دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
اصلاحطلبان؛ از دیکتاتوری تا لاف سرمایه اجتماعی
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا - در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
عبور خاتمی از خاتمی/ نامه مدیرمسئول صبح نو به به خاتمی
مدیر مسئول روزنامه «صبحنو» و از فعالان سیاسی به سخنرانی جدید سید محمد خاتمی که به نحوی عبور از اصلاحطلبی بود واکنش نشان داد و نامهای خطاب به وی نوشت.
سعید آجورلو خطاب به سیدمحمد خاتمی نوشته: اکنون تردیدی نیست که با زبان مصطفی تاجزاده سخن میگویید، با اندیشه تاجزاده، رئیس جبهه اصلاحات را انتخاب میکنید و با رویکرد تاجزاده به توصیف و تبیین عرصه سیاست میپردازید. برای قرار گرفتن در موقعیت 1402 از سال 76 آغاز کرده و نه با ادبیات چپ سنتی و محافظهکاران جناح چپ که با تندترین روایت از دوم خرداد که توسط معاون سیاسی اول وزارت کشورتان ساخته و پرداخته شده از خاتمی رئیسجمهور و خاتمی اصلاحات عبور میکنید. روایت شما از آنچه در کشور میگذرد، یک روایت ناقص، غیرمنصفانه و یکطرفه است. شبیه همان روایتی که در دوران عسرت اصلاحطلبان در دهه 70 و 80 از آنها شنیده میشد. در این روایت، ایران کشوری شکستخورده با ملتی از هم گسسته و آیندهای موهوم و تاریک تصویر میشود و خاتمی و یارانش خیرخواهانی دوراندیش هستند در حال پند و اندرزدادن حاکمان، نه گروهی که حداقل مدیر، کارگزار و رئیس 6 دولت همین حکومت بودهاند و در دو دولت دهه 60 هم عنان کار را در اختیار داشتهاند و دقیقا در دو دولت و نیمی که بیرون از قدرت رفتهاند، سرنوشت ایران، سیاه و تاریک شده و طبقه متوسط تضعیف شده و «نابودیشان حتمی شده». جنابعالی در سخنرانی اخیر خود از «امام نوفل لوشاتو» سخن گفتهاید. آیا آیتالله خامنهای در مبارزه با استکبار آمریکا، معلمی جز امام راحل داشتهاند؟ و آیا قدمی از راهی که امام (ره) ترسیم نموده، عدول کردهاند؟ بر عکس، اتفاقا آنان که عدول کردند، اصلاحطلبانی بودند که ذات انقلاب اسلامی و حاکمیت ایالات متحده را آشتیپذیر دانستند و واژه «شهید ابراهام لینکلن» را مقابل کریستین امانپور به زبان آوردند. اگر از نظر شما دوران رهبری امام در مبارزه با استکبار و مقاومت مقابل ظلم بینالمللی بدون اشکال بوده، پس اکنون به مدیریت آیتالله خامنهای احسنت بگویید و اگر از راه امام بریدهاید، شهامت کنید و روراست حرف بزنید و پشت واژههایی چون نوفل لوشاتو پنهان نشوید. آقای خاتمی اگر در دوران رهبری امام راحل، طرف بازنده انتخابات اینگونه به خیابان لشکرکشی میکرد، امام با آنها چه برخوردی میکردند؟ و در انتخابات سال 92 مگر اصولگرایان به نتایج انتخابات تمکین نکردند؟ نمیتوانستند برای آن زیر یک درصد رأی روحانی خواستار بازشماری صندوقها شوند؟ و مگر برجامی که روحانی خواست و مردم از او حمایت کردند، مورد تأیید نظام قرار نگرفت؟ جز آنکه مدعی شوید ترامپ را هم جمهوری اسلامی سرکار آورد تا روحانی و اصلاحطلبان شکست بخورند. آقای خاتمی، جمهوری اسلامی از سال 1400 آغاز نشده است که شما بهعنوان یک تازهوارد مثل اپوزیسیون خارج از کشور ژست میگیرید. در ماجرای آبانماه 98 هم مردم برده نبودند که رئیسجمهور مورد حمایتتان یک کلمه به آنها توضیح نداد و آخر سر هم گفت؛ خبر نداشتم. در ماجرای جهش وحشتناک ارز از چهار به 18 هزار تومان دوستان شما در دولت نباید جواب مردم را میدادند؟ گویا جناب خاتمی هم مانند دوستان تندرواش بهجای جناح راست، خود را رقیب نظام سیاسی میدانند که بهزاد نبوی را به گوشهای فرستادند و نماینده تحریمطلبان اصلاحطلبان را به عرصه آوردند و البته این تمام بازی نیست؛ چراکه فهرستی از نمایندگان یقهسفید اصلاحات و فراوان چهرههای نزدیک به اعتدال ثبتنام کردهاند تا اگر این رادیکالیسم خاتمی، یخ بدنه را شکاند، راهی دوباره به قدرت بجویند و اگر غیر از این شد، در موقعیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی، پا را بر زمین سفتتر کنند.
