40 روایت از حضرت امام جواد الأئمة(ع)
با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.
پایگاه اطلاع رسانی دولت: به مناسبت شهادت حضرت جوادالائمه علیه السلام، چهل روایت نورانی از ایشان نقل می شود. 1- قالَ الإمام أبوجعفر محمّد التقی الجواد (علیه السلام) : الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلى ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.([1]) حضرت امام محمد جواد (علیه السلام) فرمود: مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید. 2- قالَ(علیه السلام) : مُلاقاهُ الاْخوانِ نَشْرَهٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إنْ کانَ نَزْراً قَلیلا.([2]) فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد. 3- قالَ (علیه السلام): إیّاکَ وَ مُصاحَبَهُ الشَّریرِ، فَإنَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أثَرُهُ.([3]) فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود. 4- قالَ (علیه السلام): کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ الله طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إلى غَیْرِاللهِ وَ کَّلَهُ اللهُ إلَیْهِ.([4]) فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست. چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد. هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند. 5- قالَ (علیه السلام): مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ أعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.([5]) فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد; جریانات، او را مى رباید و هلاک خواهد شد. 6- قالَ (علیه السلام): مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیاب أعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتاب.([6]) فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد. 7- قالَ (علیه السلام): أفْضَلُ الْعِبادَهِ الاْخْلاصُ.([7]) فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد. 8- قالَ (علیه السلام): یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) وَ کَنّیهِ.([8]) فرمود: زمان ولادت امام عصر (علیه السلام) بر مردم ـ زمانش ـ مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است. و حرام است که آن حضرت را نام ببرند; و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم است. 9- قالَ (علیه السلام): عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.([9]) فرمود: عزّت و شخصیّت مؤمن در بى نیازى و طمع نداشتن به ـ مال و زندگى ـ دیگران است. 10- قالَ(علیه السلام): مَنْ أصْغى إلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللهِ فَقَدْ عَبَدَاللهَ، وَ إنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبلیس فَقَدْ عَبَدَ إبلیسَ.([10]) فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست، پس چنانچه سخنور براى خدا و از ـ احکام و معارف ـ خدا سخن بگوید، بنده خداست، و اگر از زبان شیطان ـ و هوى و هوس و مادیات ـ سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود. 11- قالَ (علیه السلام): لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.([11]) فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران، او را زیان و ضرر نمى رساند. 12- قالَ (علیه السلام): مَنْ خَطَبَ إلَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إلاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَهٌ فِى الاْرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.([12]) فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد. 13- قالَ (علیه السلام): لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.([13]) فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند. 14- قالَ (علیه السلام): مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً کانَ شَریکاً فیهِ.([14]) فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عقاب آن شریک مى باشد. 15- قالَ (علیه السلام): مَنِ انْقادَ إلَى الطُّمَأنینَهِ قَبْلَ الْخِیَرَهِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَهِ وَالْعاقِبَهِ الْمُغْضِبَهِ.([15]) فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى، فرمانى، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده; و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت. 16- قالَ (علیه السلام): مَنِ اسْتَغْنى بِاللهِ إفْتَقَرَ النّاسُ إلَیْهِ، وَ مَنِ اتَّقَى اللهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ کَرِهُوا.([16]) فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند. 17- قالَ (علیه السلام): عَلَّمَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) عَلّیاً(علیه السلام)ألْفَ کَلِمَه، کُلُّ کَلِمَه یَفْتَحُ ألْفُ کَلِمَه.([17]) فرمود: حضرت رسول (صلى الله علیه وآله وسلم)، یک هزار کلمه به امام علىّ(علیه السلام)تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى شود. 18- قالَ (علیه السلام): نِعْمَهٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَه لاتُغْفَرُ.