90درصد ساختمانهای تهران را افراد فاقد صلاحیت میسازند!
خانههای پوشالی
حادثه تلخ آوار ساختمانها در منطقه۱۹ یادآور تمامی هشدارهایی است که پیش از این بسیاری از کارشناسان شهری میدادهاند. آنها که پیگیر بودهاند، از چند و چون این اتفاق با خبرند، اگرچه حالا شهرداری در پی یافتن مقصر است و وزارت کشور از برنامههایی برای برخورد با ساختمانهای ناایمن میگوید و کارشناسان شهری نیز همچنان با ارجاع به هشدارهایشان نهیب میزنند که «ما که گفته بودیم.»
چه کسانی خانه میسازند؟
باید از خبر گذشت و به فکر تکرارنشدن چنین فاجعهای بود. اما اگر اخبار را رصد و به آمارها و گفتههای مسئولان و کارشناسان این حوزه رجوع کنید، متوجه هولناکی شرایط کنونی ساختمانسازیها میشوید. این گزارش کوتاه بدون قضاوت تنها چند داده رسمی را با ذکر منبع قید میکند، نتیجهگیریاش با مخاطب. میتوان سنجههای آماری را با این گفته عجیب و هولناک رئیس وقت سازمان نظام مهندسی تهران آغاز کرد که چند سال پیش اعلام کردهبود «۹۰درصد خانههای ساخته شده در کشور توسط افراد فاقد صلاحیت فنی در این زمینه احداث میشود!» اما اینها چه کسانیاند؟ به این معنا که ۹۰ درصد ساختمانهای تهران را که افراد بدون صلاحیت میسازند چه کسانیاند؟ اگر کارگر ـ بناهایی را که از پرکاری ساختن، به دانشی حداقلی در این زمینه دست یافتهاند، کنار بگذارید باز هم درصد قابل توجهی میماند که مشخص نیست چه کسانیاند.
سود کلان حتی در دوران رکود
اما در این میان تنها بیصلاحیتی سازندهها نیست که ساختمانهای شهر را کاغذی کرده است، در یک فقره آماری دیگر از زبان عضو هیاتمدیره سازمان نظاممهندسی ساختمان استان تهران اعلام شده « از ۵۰۰۰ مصالح صنعت ساختمانی تنها ۱۰۰مورد یعنی فقط ۲ درصد آن استانداردهای ملی را دارد.» دقت کنید ۹۰ درصد ساختمانهای تهران را افراد بدون صلاحیت با مصالح غیراستاندارد میسازند! همین دیروز شورای شهر تهران اعلام کرد جریان ساخت و ساز غیرمجاز در تهران هم مافیا دارد و به گفته مهدی چمران «با قداره و تفنگ میآیند و این ساختمانها را میسازند» اما اینها که غیرمجازسازند، همانهایی هم که از قرار با مجوز رسمی ساخت و ساز میکنند صلاحیتی ندارند. همین حالا اعلام شده ۳۰ درصد ساختمانهای در حال ساخت هم ناایمن هستند. اما چه اصراری در وضعیت کنونی وجود دارد که خانههای کاغذی بالا میرود؟ آمارها نشان میدهد حتی در زمان رکود ساختوساز ساختمان به طور متوسط ۳۳ درصد و در برخی از مناطق تا ۶۰ درصد سود به همراه دارد.
پزشکان خانهساز!
شاید همین است که حتی درصد قابلتوجهی از پزشکان قید طبابت را زدهاند و دارند ساختمانسازی میکنند. سال ۹۵ قاضیزاده هاشمی وزیر وقت بهداشت و درمان گفته است «۱۵ تا ۲۰ هزار فارغالتحصیل پزشکی در کشور، قید طبابت را زدهاند و سراغ شغلهای دیگری مثل دلالی رفتهاند. این در حالی است که گزارشها نشان میدهند، اولویت پزشکانی که سراغ شغل دیگری رفتهاند، ساخت و ساز است.» رد این حرفها را در آمارهای خود سازمان نظام پزشکی هم میتوان گرفت. این سازمان اعلام کرده در این سازمان حدود ۸۵ هزار پزشک عمومی شماره نظام پزشکی دارند اما از این میان فقط حدود ۴۰هزار نفرشان پروانه کار و طبابت گرفتهاند. ( گزارش مرکز آیندهپژوهی و حکمرانی مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۹۸). این یعنی کمتر از نیمی از پزشکان ترجیح دادهاند طبابت نکنند، سهمِ مهاجرانِ فزونیافته را که کم کنیم، احتمالا تعداد قابل توجهی از ماندهها دارند خانه میسازند! خانههایی که حاضر نیستند همچون غبار غم نه در آن «بنشیند» و نه کسی را «بنشانند». خالی از حضور هر آدمی میافتد پشتِ قباله سرمایهآنها و در فاصله تنها پنج سال ارزشش ۹۰۰ برابر میشود. خانههای امروز عمرشان هم کوتاه است، پنج سال عمر یک خانه معادل ۲۵ سال عمر انسان است، آمارهای وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد «کیفیت ساخت خانههای امروزی آنقدر کم است که عمر مفیدشان تنها به ۲۰ سال میرسد.» به این معنا که پس از دو دهه ایمنی لازم برای زندگی را هم ندارد.