روح حاکم بر لایحه حجاب و عفاف چیست؟
علیه ولنگاری ، علیه شکاف اجتماعی، مخالف گشت ارشاد
لایحه حجاب و عفاف اوایل هفته آینده به صحن مجلس شورای اسلامی می آید تا یکی از مهم ترین و شاید حساس ترین قوانین در چندین سال گذشته به تصویب برسد. طرحی که علاوه بر ابعاد حقوقی و فرهنگی دارای جنبه های سیاسی و اجتماعی است و برخی گروه های سیاسی تلاش دارند تا با نگاه صرفا سیاسی این لایحه را به عامل دوقطبی ساز تبدیل کنند. اما فلسفه این لایحه چیست و چه روحی بر آن حاکم است و گروه های مختلف سیاسی چگونه به آن می نگرند؟
سایت فردا- لایحه عفاف و حجاب را باید ذیل آشوب های سال 1401 تحلیل کرد که با حمله به بنیان های دینی و معرفتی و هویتی جامعه به دنبال دیکتاتوری لاییسم بر جامعه ایران بود و هدف خود را سرکوب متدینین و زنان باحجاب قرار داد و در نمونه هایی چون حمله به روحانیت، ذات ضددینی خود را نمایش داد. چیزی شبیه پروژه رضا خان در کشف حجاب که به وحشیانه ترین شکل به جنگ اعتقادات دینی مردم رفت و در نهایت شکست خورد. این جریان ضددینی این بار با سردمداری سرویس های غربی و برخی سلبریتی های فراری دور جدیدی از حمله به نهاد دین و مذهب در ایران را آغاز کرد و از جنگ با روسری به سمت جنگ مسلحانه و داخلی علیه مردم رفت و به تروریسم عریان شیراز و شاهچراغ ختم شد.
پس از پایان این ناآرامی ها و فصل بهار و تابستان، چهره جامعه مخصوصا در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها نسبت به قبل از ناآرامی ها تغییر کرد؛ به نحوی که از ضعیف الحجاب تا بی حجاب و بدپوشش و هنجارشکن در میان جامعه بیشتر از قبل دیده شد. هر چند عمده افکارسنجی ها بر اعتقاد اکثریت جامعه به حجاب تاکید داشتند اما فتنه سال 1401 در سطح جامعه بی اثر نبود و به نحوی موجب برخی تغییرات در سطح جامعه شد.
در مواجهه با چنین اوضاعی جریان ها و گروه های مختلف سیاسی نظرات متفاوتی را ابراز داشتند. اصلاح طلبان به رهبری خاتمی با لقب دادن حجاب اجباری به حجاب قانونی به مخالفت با آن پرداختند و صراحتا اعلام کردند که اکثریت جامعه با آن مخالف است؛ در حالی که هیچ نظرسنجی نشان نداده که اکثریت مردم موافق با لغو قانون حجاب باشند. این گروه سیاسی که در ماجراهای مهسا کمترین مرزی با اپوزیسیون قائل نبودند پس از فروکش کردن اغتشاش ها ایده حکومت سکولار خود را نمایان و به صراحت از بعد اجتماعی و سیاسی حجاب عبور کردند. این گروه طبیعتا در طول بررسی لایحه حجاب با تمرکز روی اعداد و ارقام جریمه ها بدون توجه به ابعاد بازدارندگی آن برای کاهش یافتن ناهنجاری، به سوی این لایحه حمله خواهند کرد اما در مجموع هیچ ایده ای در چارچوب قوانین موجود ندارند و مثل همیشه حرف و سخن ساختارشکنانه خواهند گفت.
گروه دیگری که از مساله حجاب به دنبال ماجراجویی سیاسی و اجتماعی است در طول ماه های گذشته نوعی از شکاف میان حاکمیت-جامعه و جامعه-جامعه را دنبال می کرد، جز ایده گشت ارشاد و "ون"، حرف و سخن دیگری برای گفت و گو نداشت -و اکنون هم ندارد- در مقطع فعلی به دنبال تحریک عموم مردم و انقلابیون واقعی مقابل این طرح است. در واقع این شبه انقلابیون و به تعبیری سوپرانقلابی ها به جای آنکه از قانون مند شدن جریمه ها و بازدارندگی این لایحه خوشحال باشند به دنبال شرایطی می گردند که به شکاف و التهاب اجتماعی دامن بزنند و از عوارض چنین فضایی انرژی برای زیست خود بیابند. لایحه عفاف و حجاب دقیقا با این گروه مرزبندی می کند.
گروه دیگری هم که با تمام توان به مخالفت با این لایحه می پردازند، مخالفان و معاندان و اپوزیسیون هستند که راه را برای بسط ولنگاری و ناهنجاری و ساختارشکنی مسدود می بینند و از همین جهت با حمله به راهکارهای قانونی از مسیری دیگری به دنبال التهاب اجتماعی خواهند رفت. این گروه در ایام بررسی لایحه با دروغ و کذب گویی و وارونه کردن حقیقت به دنبال ایجاد هراس و رعب اجتماعی هستند.
در چنین شرایطی باید گفت که لایحه عفاف و حجاب آنچه مخالفانش می گویند، نیست. چه از جنس سوپرانقلابی چه از جنس اصلاح طلب و چه از جنس اپوزیسیون. این لایحه به دنبال ایجاد بازدارندگی به نحوی است که از تعداد افراد هنجارشکن کاسته شود، برخورد فیزیکی در سطح جامعه ایجاد نگردد، مردم مقابل هم قرار نگیرند و زمینه سوءاستفاده دشمن فراهم نگردد. این لایحه با شدت و قدرت مقابل ولنگاری و ناهنجاری می ایستد و در عین حال با هرگونه شکاف اجتماعی هم مخالفت می کند و از شیوه هایی مانند گشت ارشاد هم عبور کرده است. تمرکز این طرح بر برخورد شدید بر مروجان برانداز بی حجابی، تنبیه مالی سلبریتی های مبلغ بی حجابی و مشوقان معمولی بی حجابی است که با جریمه های معنادار تلاش می کند از ناهنجاری در سطح جامعه بکاهد تا با تعداد کمتری فرد متخلف مواجه شود. در عین حال بخش اعظمی از این لایحه به تکالیف نهادهای فرهنگی مربوط است که در تبیین نسل جدید نسبت به معارف دینی و ملی کم کاری کرده اند و از این جهت باید مسئولانه نسبت به وظایف خود اقدام کنند.
روح حاکم بر این طرح به دنبال امنیت اجتماعی ناشی از تفاهم میان اکثریت جامعه با یکدیگر و در عین حال حمایت از زیست معمولی عموم مردم بدون تنش و التهاب است. در عین حال علاوه بر متن طرح، آنچه به افزایش امنیت اجتماعی یاری خواهد رساند اجرای مدبرانه و عالمانه این طرح از سمت نهادهای مختلف است که حتما نیازمند بحث و گفت و گوی بیشتر است.