ابتكار:اسلام ايرانی از کدام نوع است؟

خاصه که حاميان اسلام ايراني (نه ايران اسلامي) مهمترين و قدرتمندترين قوه کشور يعني قوه مجريه را در اختيار دارند و در طول دوره حکمراني خود ثابت کرده اند جسارت و لجاجت لازم را براي پيگيري خواسته‌ها و افکار خويش و به عمل رساندن آنها دارند.

کد خبر : 124504

«اسلام ايراني از کدام نوع است؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم غلامرضا کمالي پناه است كه در آن مي‌خوانيد؛طرح مکتب و اسلام ايراني مدتي است در فضاي سياسي جامعه آهسته آهسته چتري افشاند.بانيان و حاميان اين طرح که در دو تعبير ولي با يک مفهوم بيان شده،اتفاقاً رئيس جمهور محترم و سر دفتر ايشان آقاي مشايي هستند .برخي از علماي مذهبي و سياسيون غالباً اصولگرا،در برابر اين نگرش علم اعتراض افراخته و به انتقادهاي شديدي پرداخته اند.داغ ترين انتقادي که تازه از تنور سياسي بيرون آمده مربوط به آقاي آملي لاريجاني،رئيس محترم قوه قضاييه است .وي طرح مکتب و اسلام ايراني را کاملا انحرافي و مخالف آيات قرآني و روايات و اعتقادات اسلامي قلمداد نموده است. ايشان البته توصيه نموده که مسئولان در بيان ايده‌هاي خويش دقت بيشتري نمايند. اگر چه اين روزها دغدغه‌هاي مردم چيزهاي ديگري است و هيبت ظهور غول اجراي هدفمندي يارانه‌ها آنها را به وحشت انداخته و بيم خرد شدن استخوان هايشان در زير پاي اين غول دلهره‌ها آفريده است و هرم نفس اين هيولا(يعني گران شدن زودرس برخي کالاها) آن قدر رعب انگيز و جان سوز است که قدرت شنيدن و انديشيدن به حرفهاي ديگر را از آنها گرفته است؛ با وجود اين، اگر اين ايده‌ها اصالت داشته باشند و صاحبان آن‌ها در اجراي افکار طرح‌هاي خويش جديت به خرح دهند به سادگي نمي‌توان از کنار اين طرح‌ها گذشت. خاصه که حاميان اسلام ايراني (نه ايران اسلامي) مهمترين و قدرتمندترين قوه کشور يعني قوه مجريه را در اختيار دارند و در طول دوره حکمراني خود ثابت کرده اند جسارت و لجاجت لازم را براي پيگيري خواسته‌ها و افکار خويش و به عمل رساندن آنها دارند. بي اعتنايي قاطبه جامعه و نخبگان سياسي به طرح اين موضوعات و عدم واکنش لازم به آنها،دلايل گوناگون مي‌تواند داشته باشد .يا از اين جهت است که از پستوي اين ايده‌ها بي خبرند و درباره مبناي اين طرح‌ها و سابقه اهداف و انگيزه‌ها و فوايد و زيان‌هاي آنها اطلاعات چنداني ندارند ياواقعاً برخي به عمد سکوت کرده اند و اين سکوت معاني متفاوتي مي‌تواند داشته باشد، از جمله اين که بي واکنش موجب مطرح نشدن آنها مي‌شود يا اين که به اين موضوع پي برده اند که دولتي‌ها کار خود را مي‌کنند و از دست کسي کاري بر نمي‌آيد و... خلاصه هر دليلي که داشته باشد،صحيح نيست که اين بحث نوظهور و شگفت انگيز مسکوت گذارده شود. واقعيت اين است که اسلام منحصر به قوم يا ملت ونژاد خاصي نيست،بلکه ديني فراگير وانسان محور است. اين دين مرزهاي قوميت را درمي نوردد و نور هدايت خود را در قلمرو سرزمين انسانيت در همه زمان‌ها ومکان‌ها مي‌گستراند. اين همان اسلامي است که امام(ره)از آن بعنوان اسلام ناب محمدي(ص) تعبير کردند. همين اسلام انسان را صاحب خرد و انديشه ورزي مي‌داند. انسانهايي که با توجه به تجربيات و مطالعات وقدرت انديشه ورزي متفاوت مي‌توانند برداشتهاي متفاوتي داشته باشند.اما سؤالي که پيش مي‌آيد اين است که اسلا م‌هايي که مطرح مي‌شود، اسلام آمريکايي، اسلام طالباني، اسلام ايراني و... تا چه اندازه به برداشت‌ها و قرائت‌هاي اصيل و متفاوت مربوط است و تا اندازه‌اي رنگ و بوي منفعت طلبي و سياسي کاري دارد . امام (ره) که حقاً يک اسلام شناس واقعي بود، به حق به مسلک و آيين کساني که خشونت و کج انديشي و تعصب کور و هميت‌هاي جاهلانه داشتند، لقب اسلام آمريکايي داد سازندگان اين نوع اسلام،آن چنان خارستاني ساختند که در چشم و دست و پاي خود آنها فرو رفت. ترويج و تهيج و شکنجبيني از افراطيون به قصد مخدوش نمودن چهره اسلام واقعي،امروز از قضا صفرا فزوده و کشتي حاميان و بانيان آن نوع اسلام را در افغانستان و عراق به گل نشانده است .موضوعي که گرباچف علناً به آن اشاره نمود . اکنون يک نوع اسلام ديگر از طرف مقامات رسمي جمهوري اسلامي، تحت عنوان اسلام ايراني،مطرح شده است .آيا اين ايده سابقه دارد يا نوظهور است؟ مشخصات اين نوع اسلام چيست؟چه تفاوتي با اسلام سياسي دارد؟و اصلا چندتا اسلام داريم؟آنچه تاکنون از اين نوع اسلام برداشت مي‌شود در همان سخن آقاي مصباح يزدي نهفته است که راجع به اين طرح مکتب و اسلام ايراني گفته،اين طرح تعبير ديگري از همان ايده مرحوم مهندس بازرگان است که اسلام را براي ايران مي‌خواست،فکر ديگر اينکه نمي‌توان در باره اين طرح پيش داوري کرد. پيشنهاد مي‌شود رئيس جمهور محترم و ساير حاميان اين ايده،کميته‌اي از کارشناسان و پژوهشگران را انتخاب کنند،تا به چند و چون اين موضوع بپردازند و اگر واقعاً فکر گره گشا و پر برکتي است به صورت پخته تر مطرح ،تبليغ شود وکارشناسان نيز به جاي برخورد سلبي با تبيين ابعاد مسئله امکان طرح آن در فضاي رسانه‌اي را فراهم آورند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: