موقعیت شناسی اصلاحات به روایت وکیلی
مدیر مسئول ابتکار: پیام انتخابات آذر منصوری تغییر رویکرد تعاملی اصلاحات به رویکرد رادیکال و تقابلی است.برخی اصلاح طلبان مزیت های تناسبی شدن انتخابات را نمی فهمند
چندی قبل بود که محمد علی وکیلی با اظهارات جنجالی خود درباره سرلیستی اسحاق جهانگیری در انتخابات مجلس و این که نظر سید محمد خاتمی ریاست شهیندخت مولاوردی بوده و نه آذر منصوری؛ سروصدای زیادی در محافل سیاسی به پا کرد . حالا مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس دهم در تازه ترین گفت وگوی خود به تحلیل چرایی انتخاب آذر منصوری پرداخته و با طرح این سوال که چرا افرادی همچون عارف و موسوی لاری یا مرعشی به ریاست جبهه اصلاحات انتخاب نشدند، معتقد است که پیام انتخابات آذر منصوری تغییر رویکرد تعاملی اصلاحات به رویکرد رادیکال و تقابلی است. وکیلی همچنین به نقد عملکرد اصلاحات پرداخته و گفته است آقای اوجی که در مقابل آقای زنگنه که یک ژنرال است یک سروان به حساب میآید، اما آقای اوجی میتواند و نمیترسد، آقای زنگنه میتوانست ولی میترسید. در ادامه بخش های مهم اظهارات محمدعلی وکیلی را به گزارش فارس می خوانید:
*برخی که زورشان در این احزاب اصلاحطلب رساتر است ....( معتقدند) بهتر است که اصلاحطلبان بروند در همان کارویژه خودشان یعنی یأس از انتخابات، یأس از کنشگری در سیاست. باز در بین این ها دو خط وجود دارد، یک خط این است که میگویند اصلاحطلبان برگردند به جامعه و حوزه سیاستورزی رسمی را رها کنند و به اصطلاح ما از اصلاحطلبی حاکمیتمحور بشوند، اصلاحطلبی جامعهمحور و برخیها که کمی روشنفکرانه به صحنه نگاه میکنند هم چنین اعتقادی دارند. برخی هم معتقد هستند که اصلاحطلبان باید کنشگری رادیکالتری را درنظر بگیرند و وارد زمین بازی تقابلی بشوند.بنده فکر میکنم این آرایش فعلی جبهه اصلاحات ذیل این گفتمان هست و این ذهنیت شکل گرفته. خب اگر این درست باشد، اگر گفته نشود به این موضوع عمل بشود، حداقل پیام انتخاب خانم منصوری این موضوع است.
*چرا ما در این نقطه هستیم که چرا آقای نبوی باید برود کنار، چرا نباید آقایان عارف، موسوی لاری و مرعشی نباشند که انسانهای عاقل و باتجربهای هستند، چرا نباید در عرصه این جبهه قرار بگیرند. چرا موسوی خوئینیها دبیرکل جبهه اصلاحطلبان بشود؟ چرا آقای مرعشی که یک انسان عاقل و موجه هستند برای ریاست جبهه اصلاحات انتخاب نشدند! میشود صدها نفر را برشمرد که میتوانند این ها دبیرکل جبهه اصلاحطلبان باشند و بشوند نماد اصلاحطلب که هرکدامش یک پیام به جامعه میدهد. این چراها و چراهای دیگر هرکدام یک پیامی دارد.
* آقای اوجی که در مقابل آقای زنگنه که یک ژنرال است یک سروان به حساب میآید، همین آقای اوجی صادرات نفت را در بدترین شرایط تحریم رسانده به 2 میلیون بشکه، این معنایش این است که آقای اوجی میتواند و نمیترسد، آقای زنگنه میتوانست ولی میترسید. پس در شرایط طبیعی بهتر است که آقای اوجی بر سر کار باشد نه آقای زنگنه.
* قبول ندارم که کل مملکت دست اصلاح طلبان بوده، اما قبول دارم اصلاح طلبان فرصتهای بسیار مهمی را برای خدمت در اختیار داشتند و عملکرد ما قابل نقد است و به نوعی ما نتوانستیم زمانی که دولت و مجلس را در اختیار داشتیم پاسخ خوبی به کف مطالبات مردم بدهیم، ولی یک بخشی از این یأسی که اتفاق افتاده این است که از این مجلسی که به عنوان اصولگرا شکل گرفته تا مجلسی که به عنوان اصلاح طلب شکل گرفته بود، فرق چندانی در کارکرد وجود ندارد، بنابراین اصلاح طلبان میگویند وقتی که مجلس از کارکرد افتاده رفتن به آن مجلس چه فایده ای دارد و مردم هم همین عقیده را دارند و حالا باید بگردیم دنبال پرتقال فروش!
* این که چرا برخی از اصلاح طلبان با قانون تناسبی مخالفت میکنند؟ برای این است که متوجه نیستند و مزیتهای تناسبی شدن انتخابات را نمی فهمند، به نظر بنده تناسبی شدن کمک میکند که احزاب قدرتمند بشوند و احزاب در ایران جایگاه واقعی خود را پیدا بکنند و این قانون یک اصلاح ساختار است، البته اشکالاتی هم دارد.
خراسان