«فردا» گزارش میدهد:
اصولگرایان میانهروها، بازیگران اصلی انتخابات/ چرا مردم اقبالی به رادیکالها نشان نمیدهند؟
مردم نگاه مثبتی به رادیکالهای هر دو جناح ندارند و اکنون بیشترین شانس در انتخابات در اختیار میانهروهای اصولگراست.
گروه سیاست سایت فردا: اصلاحطلبان رادیکال تمام توان خود را بر همراهکردن بخشهای میانهروی جبهه اصلاحات گذاشتهاند تا در شرایطی را ایجاد کنند که اصلاحطلبان به صورت جامع انتخابات را تحریم کنند. در این شرایط اصلاحطلبان از دو سو طرد میشوند؛ نخست از سمت حاکمیت زیرا آنها اساس انتخابات را زیر سؤال میبرند و صرفا بر نامزدهایی تکیه دارند که عمدتا پروندههای باز قضایی دارند و ضدیتشان با ساختار سیاسی محرز است و دوم از سوی مردم زیرا مردم برای تعیین سرنوشت خود میل به مشارکت در انتخابات دارند و وقتی از سوی اصلاحطلبان دعوت به انفعال میشوند، آنها را پس میزنند. مردم میخواهند مشکلات موجود رفع شود و رفعشدن مشکلات هم در گرو ورود نمایندگانی به مجلس است که به خواست و اراده عمومی انتخاب شده باشند.
علاوه بر این باتوجه به آمایشی نسبی میتوان دریافت که جبهه اصلاحات چه رادیکالهایشان و چه میانهروهایشان سرمایه اجتماعی سابق را ندارند و اگر روزگاری گفته میشد که آراء خاکستری، پراکنده و اتفاقی در اختیار اصلاحطلبان است، امروز همین طبقات نسبت به عملکرد اصلاحطلبان چه در دولتهای یازدهم و داوزدهم و چه در مجلس دهم انتقادهای شدیدی دارند و عمدتا از رأی خود نسبت به نیروهای مورد حمایت اصلاحات ناراضیاند. اصلاحطلبان حتی در شورای شهر هم عملکرد موفقی نداشتند و امروز قضاوت عمومی بر ناکارآمدی اصلاحطلبان در مدیریت کشور است. با این اوصاف به نظر میرسد جبهه اصلاحات شانسی در انتخابات نخواهد داشت؛ چه آنکه حداقل شانس موجود هم از سوی رادیکالها در حال اضمحلال است.
میرسیم به جبهه اصولگرایی؛ در این جبهه سیاسی هم، رادیکالهایی وجود دارند که نه برای تحریم انتخابات بلکه برای مصادره انتخابات به میدان میآیند؛ افرادی که در یک دهه اخیر خوانشی یکسویه از آرمانهای انقلاب ارائه دادهاند و خود را به صورت صرف نماد و نمود انقلابیگری معرفی کردهاند. آنها هیچ تفکر دیگری جز خود را برنمیتابند و با اتهامزنی به این و آن میکوشند همه را جداشده از اصول انقلاب معرفی کنند اما در سالهای اخیر ناظران داخلی سیاسی دریافتهاند که سوپرانقلابیها نه لزوما در پی آرمان انقلاب بلکه دنبال سهمخواهی حداکثری در انتخاباتاند. آنها نشان دادهاند اگر سهم بیشتری از یک لیست انتخاباتی ببرند، با همانهایی که تا دیروز منتقدشان بودهاند، ائتلاف میکنند. بر خلاف سروصدای بسیار این طیف تندروی اصولگرا، سرمایه اجتماعی قابل توجهی را نمیتوان برای آنها متصور بود و حتی برخی میگویند این طیف در انتخابات دنبال مشارکت حداقلی و پیروزی حداکثری هستند؛ طرحی که آشکارا مخالف نظرات رهبر انقلاب درباره انتخابات است؛ به نحوی که ایشان همواره بر ضرورت مشارکت حداکثری تأکید کردهاند. سوپرانقلابیها هم مانند اصلاحطلبان از رأی بالایی برخوردار نیستند زیرا به نظر میرسد مردم نه به دلیل جبههبندیهای سیاسی بلکه از نیروهای تندرو دل خوشی ندارد.
با این اوصاف تنها گروهی که اکنون میتواند رأی مردم را در اختیار داشته باشد، نیروهای میانهروی اصولگراست زیرا هم انتخابات را به معنای واقعی آن میخواهند و هم با تکیه بر اصول انقلاب اسلامی در پی حل مشکلات موجود هستند. آنها بیشترین شانس برای کسب حداکثر اعتماد عمومی را دارا هستند و اگر نیروهای رادیکال از هر جناح میخواهند شانسی در انتخابات داشته باشند، باید به سمت میانهروی اصولمندانه حرکت کنند و بکوشند تا به جای ایجاد تفرقه، در پی تحقق وحدت و همراهی با میانهروها باشند.