چرایی تعویق عملیات زمینی رژیم صهیونیستی در نوار غزه
تهران از طریق کانالهای مختلف به تلآویو و واشنگتن اعلام کرده است که علاقهای به گسترش میدان جنگ ندارد، اما اگر رژیم قصد داشته باشد تا از «خط قرمز» مقاومت یعنی آغاز حمله زمینی به غزه عبور کند؛ آنگاه جمهوری اسلامی ایران چارهای جز مداخله نخواهد داشت.
تهران از طریق کانالهای مختلف به تلآویو و واشنگتن اعلام کرده است که علاقهای به گسترش میدان جنگ ندارد، اما اگر رژیم قصد داشته باشد تا از «خط قرمز» مقاومت یعنی آغاز حمله زمینی به غزه عبور کند؛ آنگاه جمهوری اسلامی ایران چارهای جز مداخله نخواهد داشت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، هفته گذشته روزنامه واشنگتن پست به نقل از یک «منبع آگاه» در دولت آمریکا مدعی شد که ارتش رژیم صهیونیستی بین 24 الی 48 ساعت آینده عملیات حمله زمینی به غزه را آغاز خواهد کرد. با گذشت چند روز از انتشار این خبر اما همچنان اقدام عملی از سوی تلآویو برای ورود به خاک باریکه غزه با هدف نابودی حماس و اشغال این منطقه صورت نگرفته است.
برخی کارشناسان معتقدند اسرائیلیها در حال بررسی و تکمیل اطلاعات خود درباره زیرساختها، پایگاهها، فرماندهها، نیروها، تسلیحات و تونلهای مقاومت در نوار غزه هستند و پس از تکمیل این روند عملیات خود را آغاز خواهند نمود.
گروهی دیگر از کارشناسان اما فشارهای بینالمللی- منطقهای؛ بهویژه هشدار تهران به تلآویو را عامل بازدارنده ارزیابی کردند. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا به واکاوی علل تاخیر آغاز عملیات زمینی رژیم صهیونیستی در نوار غزه بپردازیم.
هراس اسرائیل درباره توان مقاومت در نوار غزه
زمان، مکان و دامنه عملیات طوفات الاقصی موجب غافلگیری دستگاههای اطلاعاتی و ارتش رژیم صهیونیستی درباره پتانسیل و توان آفندی- پدافندی مقاومت در نوار غزه شده است. نفوذ در عمق 15 مایلی شهرکهای اطراف این باریکه، اشغال مراکز دولتی- انتظامی و اسارت جمعی زیادی از صهیونیستها موجب تقویت این گزاره در میان شخصیتهای نظامی رژیم شده است که فرماندهان مقاومت با برنامهریزی و تدبیر در خصوص ابعاد مختلف نبرد این جنگ را آغاز کردند و بیشک آماده ورود زمینی نظامیان صهیونیست به باریکه غزه هستند.
به عبارت دیگر اگر صهیونیستها تحت تاثیر این ضربه جدی قصد ورود هیجانی و بیبرنامه به این منطقه فلسطینینشین را داشته باشند، باید خود را آماده تلفات بیشتر نظامی- انسانی کنند. به عنوان مثال شبکه یازده تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی مدعی شد که حماس در جریان عملیات طوفان الاقصی از بمبهای آتشزایی استفاده کرده است که دستگاههای امنیتی رژیم هیچگونه شناختی نسبت به آن نداشتند.
در چنین شرایطی صهیونیستها با انتشار اعلامیه سعی دارند تا شمال این باریکه را خالی از سکنه کنند تا از این طریق روند تجاوز زمینی و هدف قرار دادن نیروهای حماس تسهیل شود. صفحه منتسب به ارتش رژیم با انتشار اعلامیهای 24 ساعت به ساکنان شمال غزه وقت داد تا زندگی و خانه خود را رها کرده و آواره مناطق جنوبی شوند.
با وجود تلاش تلآویو برای کوچ اجباری مردم اما به نظر نمیرسد این هدف به صورت کامل محقق شده باشد. خانههای متراکم، شبکه تونلهای بین ساختمانی و استراتژی جنگ نامتقارن سبب برتری 35 هزار نیروی آموزش دیده حماس در برابر 300 هزار نیروی ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی شده است. با این حال نوع آرایش ماشینهای زرهی و تانکهای رژیم در مرز نوار غزه حاکی از برنامهریزی برای آغاز عملیات نظامی در این منطقه با تکیه بر پشتیبانی هوایی و استفاده از تسلیحات مدرن است.
عدم شکلگیری انسجام داخلی در فلسطین اشغالی
کشته شدن بیش از 1300 شهرکنشین در جریان یک عملیات محدود و کنترل شده تحولی جدی در تاریخ نبردهای اسرائیلی- فلسطینی محسوب میشود. در این میان اسارت 150 الی 200 صهیونیست توسط نیروهای مقاومت سبب وارد شدن ضربه حیثیتی بزرگ به دولت نتانیاهو و افزایش فشار بر صهیونیستها بر نیروهای نظامی- امنیتی رژیم شده است.
یکی از دلایل تاخیر در آغاز عملیات زمینی اسرائیلیها عدم آگاهی درباره سرنوشت صهیونیستهای اسیر شده ارزیابی میشود. در این میان با آنکه مقامات اسرائیلی با حاضر شدن جلوی دوربینها و نمایش اتحاد داخلی اما به نظر میرسد دارای اختلافات جدی در خصوص عملکرد دستگاههای امنیتی، نوع و دامنه پاسخ به حملات حماس هستند. اعتراف اصموطریچ وزیر دارایی و عضو افراطی کابینه «بی بی» به شکست نشان دهنده عمق ضربه مقاومت به صهیونیستها است.
