«فردا» گزارش میدهد:
رادیکالهای دو جناح، مخالفان مشارکت حداکثری
اصلاحطلبان رادیکال و سوپرانقلابیها میکوشند تا مشارکتی کمرمق در انتخابات رقم بخورد.
گروه سیاست سایت فردا: هرچه به انتخابات نزدیک میشویم ضرورت تحقق مشارکت حداکثری در انتخابات بیش از پیش احساس میشود تا اینجای کار هم نشانهها حاکی از آن است که انتخاباتی پر شور را شاهد خواهیم بود؛ شاهدش تعداد بالای شرکتکنندگان در پیشثبتنام و ثبت نام انتخاباتی است. با برسی افکار عمومی هم میشود دریافت که مردم در عین حال که علاقه به مشارکت در انتخابات دارند اما در این دوره فضایی به دور از هیجانات مرسوم در میان مردم وجود دارد و بسیار احتمال دارد که در اسفند 1402 شاهد انتخاباتی پر شور و در عین حال منطقی باشیم.
در این بین اما گروههایی هستند که سعی میکنند شرایط را نه به سمت مشارکت حداکثری بلکه مشارکت حداقلی ببرند. مشخصا اصلاحطلبان رادیکال سعی میکنند با ایجاد ناامیدی عمومی از اصل انتخابات، انتخابات در ایران را بیفایده جلوه دهند؛ تا جایی که محمد خاتمی هم در بیانیه اخیرش همین خط را پی گرفته است. رادیکالهای اصلاحات با ایجاد یأس عمومی در حوزه سیاسی به نوعی میکوشند دست پیش را بگیرند تا پس نیفتند! به این معنی که آنها احتمال میدهند که نتوانند به توفیقی در انتخابات دست یابند؛ مانند انتخابات مجلس یازدهم در سال98؛ به همین دلیل از حالا دو دستور کار را پیش گرفتهاند. نخست سوقدادن مردم به سمت عدم مشارکت و دوم متهمکردن نهادهای نظارتی و مشخصا شورای نگهبان. برای دریافتن این دو محور کافی است بیانیه مدتی پیش خاتمی به دقت خوانده شود. اصلاحطلبان از این رهگذر همواره چنین القاء میکنند که برنده اول و آخر هر انتخاباتیم اگر اجازه ورود به ما داده شود یا اگر مردم در انتخابات شرکت میکردند. در واقع با این حربه مسئولیت شکست خود را بر گردن حاکمیت و اصولگرایان میاندازند.
دسته دومی که تمایل چندانی به مشارکت حداکثری ندارد، این سوی محور است؛ یعنی رادیکالهای اصولگرا یا همان سوپرانقلابیها. این دسته هم سود خود را در انتخاباتی کمرمق میبیند زیرا تجربه تاریخی نشان داده است هر زمانی که مردم به صورت گسترده وارد انتخابات شدهاند این طیف ناکام مانده است یا در بهترین حالت خود را به لیست واحد الصاق کرده است. دلیل هم آن است که سوپرانقلابیها میدانند به صفت فردی و گروهی خود مخاطبان چندانی ندارند. آنها تلاش میکنند فضا را به سمت انتخاباتی حداقلی ببرند تا از این رهگذر طرفداران اندکشان تعیینکننده انتخابات باشند.
در این بین اما عقلای هر دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب؛ یعنی افرادی که منافع ملی برایشان از رقابتهای مرسوم سیاسی مهمتر است میکوشند با تبیین فواید افزایش مشارکت مردم را تشویق به حضور پای صندوقهای رأی کنند. البته که اقبال عمومی هم به سمت همین نیروهاست و مشاهده میکنیم هم در جناح اصولگرا و هم در جناح اصلاحطلب اکثریت عددی و فکری با نیروهای منطقی و میانهرو است.