([18]) فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد. 19- قالَ (علیه السلام): مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْجَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ أکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.([19]) فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى، همچنین حیات و زندگى ـ لذّت بخش ـ به وسیله نیکى و إحسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه. 20- قالَ (علیه السلام): لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَهَ الاْیمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.([20]) فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد. و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إلهى مقدّم نماید. 21- قالَ (علیه السلام): عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإنَّ طَلَبَهُ فَریضَهٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَهٌ، وَ هُوَ صِلَهُ بَیْنَ الاْخْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّهِ، وَ تُحْفَهٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ أُنْسٌ فِى الْغُرْبَهِ.([21]) فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است. علم وسیله کمک به دوستان و برادران است، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است، هدیه و سرگرمى در مجالس است، همدم و رفیق انسان در مسافرت است; و أنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد. 22- قالَ (علیه السلام): خَفْضُ الْجَناحِ زینَهُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زینَهُ الْعَقْلِ، وَ بَسْطُ الْوَجْهِ زینَهُ الْحِلْمِ.([22]) فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است، أدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است. 23- قالَ (علیه السلام): تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى، وَ اعْلَمْ أنَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.([23]) فرمود: در زندگى، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن. و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود. 24- قالَ (علیه السلام): مَنْ أتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَهُ الْقَبْرِ.([24]) فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد. 25- قالَ (علیه السلام): الْخُشُوعُ زینَهُ الصَّلاهِ، وَ تَرْکُ ما لا یُعْنى زینَهُ الْوَرَعِ.([25]) فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد. 26- قالَ(علیه السلام): الاْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما أعَزَّهُ اللهُ، وَ مَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.([26]) فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد. 27- قالَ (علیه السلام): إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ أنْفَسَهُ لِیَأجُرَهُ عَلى ذلِکَ.([27]) فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤمن را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید. 28- قالَ له رجل: أَوصِنى بَوَصِیَّه جامِعَه مُخْتَصَرَه؟ فَقالَ (علیه السلام): صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَهِ وَ نار الاْجِلَهِ.([1]) شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟ امام (علیه السلام) فرمود: اعضاء و جوارح ـ ظاهرى و باطنى ـ خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس، همچنین از آتش و عذاب آخرت، در أمان و محفوظ بدار. 29- قالَ (علیه السلام): فَسادُ الاْخْلاقِ بِمُعاشَرَهِ السُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْخلاقِ بِمُنافَسَهِ الْعُقَلاءِ.([2]) فرمود: معاشرت و همنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد; و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد. 30- قالَ (علیه السلام): الاْدَبُ عِنْدَ النّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لا غَیْرُ، وَ هذا لا یُعْتَدُّ بِهِ ما لَمْ یُوصَلْ بِها إلى رِضَااللهِ سُبْحانَهُ، وَ الْجَنَّهِ، وَ الاْدَبُ هُوَ أدَبُ الشَّریعَهِ، فَتَأدَّبُوا بِها تَکُونُوا أُدَباءَ حَقّاً.([3]) فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشکار سازید. 31- قالَ (علیه السلام): ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّهُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَهِ، وَ الْمُواساهُ فِى الشِّدِّهِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْب سَلیم.([4]) فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات. 32- قالَ (علیه السلام): التَّوْبَهُ عَلى أرْبَع دَعائِم: نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ أنْ لایَعُودَ.([5]) فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است: پشیمانى قلبى، استغفار با زبان، جبران کردن گناه ـ نسبت به همان گناه حقّ الله و یا حقّ النّاس ـ ، تصمیم جدّى بر این که دیگر مرتکب آن گناه نشود. 33- قالَ (علیه السلام): ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَهُ الْفَرائِض، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَهِ فِى الدّین.