عدم حضور یائیر لاپید در کابینه جنگ و صرفا قرار گرفتن نام بنیگانتز در کنار نتانیاهو شاید مهمترین نشانه در خصوص عمق اختلاف در سرزمینهای اشغالی است. براساس سنت سیاسی جاری در اسرائیل، هنگامی که این رژیم وارد جنگ با کشورهای همسایه یا گروههای مقاومت میشود نوعی هماهنگی و اتحاد میان صهیونیستها به وجود میآید اما زمزمههای تند انتقاد نسبت به عملکرد نتانیاهو و بیتوجهی احتمالی وی به هشدار امنیتی، سبب ایجاد سطحی خفیف از دو قطبی در فلسطین اشغالی شده است. حاکم شدن چنین وضعیتی به آن معنا است که جناحهای مختلف رژیم علاقهای به قبول مسئولیت در خصوص آغاز عملیات زمینی در نوار غزه و پذیرش شکستهای احتمالی ندارند.
ترسیم خطوط قرمز از سوی مقاومت
تحرکات نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و لبنان همزمان با سفر منطقهای امیر عبداللهیان به بغداد، بیروت، دمشق و دوحه حامل پیامی مهم برای رژیم صهیونیستی و متحدان آن بود. تهران از طریق کانالهای مختلف به تلآویو و واشنگتن اعلام کرده است که علاقهای به گسترش میدان جنگ ندارد، اما اگر رژیم قصد داشته باشد تا از «خط قرمز» مقاومت یعنی آغاز حمله زمینی به غزه عبور کند؛ آنگاه جمهوری اسلامی ایران چارهای جز مداخله نخواهد داشت. اخبار غیر رسمی در خصوص انتقال نیروهای مقاومت عراقی- سوری از دیرور الزور و حومه دمشق به سمت مرزهای جولان اشغالی و سلسله عملیاتهای نقطهای حزبالله در جبهه شمالی حاکی از ارسال سیگنالهای بازدارنده از سوی مقاوت به رژیم صهیونیستی است.
گروهی دیگر از کارشناسان معقدند با وجود ارسالهای پیامهای بازدارنده از سوی مقاومت به تلآویو اما پیشبینی زمان و مکان پاسخ احتمالی تهران به تلآویو بسیار زود است. به عنوان مثال هنگامی که صهیونیستها با حملات پراکنده هوایی علیه اهداف مقاومت در سوریه قصد داشتند تا جبهه کنترل شدهای را در این منطقه علیه دمشق باز کنند؛ ایران در کنار دولت قانونی اسد اعلام کرد که در زمان و مکان مناسب پاسخ این اقدامات را خواهد داد. به عبارت دیگر محور مقاومت در مواجه با صهیونیستها سعی دارد تا قدرت پیشبینی را از مقامات اسرائیلی بگیرد تا بتواند با استفاده از اصل «غافل گیری» و «حمله پیشدستانه» دشمن را در وضعیت پذیرش شکست قرار دهد.
مانورهای دیپلماتیک بازیگران میانجی
یکی دیگر از عوامل تاخیر در عملیات زمینی ارتش رژیم علیه مقاومت نوار غزه، فعالیت بازیگران میانجی یا طرفهای فرامنطقهای برای جلوگیری از دامنه جنگ است. به عنوان مثال طی چند روز اخیر با وجود سفرهای مکرر وزیر خارجه و دفاع آمریکا، انگلیس، آلمان و رئیس شورای اروپا به سرزمینهای اشغالی، استقرار ناوها- جنگندههای آمریکایی- انگلیسی در شرق مدیترانه و آماده باش پایگاه زیر نظر سنتکام در سراسر غرب آسیا اما دولت فعلی آمریکا نظر مثبتی نسبت به آغاز عملیات زمینی در نوار غزه ندارد.
دولت بایدن معتقد است به دلیل احتمال گسترش دامنه جنگ، نامشخص بودن دامنه نبرد در نوار غزه و فشارهای حقوق بشری غرب بهتر است تا گزینه حمله زمینی از سوی سیاستمداران و فرماندهان اسرائیلی کنار گذاشته شود. برهمین اساس یدیعوت آحارونوت از احتمال سفر بایدن به سرزمینهای اشغالی و مصر خبر داد.
علاوه بر ایجاد کانالهای غیر رسمی برای انتقال پیام میان طرفین منازعه، گروهی دیگر از بازیگران مانند سازمان ملل، مصر و قطر به دنبال برقراری آتشبش و انتقال کمکهای بشردوستانه به این باریکه هستند. در واکنش به این تلاشها دفتر نخست وزیری، فرماندهان صهیونیست و حتی برخی چهرههای اپوزیسیون درخواست بازشدن شریان آب و برق به نوار غزه را رد کرده و حتی جلوی انتقال کامل کمکهای بشردوستانه به این منطقه را گرفتند. چنین رویکردی سبب شده است تا صهیونیستها حتی از سوی دولتهای بیطرف به جنایت جنگی در نوار غزه متهم شوند. در نگاهی کلان ارتش رژیم باید در حالی برای آغاز عملیات زمینی در غزه آماده شود که حتی از سوی متحدان خود حمایت نمیشود و در سوی مقابل اراده جدی میان گروههای مقاومت برای پاسخ به اقدامات احتمالی تلآویو وجود دارد./تسنیم