وقتی تورم باعث میشود اشتغال جذابیتی نداشته باشد
درآمد میلیونی از «بیکاری»!
همیشه آمارهای اشتغال برای هر دولتی جزو آمارهایی بوده است که به آن تفاخر میشده است، کاهش بیکاری و افزایش ایجاد اشتغال توانسته در این میان به رشد تولید هم کمک کند و همه چیز برای شهروند و دولت در یک رابطه برد ـ برد پیش میرفته است اما این فرمول جواب داده وقتی دیگر جواب نمیدهد که رشد بالاتر تورم سالانه نسبت به دستمزد قانونی، جذابیتهای اشتغال رسمی برای جمعیت در سن کار را کاهش میدهد. درست مثل زمانه کنونی! متوسط نرخ تورم در بازه ۹۰تا۹۹، حدود ۲۲.۳درصد بود اما متوسط افزایش دستمزد در همین بازه زمانی روی ۱۹.۹درصد تثبیت شد. در نتیجه افرادی که باید در بازار کار به فعالیت بپردازند یا از آن خارج شدهاند و دنبال مشاغلی با درآمدهای روزانه متغیر میگردند.
فقط 40 درصد مشارکت در اقتصاد!
تازهترین گزارش مرکز آمار از تغییرات جمعیت شاغل و بیکار در سال ۱۴۰۱ گویای همین تاثیر عقبماندگی دستمزد از تورم رسمی است. بر این اساس، فقط ۴۰.۹درصد از جمعیت ۱۵ساله و بیشتر کشور در اقتصاد مشارکت میکنند و در عوض ۵۹.۱درصد از جمعیت از همین بازه سنی، در جستوجوی وضعیت بهتری هستند یا از محلهای غیررسمی درآمد دارند؛ این یعنی به ازای ۲۶میلیون و ۶۵هزار نفر جمعیت فعال، ۳۷میلیون و ۷۲۹هزار نفر غیرفعال وجود دارد. میتوان استنباط کرد که از این جمعیت غیرفعال درصدی در حال تحصیل باشند، عدهای خانهدار باشند و عده دیگری دارای درآمد (درآمد دلالی، سود بانکی، سرمایهگذاری در بازارها، اینفلوئنسری (کار در شبکههای اجتماعی)، کار برای کارفرمایان خارجی از خانه با کامپیوتر (فریلنسری و...) و بدون اشتغال رسمی باشند؛ یعنی شغلی که از بابت آن بیمه و مالیات پرداخت نمیشود. تا سال ۱۳۸۴ حدود یکمیلیون و ۹۶۸ هزار و ۷۲ نفر بدون داشتن شغل رسمی درآمد داشتند.
نگاه تحقیرآمیز به اشتغال
شروع دهه ۹۰ با تورم بالاتر از ۲۰درصد (۲۱.۵درصد) رقم خورد؛ در حالی که تورم دهه ۸۰ بهطور متوسط ۱۴.۷۳درصد بود. بر همین مبنا از دهه ۹۰، جمعیت دارای درآمد بدون شغل رسمی از حدود سه میلیون نفر در سال ۱۳۸۹ به حدود چهار میلیون نفر در ابتدای دهه۹۰ رسید. میانههای دهه ۹۰ اما بسیاری شغل رسمی را بیشتر از گذشته به دیده تحقیر نگریستند؛ بهطوری که در سال۱۳۹۴ بیشتر از چهار میلیون و ۷۰۰هزار نفر به خیل بیکاران با درآمد پیوستند. تا سال ۱۳۹۵ نزدیک به پنج میلیون نفر به شغل غیررسمی روی آوردند. در یک دهه (۹۴-۸۴) تعداد این افراد ۲.۴برابر شد. در سال ۱۳۹۵ باشگاه بیکاران با درآمد به بیش از پنج میلیون عضو رسید. سال ۱۳۹۶ بیکاران درآمد بگیر، به بیش از پنج میلیون و ۱۱۲ هزار نفر رسیدند. در نتیجه از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶ جمعیت این باشگاه بیش از ۲.۵برابر شد. در این شرایط، از ۹۵ تا ۹۶، بیش از ۲۹۵هزار نفر به تعداد آنها اضافه شد؛ در شرایطی که در بازه سال ۹۴تا۹۵، بیش از ۴۷ هزار نفر به این تعداد اضافه شده بود.
افزایش بیکاران پولدار
به نظر میرسد که این آمارها در سالهای اخیر هم دستخوش تغییر شده است؛ چرا که از نیمه دهه ۹۰ بهطور متوسط سالی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر به بیکاران با درآمد اضافه شدند. با توجه به اینکه از سال ۱۳۹۶ به بعد آماری در این زمینه منتشر نشده است اما بر مبنای دادههای نیمه دوم دهه ۹۰ و با فرض رشد ثابت تعداد اعضای این باشگاه، بین یک میلیون و ۲۰۰ هزار تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار نفر به تعداد آنها اضافه شده است؛ یعنی در مجموع حدود شش تا هفت میلیون نفر از جمعیت غیرفعال کشور از درآمد غیررسمی هزینههای زندگی خود را تامین میکنند. بخشی از این افراد هم اینفلوئنسرها هستند. براساس اعلام سازمان امور مالیاتی ۵۵۱ نفر از اینفلوئنسرها بیش از ۵۰۰ هزار نفر دنبالکننده دارند. سازمان امور مالیاتی میگوید که در سال ۱۴۰۰، ۱۲۳ نفر از آنها بیش از ۲۳۰۰میلیارد تومان تراکنش مالی داشتهاند.
محاسبه درآمد این افراد نشان میدهد که هر یک از آنها در سال بیش از ۱۸ میلیارد تومان درآمد داشتهاند. این در شرایطی است که کارکنان و بازنشستگان در همان سال ۱۴۰۰ بیشتر از ۴۲میلیون تومان درآمد نداشتهاند.