([6]) فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است: انجام واجبات الهى، ترک و دورى از گناهان، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین. 34- قالَ (علیه السلام): وَ حَقیقَهُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْخْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّهِ.([7]) فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله أدب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقى مى رسد; و نیز با رعایت أدب نیل به بهشت مى یابد. 35- قالَ (علیه السلام): إنَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوس قَبْضَهٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّهِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ النّار.([8]) فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است، هر که داخل آن شود ـ و با معرفت زیارت کند ـ، روز قیامت از آتش در أمان خواهد بود. 36- قالَ (علیه السلام): مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.([9]) فرمود: هرکس قبر عمّه ام ـ حضرت معصومه سلام الله علیها ـ را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أهل بهشت خواهد بود. 37- قالَ (علیه السلام): مَنْ زارَ قَبْرَ أخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَهَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: «إنّاأنْزَلْناهُ فى لَیْلَهِ الْقَدْرِ» سَبْعَ مَرّات، أمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْکْبَرِ.([10]) فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤمنى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه «إنّا أنزلناه» را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در أمان قرار مى گیرد. 38- قالَ (علیه السلام): ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَهُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَهِ الصَّدَقَهَ.([11]) فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد: نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن. اهل تواضع کردن و فروتن بودن. صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن. 39- قالَ(علیه السلام): الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.([12]) فرمود: انجام دهنده ظلم، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود. 40- قالَ (علیه السلام): التَّواضُعُ زینَهُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَهُ زینَهُ الْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَهُ الاْیمانِ، وَالسَّکینَهُ زینَهُ الْعِبادَهِ، وَالْحِفْظُ زینُهُ الرِّوایَهِ.([13]) فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش کلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات; و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد. منبع: [1] - بحارالأنوار: ج 72، ص 65، ح 3، مستدرک الوسائل: ج 8، ص 329، ح 9576. [2] - امالى شیخ مفید: ص 328، ح 13، مستدرک: ج 8، ص 324، ح 9562. [3] - أعلام الدّین: ص 309، س 11، مستدرک الوسائل: ج 8، ص 351، ح 9634. [4] - بحارالأنوار: ح 68، ص 155، ح 69. [5] - أعلام الدّین: ص 309، س 5، بحارالأنوار: ج 75، ص 364، ضمن ح 5. [6] - بحارالأنوار: ج 71، ص 181، س 1، أعیان الشّیعه: ج 2، ص 36، س 14. [7] - تنبیه الخواطر: ص 428، بحارالأنوار: ج 67، ص 245، ح 19. [8] - وسائل الشّیعه: ج 16، ص 242، ح 21466. [9] - بحارالأنوار: ج 72، ص 109، ح 12، مستدرک الوسائل: ج 7، ص 230، ح 8114. [10] - مستدرک الوسائل: ج 17، ص 308، ح 5. [11] - بحارالأنوار: ج 75، ص 380، ح 42. [12] - تهذیب الأحکام: ج 7، ص 396، ح 9. [13] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 75. [14] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 82، ح 79. [15] - بحارالأنوار: 68، ص 340، ح 13. [16] - بحارالأنوار: ج 75، ص 79، ح 62. [17] - خصال: ج 2، ص 650، ح 46. [18] - بحارالأنوار: ج 68، ص 53، ح 69. [19] - کشف الغمّه: ج 2، ص 350، س 11. [20] - بحارالأنوار: ج 75، ص 80، ح 63. [21] - حلیه الأبرار: ج 4، ص 599، س 11. [22] - کشف الغمّه: ج 2، ص 347. [23] - بحارالأنوار: ج 75، ص 358، ح 1. [24] - کافى: ج 3، ص 321، ح 7. [25] - نور الأبصار: ص 331، س 12، بحارالأنوار: ج 75، ص 80، س 12. [26] - خصال صدوق: ص 42، ح 32. [27] - کافى: ج 3، ص 218، ح 3.[1] - احقاق الحقّ: ج 12، ص 439، س 11. [2] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، بحارالأنوار: ج 75، ص 82، ح 78.. [3] - ارشاد القلوب دیلمى: ص 160، س 19. [4] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، س 13. [5] - بحارالأنوار: ج 75، ص 81، ح 74. [6] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، س 3. [7] - ارشاد القلوب دیلمى: ص 160، س 15. [8] - عیون اخبارالرّضا(علیه السلام): ج 2، ص 256، ح 6. [9] - کامل الزیارات: ص 536، ح 827، بحارالانوار: ج 99، ص 265. [10] - اختیار معرفه الرّجال: ص 564، ح 1066. [11] - کشف الغمّه: ج 2، ص 349، س 7. [12] - کشف الغمّه: ج 2، ص 348، س 18، بحار: ج 75، ص 81، ح 69. [13] - کشف الغمّه: ج 2، ص 347، س 19، بحار: ج 75، ص 80، ح 65.