امین زندگانی: «سلیمان نبی» اکشن نبود که سوپراستار بخواهد
پیامبر خدا قرار نیست قهرمان فیلمهای اکشن سینمایی باشد، ما هم نمیخواستیم اینطور باشد، اما به هر حال این جسارت را آقای بحرانی داشت که از سوپراستارها استفاده نکرد.
امین زندگانی بازیگر نقش سلیمان نبی عدم استفاده از ستارههای گیشهای سینما در این فیلم را اینگونه توجیه می کند: پیامبر خدا قرار نیست قهرمان فیلمهای اکشن سینمایی باشد، ما هم نمیخواستیم اینطور باشد، اما به هر حال این جسارت را داشتیم که از سوپراستارها استفاده نکنیم. به گزارش سرویس فرهنگی «فردا» امین زندگانی با بازی خوب خود در نقش سلیمان نبی(علیهالسلام)، بار دیگر به یکی از سوپراستارهای سینما تبدیل شد. سوپر استاری که بازی در این نقش را فرصت مناسبی برای کنکاش دورن خود می داند، کنکاشی که در آخر به بزرگ شدنش منجر شد. گزیده ای از گفتگوی وی با هفتهنامه پنجره را در ذیل می خوانید: » نقش سلیمان نبی نقشی بود برای بهتر زندگی کردن و یک فرصت مناسب برای کنکاش در درون خودم. حضور در این پروژه یک غنیمت بزرگ بود که در کنار یک سری انسان که با جان و دل وارد کار شدند و دلشان را سرمایه کار کرده بودند؛ من هم گوشهای از کار را بهدست گرفتم و مسئولیت کوچکی به عهده داشتم که امیدوارم از پس آن برآمده باشم. » در قاموس و شأن این نقش نیست که بگویم فلان تأثیر را در زندگی من داشته، اما بعد از اینکه این نقش را بازی کردم و مدتی در این پروژه همکاری داشتم، احساس میکنم از نظر سن درونی - نه سن شناسنامهای - خیلی بزرگ شدم. » الان احساس میکنم به یک پختگی شخصی رسیدم. شاید دیگران متوجه نشوند، ولی خودم میفهمم. این اتفاق در گوشه دل من افتاده که خیلی شخصی و درونی است. فقط میتوانم بگویم بزرگ شدهام! » یکی از تماشاگران، کامنتی در سایت ملک سلیمان گذاشته بود که خواندم و برایم جالب است که نوشته: «بعد سالها که با سینما قهر بودم، بهواسطه فیلم شما با سینما آشتی کردم. وقتی از سینما بیرون آمدم و رانندگی میکردم، احساس سوارکاری داشتم. از شما متشکرم که به مخاطب احترام گذاشتید و زحمت کشیدید؛ سینمایی که این همه سال فکر میکرد سلیقه ما و نوع نگاه ما به فیلمها سخیف و مبتذل است. متشکریم که ما را جدی گرفتید.» اوایل فکر میکردم رسیدن به این هدف و رضایت تماشاگر کار سختی است. اینکه نگاه بیننده را عوض کنیم و کاری کنیم آدمهای تاریخی را که همیشه از پشت ویترین دیده بود، نزدیک خود احساس کند. وقتی رضایت یک بیننده و ارتباط او با فیلم را دیدم، خیلی خوشحال شدم. » پیامبر خدا قرار نیست قهرمان فیلمهای اکشن سینمایی باشد، ما هم نمیخواستیم اینطور باشد اما به هر حال این جسارت را آقای بحرانی داشت که از سوپراستارها استفاده نکرد. خیلی از منتقدان میگویند: چرا «ملک سلیمان» استار ندارد؟ » تنها تبلیغات نامناسب نیست؛ فقط 13 سالن و 5 تک سئانس، این فیلم را نمایش میدهند. با همین وضعیت و با وجود اینکه فیلم کمدی «سن پطرزبورگ» 27 سالن دارد؛ فروش «ملک سلیمان» در یک روز مشخص بیشتر بود. ما اصلا تبلیغات نداریم. » این پروژه، ملی است، جزو بیتالمال محسوب میشود و مثل یک اثر تاریخی، مال مردم ایران است، اما با بیتوجهی تخریبش میکنند. اکران این پروژه زنگ خطری برای سینمای ایران است. کلا 18 سینما داریم که میتوانند این فیلم را نمایش دهند. بحث بر سر این است که ما اصلا سینما نداریم که بتواند صدای فیلم را پخش کند. با این تعداد سینما، توانستیم مخاطب قهرکرده را به سینما برگردانیم. یکی از دوستان مطبوعاتی میگفت سه سال پیش وقتی این پروژه کلید خورد، تعجب کردیم چرا تو را برای این نقش انتخاب کردند و چرا از یک استار سینمایی استفاده نکردند. اما وقتی به اکران رسیدیم، دیدیم چه انتخاب خوبی بودی. چون مردم از دیدن بازیگر تکراری در نقشهای فیلمهای مختلف خسته شدهاند. » یک کارگردان اگر سینما را درست بشناسد کار را طوری هدایت میکند که وقتی تماشاگر از سینما بیرون میآید، تمام بازیگران را میشناسد. اما وقتی در سینمای ما این تفکر وجود دارد که نقش اول یعنی بهترین بازیگر فیلم، کارگردان، سکانسهای تکاستار فیلم را بیشتر با کلوزاپ میگیرد، دیالوگ دیگران را روی ریاکشن من میگذارد، روی صورت نقش اول متمرکز میشود و دیرتر کات میزند که گیشه تأمین شود. » چهره سینمایی نبودم، یک چهره تلویزیونی بودم و افتخار هم میکنم. نگاه از بالا به پایین سینما به تلویزیون را هم نمیپسندم. معتقدم بازی در تلویزیون کار بسیار سختی است. چون مخاطب با یک دکمه میتواند کانال را عوض کند و چیز دیگری را ببیند. با این سیل عظیم امواج و سیدی و شبکههای ماهوارهای، تماشاگرها خیلی باوفا هستند که ما را نگاه میکنند. داشتن اسم عظیمترین فیلم سینمایی ایران عنوان کوچکی نیست و خیلی سخت است. این اضطراب همیشه همراه گروه بود که ما در آینده مدیون هزاران نگاه خواهیم شد. » بسیاری از افعالی که مجریهای تلویزیونی استفاده میکنند اشتباه است، همه را «تو» خطاب میکنند. ما با این نوع دیالوگنویسی خیلی راحت بودیم. تمام سعیمان را کردیم که وقتی مردم از سینما بیرون میآیند، احساس ضرر نکنند از پولی که برای بلیت دادهاند. اینکه مخاطب بگوید پول بلیت حلالتان باشد، برای ما خیلی ارزش دارد. » اگر درباره دستمزد صحبت کنم، خندهتان میگیرد. انگیزه مالی خیلی قوت نداشت. نمیگویم دستمزدی نگرفتم؛ پول گرفتم اما بهعنوان بازی در چنین نقشی نه دستمزد خیلی چشمگیری بود و نه من خیلی به آن فکر کردم. دستمزد در حدی که گذران زندگی شود، گرفتم اما اصلا با دستمزد کار تلویزیونی قابلقیاس نیست. اصلا به این بخش کار فکر نکردم. احساس کردم کار بهقدری ارزشمند هست که این حرفها به ذهن انسان خطور نمیکند. برای بهدست آوردن چنین تجربهای، دوست داشتم هزینه کنم.