جوان مطرح کرد: اول یک انتخابات سالم در جبهه بعد بوق دموکراسیخواهی!/ دیکتاتوری خاتمی در تیترهای کارگزاران
به همان نسبت که فضای انتخاباتی کشور در حال گرمتر شدن است فضای اختلاف و افتراق و مواضع متناقضنما در میان اصلاحطلبان نیز در حال داغ شدن است.
روزنامه جوان در باب این اعوجاج فکری اصلاحطلبان نوشته: جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات در گفتوگویی که مشخصاً در دفاع از وجهه تخریبشده خاتمی بهعنوان رهبر اصلاحات انجام شده است، تلویحاً گزارش قوچانی از انتخابات جبهه را «نفاقوار» خوانده است. قوچانی هم در آن گزارش، انتخابات جبهه را به «هژمونی مجاهدین خلق (منافقین) بر شورایی که نامش را مقاومت ملی گذاشته بودند» تشبیه کرده و نوشته بود «بلشویکها (خاتمی، امینزاده، میردامادی و اصغرزاده) هم همین بلا را بر سر اصلاحات آوردند و آن را به سایه خود بدل کردند». بهنظر میرسد کار اصلاحطلبان به یک چالش جدی و سنگ سفت خورده است. حزب کارگزاران حتی در رسانههای خود و در حین انتشار خاطرات هاشمی هم تلاش میکند که با انتخاب تیترهای جهتدار، منش دیکتارمآبانه خاتمی را (تعبیری که قوچانی برای جبهه اصلاحات به کار برد) نشان دهد. گذرگاه تلگرامی کارگزاران در انتشار خاطرات دوم شهریور ۱۳۷۹ هاشمی با انتخاب تیتر «جنگ اعصاب مدیرعامل ایرنا وخاتمی» میآورد: «آقای [فریدون]وردینژاد، رئیس خبرگزاری [(ایرنا)]آمد. از وضع بد سیاسی و منازعات و مچگیریها اظهار ناراحتی کرد... گفت در مصاحبه پریشب با آقای خاتمی [رئیسجمهور]برای تنظیم سؤالها، کلی جنگ اعصاب داشتیم. در زمان شما، مصاحبهها بدون کنترل و مقدمات بود.» اینکه رسانههای حزب سازندگی بعد از انتساب عناوین بلشویک و دیکتاتور به خاتمی در آن گزارش کذایی، یادآور میشود که خاتمی حتی برای تنظیم سؤالات یک مصاحبه کاملاً تشریفاتی با عوامل خود، جنگ اعصاب راه میانداخته و زیربار هر سؤالی نمیرفته، و با انتخاب تیتر «جنگ اعصاب...» به این خوی دیکتاتوری خاتمی اشاره میکند، برای آنان که دقتنظر دارند، جای بسی حرفها و نشانههاست. جبهه اصلاحات باید اول یک انتخابات درونجبههای سالم برگزار کند، بعد به بحث سالمبودن یا نبودن انتخابات کل کشور ایراد بگیرد.
کیهان عنوان کرد: لاف گزاف اصلاحطلبان درباره سرمایه اجتماعی
با آنکه شواهد روشن و ملموسی از رویگردانی مردم از اصلاحطلبان وجود دارد اما آنها همچنان در خبال برخوداری از سرمایه اجتماعی بهسر میبرند و مدعیاند این سرمایه تنها در انحصار آنهاست.
روزنامه کیهان در این خصوص نوشته: روزنامه شرق معتقد است اصلاحطلبان درباره سرمایه اجتماعی و مسائلی از این دست فقط لاف گزاف میزنند. این روزنامه مینویسد: میتوان درباره سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان و تغییرات آن، این پرسشها را مطرح کرد: 1- تغییرات رأی اصلاحطلبان در انتخاباتهای گذشته چگونه بوده و چه روندی داشته است؟ 2- آیا بر تعداد احزاب، نهادهای مدنی و انجمنهایی که تعلقی به اصلاحطلبان دارند، اضافه شده است؟ 3- آیا احزاب اصلاحطلب، در سالهای اخیر، توفیقی در عضوگیری داشتهاند؟ یعنی آیا مجموعا بر تعداد اعضای احزاب اصلاحطلب اضافه شده است؟ آیا تغییری در فراوانی هواداران این احزاب داشتهایم؟ آیا رسانههای اصلاحطلب در جذب مخاطب بیشتر، توفیقی داشتهاند؟ روند تغییرات تعداد دنبالکنندگان این رسانهها در شبکههای اجتماعی چگونه بوده است؟ این روند، درباره رقبای اصلاحطلبان به چه صورتی بوده است؟ 4- آیا احزاب اصلاحطلب، به نسبت گذشته، در جذب منابع مالی توفیق بیشتری داشتهاند؟ آیا کمکهای مالی مردم به این احزاب یا میزان دریافت حق عضویت اعضا در این احزاب، افزایش داشته است؟ آیا میزان وقتی که در این احزاب (به نفر – ساعت) صرف میشود، تغییری داشته است؟
گزارش جام جم از مسیر تجارت غیردلاری در گروه بریکس
در شرایط کنونی اتحادیه اقتصادی بریکس بیشترین سهم از تولید ناخالص داخلی جهان (31.5 درصد) را در مقایسه با سایر بلوکهای اقتصادی از جمله گروه هفت (30.7 درصد) به خود اختصاص داده است.
