جایزهای برای حمایت از تروریسم
ماشین جنگ روانی رسانههای غربی در حال طی کردن مسیری است که پایانش بیاعتباری و پشت پا زدن به معیارها، قواعد و هنجارهای خبررسانی حرفهای است. این رسانهها در انعکاس اخبار ایران بویژه در یکسال گذشته، هم به لحاظ کمّی و هم به لحاظ کیفی به طور گسترده و پرتکراری اقدام به خبرسازی و استناد به اخبار جعلی کردهاند.
یکی از مهمترین تصویرسازیهای رسانههای غربی به انتشار خبر کاذب بیماری و وخامت حال رهبر انقلاب در روز 25 شهریور همزمان با کلید زدن اغتشاشات سال گذشته باز میگردد که توسط روزنامه مطرح امریکایی «نیویورک تایمز» صورت گرفت و به طور وسیعی توسط رسانههای فارسیزبان معاند منتشر شد. این سیر، امتداد داشت و همگام با رسانههای فارسیزبان معاند و کانالها و صفحات ضدانقلاب در فضای مجازی، رسانههای امریکایی و اروپایی نیز خبرهای کاذب و مجهولالسند متعددی را منتشر کردند؛ همچون ادعای والاستریت ژورنال در خصوص استمداد دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی از خانواده آیتالله هاشمی «برای کمک به کنترل اعتراضات» که توسط خانواده هاشمی تکذیب شد و...
منابع آگاهی که اصلاً وجود ندارند!
آنچه درخصوص خبرسازی این رسانهها قابل بیان است، این است که اولاً برای مستند نشان دادن گزارشهایشان از تعبیراتی مانند «به نقل از منابع آگاه» و «گفته میشود» و مانند آنها استفاده میکنند و ثانیاً اخباری که منتشر میکنند فاقد روش تحقیق و معیار سنجش صدق و کذب است که اساساً راه اعتبارسنجی را میبندد و ثالثاً بهراحتی به اخبار جعلی کانالها و صفحات مجازی نامعتبر ضدایرانی استناد میکنند. در جدیدترین مورد نیز روزنامه انگلیسی گاردین «به نقل از دو شاهد عینی» مدعی شد یک مأمور گشت ارشاد در مترو به آرمیتا گراوند حمله کرد و او را بشدت هل داد!
اما آنچه مهمتر از پرداختن رسانههای غربی است، ورود مقامات ارشد کشورهای غربی به این معرکه است. از ملاقات رئیسجمهور فرانسه با چهرههای بدسابقه و فرومایه در میان اپوزیسیون مانند معصومه علینژاد تا توئیت عجیب جاستین ترودو نخستوزیر کانادا که مدعی صدور حکم اعدام برای 15 هزار بازداشتی در ایران شد!
حیثیتسوزی غربیها در برابر ایران
در ادامه چنین راهبردی بود که روز گذشته کمیته صلح نوبل، جایزه ادعایی امسال را به نرگس محمدی اهدا کرد؛ جایزهای که بیش از اینکه جنبه حقوق بشری داشته باشد، واجد ابعاد سیاسی و ضدامنیتی است و فهرست نامزدهای این جایزه در طول دهههای گذشته گویای این امر است؛ از اعطای جایزه صلح به شخصیتهای سفاک تاریخ مانند سران رژیم صهیونیستی مثل مناخیم بگین، اسحاق رابین و شیمون پرز تا اعطای آن به شخصیتهای ضدایرانی مانند شیرین عبادی و نامزدی معصومه علینژاد که انتقادهای گستردهای را علیه کمیته صلح در پی داشت. این منتقدان به طور کلی این جایزه را ابزاری در دست دولتهای غربی برای هدایت افکار عمومی و فشار بر دولتهای رقیب یا دشمن بلوک غرب میدانند که تبدیل به یک اهرم فشار حقوق بشری علیه مخالفان نظم امریکایی شده و هویتی خلاف فلسفه وجودیاش یافته است.
نرگس محمدی [دیگر] کیست؟
هم در زمان اعلام اسامی نامزدها و هم هنگام اعلام نام برنده این دوره که نام نرگس محمدی مطرح شد، حتی برخی رسانههای معاند و نیز برخی رسانههای خارجی مانند اسکاینیوز عربی او را با نرگس محمدی بازیگر مطرح تلویزیون و سینما اشتباه گرفتند که واکنش کاربران را نسبت به ناشناخته بودن او در پی داشت.
نرگس محمدی از اعضای سابق تشکل اصلاحطلب تحکیم وحدت و همسر تقی رحمانی از نیروهای جریان «ملی مذهبی» و همکار شیرین عبادی در تشکیلات ضدانقلاب «کانون مدافعان حقوق بشر» است که در طول یک دهه اخیر به دلیل حاشیهها و اقدامات هنجارشکنانه و مطالب کاذبی که علیه جمهوری اسلامی عنوان کرده در معرض توجه نهادهای حقوق بشری ضدایرانی قرار گرفته است. برادر او حمیدرضا محمدی نیز از اعضای همین تشکیلات است.
او که از حامیان تحریمهای حقوق بشری ایران است، با برخی گروهکهای ضدایرانی همکاری داشته و همسرش تقی رحمانی نیز در پاریس، رابط گروهک منافقین و جریان ملی مذهبی است که به طور ارگانیک و تاریخی با هم ارتباط دارند. همچنین گفته میشود رحمانی با سرویس اطلاعاتی فرانسه نیز ارتباطاتی دارد.
