پیام ولایتی به همایش بزرگداشت شیخ صفیالدین اردبیلی
علیاکبر ولایتی پیامی به همایش بزرگداشت شیخ صفیالدین اردبیلی صادر کرد.
علیاکبر ولایتی پیامی به همایش بزرگداشت شیخ صفیالدین اردبیلی صادر کرد.
متن کامل پیام ولایتی به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضار محترم، اساتید و فرهیختگان معزز
سلام علیکم؛
در ابتدای سخن لازم میدانم به همه مردم شجاع، دلیر و با فرهنگ اردبیل سلام عرض نمایم و از برگزارکنندگان این مراسم فرهنگی تاریخی عظیم و با شکوه تقدیر و تشکر کنم.
میهمانان گرامی:
سرزمین ایران از دیرباز زمینه و موقعیت مناسبی برای رشد کمّی و پرورش فکری و روحی شیعیان در سه گروه عمدۀ زیدیه و اسماعیلیه و اثناعشریه (دوازده امامیها) فراهم کرده است.
از آن میان، تشیع اثناعشری به سبب سازمانیافتگی فکری و کلامی و علمی و فقهی و در کُل، فرهنگی، غنیترین محصولات فکری را تولید کرده است. تشیع اثناعشری که به یُمنِ قُدوم مبارک حضرت امام رضا (ع) در سرزمین ایران دارای سازمانی کاملاً نظام یافته بود، در ایران، بهویژه در بخشهای مرکزی، با همۀ ساختارهایش مقبول اهل اندیشه قرار گرفت و با عرفان عمیق ایرانی حمایت شد و به علت شرایط تاریخی و اجتماعی ایران رشد و بالندگی مناسبی یافت و به پایگاهی دفاعی برای مردم بی دفاع ایران در برابر خلفای جائر عباسی و دستنشاندگانش، ظلم مغولان و دیگر اربابان ظلم و جور تبدیل شد. بدین سان، اسلامباوریِ ایرانیان در پیوند با کانونهای گوناگون ظلمستیزی و عدالتخواهی بالنده شد و در اعتقاد ایرانیان به امامت به حقّ دوازده امام معصوم (علیهمالسلام) و در هماهنگی اجتماعی با دیگر مذاهب در جایگاهی فرامذهبی قرار گرفت.
این جایگاه قدرتمند فرامذهبی گاه در بُعد سیاسی ـ نظامی و گاه در عرفان و اشراق و عشق به توحید نُمود یافت. شیعیان متعهد و مؤمن این دیدگاههای غنی را از طریق آسیای مرکزی به چین و از مناطق مرزی شرق ایران فرهنگی؛ یعنی پامیر و سند، به هند و مناطق آسیای جنوب شرق و از سوی آذربایجان و اران به آنسوی جبال قفقاز و از مسیر آسیای صغیر تا بالکان و سواحل شرقی آدریاتیک انتقال دادند. در همۀ این سرزمینها، اندیشههای دینی ظلمستیزانۀ شیعی در بستر «زبان شاعرانه و عرفانی فارسی» که به سبب ویژگیهای ذاتی زبانشناختی و رشد در محیط فرهنگیِ زایا، زبانی پویا شده بود که مناسب برای نگارش کتابهای علمی و عقیدتی و ذوقی بود و عرصهای فراخ برای ظهور خلاقیتهای ادبی و هنری مستقل و غیرحکومتی فراهم آورده بود گسترش یافت و محاورات علمی و فقهی در زمزمههای عشق و محبت به اهل بیت معصوم پیامبر (ص) تحقق پیدا کرد.
مذهب تشیع اثناعشری که برخوردار از مفاهیم بسیار متعالی است با کمک گرفتن از عرفان عمیق اسلامی- ایرانی و فتوت و با ابزار تربیت لشکری مؤمن و شجاع، در جهت احیای هویت ایرانی و احیای فتوت و عیاری عصر صفاریان، تلاش بینظیر و شایان توجهی کرده است. از جملۀ این لشکریان مؤمن و جان بر کَفِ شیعه که خاطرۀ تاریخی ایشان از اذهان شیعیان عالَم و مریدان ائمۀ معصوم (علیهمالسلام) بهویژه ایرانیان هیچگاه محو نخواهد شد و در همیشۀ تاریخ جاودانه خواهند ماند، سربازان قزلباش عهد صفوی بودند که در حقیقت، فِتیان مخصوص صفوی محسوب میشدند.
پس از ورود اسلام به ایران، دین مبین اسلام مورد استقبال گسترده و عمیق ایرانیان قرار گرفت و در میان مردم هیچ اختلافی در محبّت اهل بیت (علیهمالسلام) چه سنی و چه شیعه نبود ولذا زمینه آنها زمینه اهل بیتی بود.
نیای خاندان صفویه، بزرگ مردی در تاریخ ایران و تشیع به نام شیخ صفیالدین ابوالفتح اسحاق اردبیلی نوۀ فیروز شاه و از سادات موسوی بود. نسب صفیالدین با 19 واسطه به حضرت امام موسی کاظم (ع)، امام هفتم شیعیان امامیه میرسد.
وی مؤثرترین روحانی در تاریخ تشیع در شکل دادن به هویت ملی و مذهبی ایرانیان بود و بسیار تلاش کرد تا ایران را احیاء کند و در این راه سعی بسیار کرد و تلاشی انصافاً خستگیناپذیر و تحسینبرانگیز داشت. او از عنفوان جوانی به عنوان یک شخصیت شیعۀ اثناعشری و یک ایرانی معتقد به هویت اصیل ایرانی مطرح بود. فردی فقیه و عارف و عالم و مجاهد بود که سلسلۀ صفویه را تشکیل داد.
