«فردا» گزارش میدهد
استقبال چین از تفاهم هسته ای ایران و آمریکا/ راهبرد پکن در غرب آسیا تغییر نکرده است!
در بطن مواضع برجامی دولت چین یا نگاه ایجابی آن نسبت به هرگونه تفاهمی جدید، باید بر روی نگاه راهبردی کلان پکن نسبت به منطقه غرب آسیا تمرکزی ویژه داشته باشیم.
گروه بین الملل فردا - دولت چین پس از میانچی گری موثری که میان تهران و ریاض صورت داد، نسبت به تفاهم هسته ای احتمالی ایران و آمریکا در مذاکرات مسقط و دوحه ( که بیشتر در قالب دیپلماسی پنهان صورت می گیرد ) دید مثبتی دارد. در تازه ترین این مواضع، مائو نینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین گفت: «تفاهم هسته ای ، یک راه موثر برای حل و فصل این موضوع برای ازسرگیری اجرای کامل و مؤثر برنامه جامع [برجام] از طریق گفتگو و مذاکره است».
مائو تاکید کرده است توافق هسته ای 2015 که رسما به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام شناخته می شود، "دستاورد مهم دیپلماسی چندجانبه" بود.
ایالات متحده در ماه می 2018 به طور یکجانبه از این توافق خارج شد و پس از آن ایران به تدریج فعالیت های غنی سازی هسته ای خود را بالاتر از حد مقرر (در سند توافق هسته ای ) افزایش داد.مذاکرات برای احیای این توافق تاریخی از سال گذشته متوقف شده است، اما گفته می شود تهران و واشنگتن بی سر و صدا مذاکرات غیرمستقیم را از سر گرفته اند.
چین ارتباط نزدیک خود را با همه طرفهای ذیربط حفظ کرده و از آنها خواسته است تا تلاشهای دیپلماتیک را برای بازگرداندن شرایط به قبل از خروج دولت سابق آمریکا از برجام را از سر گیرند.
با این حال، مواضع اخیر مقامات چینی ناظر بر سند توافق هسته ای نبوده و اتفاقا منبعث از راهبرد کلان پکن مبنی بر لزوم کاهش تنشها در منطقه غرب آسیا می باشد. در پیشبرد طرح یک کمربند یک راه، چینی ها نیاز مبرمی نسبت به وجود نوعی آرامش و ثبات نسبی در منطقه غرب آسیا و شبه قاره هند دارند. در چنین شرایطی بروز تنشهای مزمن در این منطقه بر روی بسیاری از چشم اندازها و محاسبات طرف چینی تاثیرگذار خواهد بود. هیچ شکی نیست که برجام با محوریت آمریکا و تروئیکای اروپایی منعقد شد و نقش روسیه و چین در انعقاد برجام اولیه پررنگ نبود و از طرفی ثمره برجام اولیه هم خروج مطلق آمریکا از برجام و بی تعهدی محض تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا به تعهدات خودشان بود. حتی پس از خروج آمریکا از برجام شاهد بودیم که کشورهای اروپایی با ترسیم ساختارهایی مانند «SPV» و «اینستکس» به جای اینکه در عمل منافع ایران را در برجام تأمین کنند فقط زمان خریدند و ایران را یکسال در برجام با حفظ تعهداتش نگه داشتند. لذا بخشی از این ماجرا به خاطر آن است که غرب مردودی مطلق در روند برجام داشته و این زمینه را برای نقشآفرینی بیشتر روسیه و چین در مذاکرات فراهم کرده است.فراتر از آن، چینی ها نقش موثر خود رادر واسطه گری میان تهران و ریاض ( در پرونده عادی سازی روابط دو بازیگر) به اثبات رسانده اند.
مسئله دیگر به مواضع روسیه و چین در طول برگزاری مذاکرات دو سال اخیر( مذاکرات موسوم به احیای برجام ) برمیگردد. در روزهایی که آمریکا و اروپا، حتی در زمانی که ترامپ از برجام خارج نشده بود، موضوعاتی مانند بسط برجام را به مسائل موشکی و منطقهای مطرح میکردند، مواضع روسیه و چین این بود که نباید کلمهای از برجام کم یا به آن اضافه شود. این پیشزمینهها و رویکرد مسکو و پکن نسبت به حفظ اصل توافق، سبب شده که الان جمهوری اسلامی ایران نگاه ایجابیتری به آنها در مقایسه با آمریکای بی تعهد و اروپای عهد شکن داشته باشد. در هر حال، در بطن مواضع برجامی دولت چین یا نگاه ایجابی آن نسبت به هرگونه تفاهمی جدید، باید بر روی نگاه راهبردی کلان پکن نسبت به منطقه غرب آسیا تمرکزی ویژه داشته باشیم.