«فردا» گزارش میدهد: چرا بهزاد نبوی از سخنان اخیر خود عقبنشینی کرد؟
کلاه مخملیهای اصلاحات علیه نبوی
بر نبوی ایرادی نیست زیرا همه متوجه شدند که عقبنشینیاش از مواضع اخیرش نتیجه فشارهای بیدریغ رادیکالهای اصلاحات است.
گروه سیاست سایت فردا: بهزاد نبوی هفته گذشته در گفتوگویی با مجله «آگاهی نو» انتقادات صریحی را نسبت به نیروهای رادیکال جبهه اصلاحات وارد کرد. او گفت که برخی «چپرویهای بچهگانه» میکنند و چشمشان «لوچ» یا همان چپ است و تحلیل درستی از عرصه سیاست ندارند. او حتی پا را فراتر نهاد و افشا کرد که هستند اصلاحطلبانی که تصور میکنند کار تمام است و میخواهند سرشان بیکلاه نماند. حرفهای نبوی البته تازه نبود و همه این موضوعات را میدانستند اما اینکه بهزاد نبوی با سابقه طولانی فعالیت سیاسی و سابقه بلندبالای اصلاحطلبی و از جایگاه یکی از مهمترین چهرههای جبهه اصلاحات این سخن را بگوید، هم نشاندهنده عمق موضوع است، هم وجود اختلافات گسترده نه فقط بر سر چگونگی ورود اصلاحطلبان به انتخابات بلکه بر سر چگونگی ادامه حیات سیاسی جریان اصلاحات است.
حالا اما بهزاد نبوی در متنی کوتاه از مواضع خودش عقبنشینی کرده ضمن بیان اینکه به بیانیه 15ماده سید محمد خاتمی معقدم، نوشته است: «آنچه من بیان کردهام ارتباطی با تحولات در مدیریت جبهه اصلاحات نداشته و ندارد. اینجانب بهخاطر سن و سال و شرایط جسمانی خودم که انجام مسئولیتهای سنگین را برایم دشوار کرده است، از چند ماه پیش از تغییرات هیأت رئیسهی جبهه اصلاحات، متقاضی کناره گیری از ریاست جبهه بودم. تغییرات انجام شده در هیأت رئیسه جبهه اصلاحات نیز بر اساس مقررات و ضوابط جبهه و بصورت دموکراتیک صورت گرفته است و اینجانب نیز در این فرایند حضور داشتهام و در تداوم راه هم به عنوان عضوی در این جبهه فعال خواهم بود و از هیچ تلاشی برای تقویت آن فروگذار نخواهم کرد. به عنوان کسی که هزینه زیادی برای تاسیس نظام شایستهتر در کشور داده است، نقد تمایل به راه انداختن انقلابی دیگر و ترویج خشونت در میان بخشی از فعالان سیاسی و به ویژه جوانترها در جامعه مطرح است و تبیین آن را ، وظیفهی خود میدانم، واین تحلیل حاصل تجربیات بیش از ۶۰ سال فعالیتام در صحنهی سیاست کشور است و لازم میدانم تاکید کنم که دیدگاه مورد نقد من مصداقی در میان چهرههای اصلی و سرشناس اصلاح طلب که من میشناسم، ندارد».
احتمالا نبوی هم بداند که محتوای این نامهاش برای اذهان مخاطبان قانعکننده نیست زیرا نبوی در گفتوگوی با آگاهی نو مشخصا درباره اصلاحطلبان سخن میگوید؛ با این وصف اصلا معنی نمیدهد که بگوید نقد من مصداقی در میان چهرههای اصلاحطلب ندارد یا اینکه او میگوید نقدهایم معطوف به جبهه اصلاحات نبود، پس معطوف به کجا بود؟ آیا اصلاحطلبان در خلأ حضور دارند؟ البته بر نبوی ایرادی نیست زیرا همه متوجه شدند که این عقبنشینی نتیجه فشارهای بیدریغ رادیکالهایی است که مانند شعبان بیمخ و کلاهمخملی در جبهه اصلاحات عمل میکنند و هر فردی که بخواهد سخن از چارچوبها و اصول سیاست به زبان بیاورد به صورت دستهجمعی حملهای را علیه او صورت میدهند. همان فشارهایی که باعث شد نبوی از مسئولیت ریاست جبهه اصلاحات کنار برود و حالا برای کاهش فشارها بگوید که به دلیل شرایط جسمانی و کهولت سن بوده است.
نکته دیگر آنکه گویا حزب اتحاد برای آذر منصوری قداستی در نظر گرفته است که هر وقت شائبه نقد منصوری هم در بین باشد، نقدکننده را مجبور به پسگرفتن حرفش میکنند. این گروه و البته افرادی مانند سعید حجاریان و مصطفی تاجزاده و اطرافیانش تصور میکنند اصلاحات ملک شخصیشان است؛ خواه آنکه حتی محمد خاتمی هم افراطگراییهای آنها را قبول ندارد.