فردا گزارش میدهد؛
بیتأثیری نیامدن اصلاحطلبان بر میزان مشارکت
فصل رقابت های انتخابات کم کم فرا می رسد اما اصلاح طلبان هنوز تصمیم نهایی خود را نگرفتند.
گروه سیاسی فردا: قرائن و شواهد نشان می دهند که اصلاح طلبان رادیکال در رقابت سیاسی پیش رو انگیزه ای برای ورود قوی و همه جانبه ندارند. علت این تصمیم آنها نیز کاملا روشن است. عملکرد دولت حسن روحانی به قدری مردم را از ادعاهای بدون پشتوانه اصلاح طلبان مأیوس کرد که تصمیم گیران جریان اصلاحات نیز به خوبی می دانند اگر با تمام توان و امکانات به انتخابات مجلس آینده پا بگذارند، تنها تنور انتخابات را گرم خواهند کرد بنابراین در انتخابات پیش رو زیاد تمایلی به حضور ندارند اما از طرفی نیز نمی خواهند به این حقیقت اعتراف کنند بنابراین راه قهر از صندوق را پیش گرفتند، به این امید که اگر سطح مشارکت مردم در انتخابات پایین باشد این کاهش آرا را به حساب خود بگذارند؛ اتفاقی که در سال 1398 و 1400 افتاد.
دوقطبی درون اصلاحات
امروز در جریان اصلاحات دو دستگی را شاهد هستیم. میانه روها شکست را جزیی از سیاست ورزی می دانند و معتقدند حضور در انتخابات می تواند زمینه ای برای رساندن پیام به جامعه باشد و وقتی جریان رقیب در عملیاتی کردن انتظارات جامعه موفق عمل نکند، دور بعد ورق به نفع جریان اصلاح بر خواهد گشت اما طیف تندرو جریان اصلاحات به آمدن به شرط پیروزی اعتقاد دارد و بر این باور است که «می آییم و پیروز می شویم یا به اسم قهر و تحریم جاخالی می دهیم و کنار می ایستیم تا شکستی در کارنامه مان ثبت نشود».
چانهزنی با دستان خالی
انتخاب آذر منصوری به ریاست جبهه اصلاحات نشان داد که فرمان این جریان در اختیار طیف تندرو است، تفکری که در این دوره همچون انتخابات 1400 و 1398 بر طبق قهر و تحریم می کوبد. این گروه تأکید نظام به مشارکت حداکثری در انتخابات را درک کرده اند و می خواهند چانه زنی سیاسی انجام دهند تا امتیاز بگیرند؛ حال آنکه این رفتار آنها مصداق چانه زنی با دست خالی است.
سیدمهدی هاشمی گفت «اصلاح طلبان دنبال آن هستند که از نظام امتیاز بگیرند اما این فکر غلطی است چون نه کسی حاضر می شود به آنها امتیازی دهد و نه اینها آنقدر وزنی دارند که بخواهند آبی به آسیاب کشور بریزند. امیدوارم اصلاح طلبان از فرصت انتخابات پیش روز استفاده کنند و ضمن اعتراف به ضعف و ناکارامدی های گذشته شان، از مردم بخواهند به آنها فرصت جبران اشتباه بدهند».
افزایش مشارکت در انتخابات در فضای رقابتی
واقعیت آن است که اصلاح طلبان با توجه به از دست دادن بخش زیادی از سرمایه اجتماعی خود امکان آن را ندارند که با نیامدن شان به عرصه انتخابات زمینه ساز کاهش مشارکت شوند. در عوض جریان اصولگرا این ظرفیت را دارد که با معرفی نیروهای خود از طیف های مختلف با جذب بخشی از بدنه اجتماعی جریان اصلاحات سطح مشارکت مردم در انتخابات را بالا ببرد.
ناصر ایمانی در همین رابطه به فردا گفت «بخشی از بدنه رأی اصلاح طلبان اگر سطح رقابت گروه های حاضر در انتخابات را بالا ببینند، به مشارکت در این عرصه سیاسی ترغیب می شوند. به عبارت دیگر اگر انتخابات رقابتی باشد می توان این بخش از سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان را به پای صندوق های رأی آورد تا به یکی از لیست های موجود رأی دهند».
حال تا زمان انتخابات قریب 8 ماه دیگر زمان باقی است و باید دید آیا اصلاح طلبان با واقع نگری به عرصه انتخابات ورود می کنند یا آنکه با نیامدن بیشتر به فراموش شدن خود از ذهن جامعه کمک می کنند.