مهلت ضرغامی و ادامه تهديد نظام خانواده در رسانه ملی
به هرصورت با پايان يافتن مهلت يکساله رهبر انقلاب به آقای ضرغامی، ايشان يا هر کس ديگر که مسئوليت خطير اين دانشگاه بزرگ را به عهده خواهد داشت بايد آب از جوی رفته را به جوی باز گرداند شايد هنوز فرصت از دست نرفته باشد.
مهلت يک ساله رهبر انقلاب به آقای ضرغامی براي مشاهده شدن نشانههای تحول در صداوسيما روز گذشته پايان يافت. با مراجعه به اين حکم میتوان به روشنی دريافت که مهمترين محوری که بايد در دستور کار رسانه ملی قرار میگرفت بحث خانواده بود. به گزارش سرویس سیاسی «فردا» محمد سعید احدیان در گزارشی تحلیلی در روزنامه خراسان نوشته است؛ مجال بررسی کامل و بيان نقاط قوت و ضعف کارنامه سال گذشته آقای ضرغامی درباره اين موضوع نيست اما میتوان با بررسی اجمالی شاخص نوع رابطه زن و مرد در فيلمها و سريالها، درباره اين بخش از عملکرد آقای ضرغامی نظر داد و چون اين شاخص موضوعی است که ريشه در نوع نگاه اسلام به روابط اجتماعی دارد و تاثيرات شگرف مستقيم و غيرمستقيم در شکلگيری و نحوه حيات «نظام خانواده» دارد، میتوان بر اساس اصرار رسانه ملی بر استراتژی ترويج «اختلاط غيرجنسی» و عدم تغيير اين رويه، حکم به ناموفق بودن عملکرد ايشان در پياده سازی خواسته اصلی رهبر انقلاب صادر کرد. پيش از بسط اجمالی اين ادعا بايد متذکر شد منظور، ناموفق بودن صداوسيما در همه عرصهها نيست، مفهوم سخن اين است که هر چند آقای ضرغامی در بسياری موارد عملکرد مناسب و قابل دفاعی داشته است اما در يکی از مهمترين وظايف تعيين شده، ناموفق عمل کرده است. و اما توصيفی اجمالی بر اين ادعا: مفهوم اختلاط غيرجنسی «اختلاط غيرجنسی» به اين معناست که دختر و پسر يا زن و مرد در ارتباط با يکديگر هيچ محدوديتی را در نظر نمیگيرند به جز مواردی از ارتباط که انگيزههای غريزی خاص هدف يا عامل آن ارتباط باشد، به عبارت ديگر بر اساس اين الگوی رفتاری، زن و مرد اجازه دارند آزادانه هر نوع رابطهای با جنس مخالف برقرار کنند مگر رابطههايی که در انگيزه و نيت آن شائبههای جنسی وجود داشته باشد، بر اين اساس حتی سخنان محبت آميز نيز جزو محدوديتهای رابطه محسوب میشود اما هرگونه ارتباط کلامی مادامی که با اين انگيزه صورت نگيرد، آزاد است. صداوسيما مروج اختلاط غيرجنسی برای اين که اثبات کنيم صداوسيما مروج نگاه «اختلاط غيرجنسی» در رابطه بين زن و مرد است، تلاش زيادی نياز نيست. شما هر روزی از روزهای هفته را که خواستيد انتخاب و فيلمها و سريالهای ايرانی آن را مرور کنيد به وفور صحنههايی از اين قبيل را مشاهده خواهيد کرد: پسری اتفاقی با خانوادهای آشنا میشود و به سادگی و به صورتی آزادانه در فضاهاييی دو نفره و مکرر با دختر خانواده ملاقات میکند و همصحبت میشود، دختری محجبه به دلايل مختلف (که همگی مشروع است) با پسری به صورت مداوم در خلوت و در ملاء عام هم کلام میشود و اين عمل او مورد تاييد خانواده متدين او نيز قرار میگيرد، پسری در پارک يا کافی شاپ با دختری قرار میگذارد و ... به جرات میتوان مدعی شد در قريب به اتفاق فيلمها يا سريالهای ايرانی رفتار متناسب با الگوی اختلاط غيرجنسی بلااشکال و يا حتی درست تصوير