شیخ صفیالدین اردبیلی براساس قرائن موجود تاریخی بسیار جستوجو کرد تا حقایقی از تاریخ پیچیده و طولانی پر از رنج ایرانیان را کشف کند و به اقصی نقاط ایران سفر کرد. حتی براساس بعضی روایات با شیخ اجل مصلحالدین سعدی که در خانقاه خود بیرون از شهر شیراز از میهمانان و جستوجوگران سیر و سلوک پذیرایی میکرد، مدتی همصحبتی داشت ولی برخی از آنچه را که دنبالش بود در آنجا نیافت که شاید مهمترین آنها احیاء ملیّت ایرانی بود که نشاندهنده یأس برخی بزرگان ما در از تحقق چنین آرمانی بود و لذا سعدی هیچ اشارهای به این موضوع ندارد. با وجود اینکه بدون تردید سعدی دارای شخصیتی بزرگ و جامع بود، اما مأیوس از یکپارچگی سیاسی بود و لذا با جدیت تمام به ادامه یکپارچگی فرهنگی ایران پرداخت.
شیخ صفیالدین اردبیلی، از همان جوانی همواره از عرفای منزّه و خوشنام بود. شیخ زاهد، به گفتۀ مریدانش، پیش از آنکه شیخ صفیالدین را دیده باشد دربارۀ او گفته بود:
«ای مریدان، مژده باد شما را شیخالمعصومین و عارف به علوم اسرار حضرت ربّ العالَمین، شیخ صفیالدین اسحق موسوی، شفقت کرده، به جانب من میآید. به خدا این جوان مَحرَمِ بارگاه حق و برگزیدۀ حضرت خدای عالم است».
از این سخنان معلوم میشود که شیخ صفی شیعه و در میان مردم به زهد و تقوا و پرهیزگاری معروف بوده است. پس از درگذشت شیخ صفیالدین اردبیلی به سال 735 ق در اردبیل، پسرش، شیخ صدرالدین، تا زمان مرگ (794 ق) بر جای پدر بود. هر دو تن مراد و هادی عرفای منطقۀ وسیعی از اران و آذربایجان و گیلان و کردستان و ارزروم بودند.
ادامۀ حیات سیاسی ایران با سلسلۀ صفویه تضمین شد و عملاً این کشور قدیمی که طولانیترین تاریخ تمدن را در جهان با بیش از 10 هزار سال (برای نمونه در تپۀ سنگ چخماق شاهرود، تمدن سیَلک کاشان، شهر سوخته سیستان، کُنارصندلِ جیرفت و غیره) دارد ماندگار ماند در حالی که رقبای ایران مانند یونان و رم و مصر قدیم و هند و چین هیچکدام طول، انسجام و پیوستگی فرهنگی ایران را نداشته و ندارند.
کار مهم دیگر که صفویان انجام دادند تثبیت و تقویت هویت اصیل و ریشهدار آذری به عنوان بخش مهمی از هویت جامع ایرانی بود و ما در دو مقاله به نام «من هم یک آذری هستم» اثبات کردیم ایرانیان از زمان حضرت زردشت گرایش توحیدی داشتند و خود زردشت نیز به نظر اغلب مورخان معتبر قدیم از مردمان آذربایجان و یا متوطّن در این محل بوده است.
صفویان با بهرهگیری از ابزارهای تعلیمی و تبلیغی مردمی، تشیع را در میان مردم ایران تثبیت و تعمیق کردند. این ابزارها عبارت بودند از درس و کتابت؛ ساختن مساجد جدید و چشمگیر و باعظمت برای ترغیب مردم به حضور در این پایگاههای مهم مذهبی ـ سیاسی؛ برگزاری اجتماعات گوناگون روضهخوانی، تعزیهخوانی، مولودیها در حرم امامزادهها، تکیهها و دیگر زیارتگاهها به مناسبتهای مختلف مذهبی.
بدینترتیب، با تدابیر بسیار مؤثر و عمیق سلسلۀ صفویه یک انسجام ملی و مذهبی در میان ایرانیان با پیشتازی یک قوم قدیمی و مؤثر در شکلگیری هویت ایرانی یعنی آذریها بهوجود آمد که پیش از آن، بیسابقه بود و عملاً موجب یکپارچگی دائمی ایران شد. این امر عملاً موقعیت آذریها را در درجۀ اعتباری که استحقاق آن را داشتند تثبیت کرد. آذریها در آن زمان دو وظیفه را برعهده داشتند: اول تثبیت موقعیت تشیع اثناعشری به عنوان مذهب رسمی و دیگری، برعهده گرفتن رکن مهم فتوت توسط آذریها.
همۀ اینها از برکات تدابیر بسیار ارزشمند و عمق نگاه شیخ صفیالدین اردبیلی (ره) در دوران پیش از تشکیل پادشاهی صفوی بود که بهدست جانشینان وی بهخوبی و درستی پیگیری شد و به ثمر رسید. عملکرد شیخ صفیالدین سه رکن داشت: تثبیت جایگاه دروس فقهی در حوزههای علمیۀ شیعه توسط علما، حمایت مردمی از علما، تثبیت نقش فتیان به عنوان واسطۀ میان مردم و روحانیت.
ایران بزرگ و پرافتخارِ امروزِ ما که مملکتی متبرک به ارادت به اهل بیت (علیهمالسلام) و مفتخر به انتظار حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداء) است و به یکپارچگی و وحدت کلمۀ خود میبالد مدیون اندیشهها و همت والای شیخ صفیالدین اردبیلی و جانشینانش است که یادشان در تاریخ پرافتخار ایران همواره زنده خواهد ماند.
علیاکبر ولایتی
فارس