بریکس با توجه به روح همکاری و مشارکت حاکم بر آن، از ظرفیت های بالایی برای ایجاد تاثیرات مثبت و ارائه راه حل هایی برای چالش های جهانی برخوردار است. روزنامه جام جم در این باره نوشته: از مهمترین اهداف تشکیل این اتحادیه میتوان به بهبود نظام پولی-بانکی جهانی، عزم جدی بر دلارزدایی و تمرکز بر ارزهای ملی، حضور نمایندگانی از همه قارهها، اتخاذ رویکردهای سیاسی ضدهژمون و تجدیدنظرطلبانه و مخالفت با تسلط غرب بر نهادها و ساختارهای بینالمللی اشاره کرد. حجتا... فرزانی، کارشناس اقتصادی میگوید: کشورمان با عضو شدن در این گروه تا حد زیادی میتواند تحریمها را دور زده و بیاثر یا خنثیکند. وحید شقاقیشهری، کارشناس مسائل اقتصادی نیز معتقد است: کشورهای عضو اتحادیه بریکس سعی میکنند مسیر توسعه اقتصادی خود را با بیرون آمدن از زیر سلطه اقتصادی آمریکا و دلار دنبال کنند. از اینرو با توجه به اینکه ایران نیز تحت تحریمهای شدید آمریکاست، بهنظر میرسد عضویت در این گروه مزایای اقتصادی زیادی برای کشورمان به همراه داشته باشد. کشورهای عضو اتحادیه بریکس با بازار گستردهای که دارند، بتوانند پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبهای را با هم ایجاد کرده تا شاهد محو شدن دلار در میان مراودات تجاری این کشورها باشیم.
کیهان: قافیه را باختند و چاره را در اختلافافکنی بین دولت و مجلس دیدند
از ابتدای سال تاکنون چندین سوژهسازی از سوی رسانههای مغرض در راستای برنامه ایجاد اختلاف میان دولت و مجلس انجام گرفته است.
روزنامه کیهان در این خصوص نوشته: چرا مجددا به اختلافات مجلس و دولت و دیگر نهادها و نیروهای انقلابی دامن زده میشود؟ پاسخ اصلی را باید در سلسله شکستهای غرب دید. آمریکا و غرب در منطقه و جهان، قافیه را باختهاند و چاره کار را در اختلاف افکنی، مشغول سازی و تضعیف ایران قدرتمند میبینند. اجازه بدهید، از عناوین رسانههای غربی کمک بگیریم. چند نمونه از هزاران تیتر و تحلیل مشابه را مرور کنید: «اندیشکده کوئینسی: آمریکا ناتوان از ادامه جنگ در اوکراین است»/ «گاردین: قرن آمریکایی به سر رسیده و نفوذ آمریکا در غرب آسیا مانند پایان خفت بار امپراتوری بریتانیا، رو به پایان است»/؛ نهاد سلطنتی خدمات دفاعی- امنیتی انگلیس: روسیه با الگو برداری از ایران، در حال عبور از تحریمهای غرب است؛/ «نیوزویک: آمریکا از تحولات جا مانده و خاورمیانه در حال دور شدن از آمریکاست»/ «سناتور لینسی گراهام: خروج از افغانستان، شرمآورترین تصمیم در تاریخ سیاست خارجی آمریکا بود»/ «آرون دیوید میلر مذاکرهکننده سابق، فارین پالیسی: آمریکا میان انواع بحرانها مجبور به توافق است. هیچ توافق خوبی با ایران وجود ندارد و این انتخاب، بین بد و بدتر است. برای دولت آمریکا که گرفتار مجموعه از معضلات، از جنگ اوکراین و روسیه تا رقابت با چین است و انتخابات را در پیش دارد، تلاش برای جلوگیری از افزایش تنش، یک بازی هوشمندانه است. آخرین چیزی که بایدن به آن نیاز دارد، تنش با ایران است»/ «اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها: دولت بایدن، تسلیم ایران شد. توافق برای آزادی ۶ میلیارد دلار از اموال ایران، نشانه ضعف دولت آمریکا است». تعامل و تعاون سازنده نیروهای وفادار به انقلاب، موضوعی بسیار فراتر از انتخابات است. کیفیت عبور از پیچ مهم تاریخی جهان و رسیدن به قلههای پیشرفت و اقتدار، به یک معنا، موکول به همین تعاون یا تقابل و تخاذل نیروهای انقلابی است.اینجاست که مراقبت از کامل نکردن پازل دشمن اهمیت پیدا میکند.