و عملا اين الگوی رفتاری به عنوان الگويی مشروع ترويج میشود. فراتر از اختلاط غيرجنسی حتی مبانی اختلاط غيرجنسی نيز زمانی که هدف و نيت از رابطه با جنس مخالف از حوزههای غيرجنسی خارج میشود، برای رابطه محدوديت قائل میشوند اما متاسفانه فيلمها و سريالهای تلويزيونی سرشار است از مواردی که در خوشبينانهترين حالت دخترها يا پسرها از رابطههای خود دنبال زمينه سازی برای ازدواج هستند. فکر نمیکنم مسئولان صداوسيما اين مسئله را خطا بدانند لذا نيازی به اثبات آن وجود ندارد اما در صورت نياز کافی است از يکی از فرزندان خود سوالی با اين مضمون بکنيد «در سريالهايی که اين روزها میبينی، به نظر شما چه کسی با چه کسی ازدواج میکند؟» حاضر جوابی فرزند شما در پاسخ به اين سوال گويای بسياری از مسائل خواهد بود. نگاه اسلام و يک نکته برای اين که نگاه اسلام را در اين باره بدانيم ابتدا برای حرام يا حلال بودن آن بايد به رسالههای عمليه رجوع کنيم و برای مجوز ترويج دادن به اين الگوی رفتاری به کتابهای اخلاق. البته روشن است اشکال شرعی نداشتن موضوعی مجوز ترويج آن نمیباشد به عنوان مثال چون میتوان نماز را اول وقت نخواند صدا و سيما اجازه ندارد سياست خود را ترويج نماز آخر وقت بگذارد به عبارت ديگر اگر چيزی در اسلام حرام دانسته نشده اما به دوری از آن توصيه شده است، رسانه ملی نه تنها حق ندارد آن را ترويج کند بلکه بايد دوری از آن را ترويج کند. اختلاط غيرجنسی و نگاه فقهی از ديدگاه فقهی رابطه بين زن و مرد تا مادامی که وارد انگيزههای شهوانی نشده است يا (دقت شود) «مفسدهای» بر آن مترتب نباشد بلااشکال است. شرط اول در مبانی نظری اختلاط غيرجنسی رعايت شده است اما درباره شرط دوم يعنی نداشتن مفسده، تا چه ميزان میتوان مطمئن بود که رابطههای «مداوم» و «آزادانه» يک دختر و پسر، در محيط های خلوت (آن گونه که در فيلمها نشان داده میشود) به رابطههای محبت آميز تبديل نشود؟ آيا در زندگی واقعی و نه آن گونه که کارگردان داستانی به تصوير میکشد ارتباطات آزادانه در حد مشروع باقی میماند؟ با ذکر اين نکته، توصيف نگاه اخلاقی اسلام ساده به نظر میرسد از ديدگاه اسلام ارتباط زن و مرد فقط در حد ضرورت وبه حداقلها توصيه شده است. سلام نکردن به زنان و دختران جوان و حتی اکراه در جواب دادن به سلام دختران و زنان جوان در سيره معصوم(ع) آيا شاهدی متقن و مکتوب بر اين ادعا نيست؟ آيا آنچه در صدا وسيما به عنوان بزرگترين دانشگاه تبليغ میشود هيچ نسبتی با اين سيرههای راهگشا دارد؟ تخريب نظام خانواده ما آن چه گفتيم چه تاثيری بر نظام خانواده دارد؟ اول: رابطههايی که درآن حدود شرعی رعايت نمیشود يا بعد از مدتی تبديل به چنين رابطهای میشوند هم به صورت مستقيم باعث جلوگيری يا تاخير در ازدواج و تشکيل خانواده میشوند و هم آثار وضعی اين روابط در زندگی آينده اين افراد (اگر به ازدواج منجر شود) يا ديگر افراد مرتبط باعث سست شدن زندگیهای خانوادگی میشود. آمار نشان داده است به همان ميزانی که زوجها قبل از ازدواج در ارتباط شان مبانی شرعی را رعايت نکردهاند، بدون آن که بدانند چرا، زندگی تلخی را در کنار هم خواهند گذراند. دوم: طلاقهای زودرس که اين روزها متاسفانه، از قبح آن کاسته شده است، شايعترين و عمومیترين نتيجه عمل به الگوی اختلاط غيرجنسی است در بهترين حالت- تاکيد میکنم بهترين حالت - دختر يا پسر به دليل اين که تصوير آرمانی از طرف مقابل خود در ذهنشان ايجاد کردهاند زمانی که در زندگی واقعی، تصوير واقعی زوج يا زوجه خود را میبينند يارای همراهی با او را در خود نمیبينند در حالی که همين زوج در صورتی با الگويی اسلامی پيوند زناشويی میبستند، چون تصويری واقعیتر يا حتی مبهم از يکديگر داشتند، توجه بيشتری به نقاط قوت يکديگر میکردند و با نقاط ضعف يکديگر کنار میآمدند. روشن است که اگر بهترين حالت را در نظر نگيريم سرخوردگیهای ناشی از تصميمات احساسی چه نتايج فاجعه باری به بار میآورد. سوم: رواج بیاعتمادی در خانوادهای که در حال شکل گيری است يا خانوادهای که شکل گرفته است از خطرناکترين آثار اجتماعی ترويج اختلاط غيرجنسی است. شخصی که در حال انتخاب همسری است چگونه اعتماد کند به فردی که میداند در دانشگاه يا محيط کارش، روابط آزادی با جنس مخالفش داشته است؟ خانمی که در خانه برای آرامش خانواده تلاش میکند چگونه مطمئن باشد که همسرش در روابط آزاد با ديگر زنان دچار لغزش نشود مخصوصاً اگر زنانی دارای غرض در آن محيط وجود داشته باشند؟ در صورت «غالب شدن» الگوی اختلاط غيرجنسی جامعهای که از خانوادههايی اين چنينی تشکيل شود، راه به کجا خواهد برد؟ چهارم: اين روزها اختلافات شديد خانوادگی ناشی از اين گونه مسائل بين والدين و فرزندان روز به روز بيشتر و آسيبهای آن نيز بيشتر میشود. ريشه قريب به اتفاق آنها نيز به اين مسئله برمیگردد که دختر با پسری در «محيطی» به «دليلی» به ظاهر مشروع آشنا میشوند بعد از مدتی ارتباط به هم ابراز علاقه میکنند از اين پس به چند دسته تبديل میشوند عدهای از آنان به چالش با والدين میپردازند، عدهای از خانواده خود جدا میشوند و تشکيل زندگی مستقل همراه با تلخی و احتمالا طلاق میپردازند، بخشی در روابط خود به رسوايی اخلاقی میرسند و رابطه بسياری از آنان به دليل سوء استفادههای صورت گرفته با باری از ندامت و سرخوردگی قطع میشود و در همه اين موارد فاصلههای بين والدين و فرزندان بيشتر و بيشتر میشود. بحرانی که بايد جدی گرفته شود به عنوان يک روزنامهنگار هم به دليل ويژگیهای شغلی و همه به دليل ديگر ارتباطات با نسل جوان، شرايط را بسيار خطرناک رصد میکنم. اگر ببينيم عدهای از جوانان ما درگير گناهانی شدهاند که نبايد بشوند موضوعی نگران کننده است هرچند آن را بحران تلقی نمیکنيم اما وقتی الگوی روابطی که برای آنان با جنس مخالف تبيين کردهايم و به آن مشروعيت دادهايم، از ريشه با چنين تاثيرات عميق اجتماعی نادرست باشد، بايد زنگ بحرانی بودن شرايط را به صدا درآوريم و اعلام کنيم مقصر اصلی ترويج اين الگوی ويران کننده که متاسفانه از تهران به شهرستانها نيز صادر شده و حتی با گارد باز جمعهای جوان متدين نيز روبهرو شده است، رسانه ملی است. به هرصورت با پايان يافتن مهلت يکساله رهبر انقلاب به آقای ضرغامی، ايشان يا هر کس ديگر که مسئوليت خطير اين دانشگاه بزرگ را به عهده خواهد داشت بايد آب از جوی رفته را به جوی باز گرداند شايد هنوز فرصت از دست نرفته باشد.