مخالفت با اعدام عوامل تروریستی داعش، طرح ادعاهای کاذب مانند شکنجه و تهدید جانی، استفاده نکردن از فرصتهای قانونی مانند مرخصی در زندان، القای دروغ آزار زنان در زندانها، دست زدن به اقدامات برهم زننده فضای زندان و طرح ادعای کذب عدم تحویل داروهای نرگس محمدی ازجمله اقدامات او در این چند وقت اخیر است که شائبههای عمدی بودن آن برای دریافت جایزه صلح نوبل را اثبات میکرد.
چند ماه قبل «فارس» در گزارشی این موضوع را افشا کرده بود که «در حالی که کمیته نوبل در حال بررسی گزینههای خود برای اعطای جایزه صلح نوبل است و در نیمه مهرماه جاری برگزیدگان آن معرفی خواهند شد، پیامهایی از سمت شیرین عبادی و عبدالکریم لاهیجی به نرگس محمدی ارسال شده که چنانچه وی رفتارهای تند و افراطی خود را تشدید کند، آنها میتوانند نظر اعضای کمیته نوبل برای اعطای این جایزه سیاسی به وی را جلب کنند.»
تحتالحمایه بهائیت و حامی منافقین
شایان ذکر است تمام شبکه حقوق بشری ضد انقلاب در خارج از کشور زیر نظر و تحت حمایت لابی بهائی مستقر در فلسطین اشغالی هستند و منویات بیتالعدل بهائی را پیاده میکنند. تولیدات رسانههای وابسته به این شبکه و مواضع چهرههای حقوق بشری و فعال در حوزه زنان معاند، گویای این امر است. بنیاد «عبدالرحمن برومند» متعلق به خانواده برومند و تحت مدیریت خواهران برومند (لادن و رویا) یکی از اصلیترین نهادهای حقوق بشری ضد ایرانی است که از یکسو با لابی بینالمللی سعی در چهرهسازی و نمادسازی از شخصیتهای بدسابقه مانند معصومه علینژاد بهعنوان یک رهبر رهاییبخش دارد و از سوی دیگر به فعالیتهای ضد خانواده و ضد زن ایرانی توسط افراد مذکور جهت میدهد. گفتنی است در سفر علینژاد به فرانسه و دیدار با مکرون، لادن برومند نیز او را همراهی میکرد.
شبکه حقوق بشری متعلق به شیرین عبادی و نرگس محمدی همچنین سابقه حمایت از گروهک تروریستی منافقین را در پرونده کاری دارد و بهعنوان یک نمونه مهم، پس از هجوم ارتش عراق به اردوگاه اشرف، شیرین عبادی در گفتوگو با رادیو زمانه حمایت آشکار خود را از این گروهک تروریستی اعلام کرده و در نقش ناجی منافقین گفته بود:«اتفاقی که در پادگان اشرف افتاده را یک نقض آشکار حقوق بشر میدانم. دولت عراق حق ندارد آنها را به ایران تحویل دهد. افرادی را که در پادگان اشرف هستند باید به چشم پناهنده سیاسی نگاه کرد و باید ببینیم آیا اساساً دولتهای خارجی علاقهمند به پذیرش آنها هستند یا نه.»
از تبریک مریم رجوی تا وزیر اطلاعات صهیونیست ها
در خصوص واکنش جریانهای ضد انقلاب به اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی باید خاطرنشان کرد اغلب گروههای ضد ایرانی از سازمان منافقین گرفته تا وزیر اطلاعات رژیمصهیونیستی و گروهکهای تجزیهطلب به محمدی تبریک گفتند که تبریک مریم رجوی سرکرده گروهک نفاق از همه جالبتر بود. رجوی در پیامی که از یک طرف جبران حمایت شبکه عبادی-محمدی بود و از سوی دیگر رنگ و بوی سهمخواهی داشت، در توئیتر نوشت:«با تبریک به خانم نرگس محمدی برای دریافت جایزه صلح نوبل، با یادآوری فراخوانهای مکرر مقاومت ایران برای آزادی وی، بار دیگر خواستار مداخله جامعه جهانی برای آزادی او و سایر زندانیان سیاسی بویژه زنان هستم.»
شایان ذکر است علاوه بر ارتباط ارگانیک تشکیلات حقوق بشری نرگس محمدی با گروهک منافقین، پیشتر نیز تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی در گفتوگویی در کلابهاوس به عضویت «اکثریت اعضای خانواده نرگس» در سازمان منافقین و اعدام برخی از آنها در اوایل انقلاب اعتراف کرده بود.
در کنار جریانهای معاند خارج از کشور، جریانهای داخلی نیز سعی کردند از این قافله ضد ایرانی عقب نمانند؛ بهعنوان نمونه سایت جماران متعلق به حسن خمینی بدون اشاره به اقدامات ضد ملی محمدی، خبر اهدای جایزه صلح نوبل به او را منتشر کرد و آذر منصوری از اعضای حزب منحله مشارکت نیز در پیامی نوشت:«خواهر عزیزم سرکار خانم نرگس محمدی! زنان ایران بهرغم موانع ساختاری، تنگناهای ایدئولوژیک و دیگر دشواریهای پیشرو، به تلاش برای احیای حقوق خود ادامه میدهند.»
در حقیقت این موجسواری جریانهای داخلی در کنار فرصتطلبی جریانهای معاند خارجنشین در خصوص اهدای جایزه صلح نوبل به نرگس محمدی را بیشتر باید بهعنوان یک مراسم یادبود برای ترحیم آشوب تلقی کرد تا رخدادی نمادین در سطح بینالمللی.
روزنامه ایران