتقادهایی به شیوه مدیریت آن داشته است؛ به ویژه زمانی که آذر منصوری، یکی از رادیکالترین نیروهای اصلاحطلب، بر صندلی این تشکل سیاسی نشست.
حالا باید منتظر ماند و دید که دست بالا در تصمیمگیری جبهه اصلاحات را چه گروههایی خواهند داشت؟ آنها که میخواهند عرصه سیاست را با رادیکالیسم عوض کنند یا آنهایی که هنوز تمایل دارند در چارچوبهای قانونی به سیاستورزی بپردازند.