دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
اروپای بدون روتوش
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا - در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
جوان عنوان کرد: تقسیم اصلاحطلبان به دو طیف تحریمی و آماده شرکت در انتخابات
اصلاحطلبانی که همواره خود را بهعنوان ناجی به مردم معرفی میکنند در قبال مهمترین آوردگاه تعیین سرنوشت کشور در سردرگمی محض بهسر می برند. مواضع اعلامی اعضای این جریان نشان میدهد که هر یک در پی نواخنن ساز خود است و هنوز استراتژی مشخصی برای انتخابات به ذهنشان نرسیده است.
روزنامه جوان در این باره نوشته: در حالی که یک طیف از اصلاحطلبان دنبال تحریم انتخابات هستند و مدام از آماده نبودن شرایط برای حضور در انتخابات میگویند، خبرهایی که طیف دیگر بروز میدهند، نشان میدهد از قضا اصلاحطلبان خیلی هم آماده انتخابات هستند! محمد علی وکیلی مدیر مسئول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس دهم در گفتوگویی در پاسخ به اینکه چینش انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس امسال چگونه خواهد بود، میگوید: «در تهران اگر بنا باشد یک جریان گفتمانی نزدیک به اصلاحات وارد انتخابات شود، چنین لیستی احتمالاً به سرلیستی آقای جهانگیری شکل خواهد گرفت و بعضی از وزرای دولت سابق و بعضی از جوانان مثل آذری جهرمی و تعدادی از بانوان در این لیست قرار خواهند گرفت.»
کیهان: جریان غربگرا بهدنبال اغتشاش به بهانه اینترنت است
روزنامه اعتماد در شماره دیروزش مدعی شده «وضعیت اسفناک کنونی اینترنت ایران همچون ماجرای گشت ارشاد میتواند آتش خشم اجتماعی را دوباره شعلهور سازد.»
روزنامه کیهان در واکنش به این مطلب نوشته: جریان غربگرا در ایران که همواره حامی آشوبها و اغتشاشات در کشور بوده است و از آب گلآلود ناامنی در کشور ماهیهای خوبی صید میکند، علاقه زیادی دارد تا بهانهای برای اغتشاشات بعدی بتراشد. چنانچه پس از پایان اغتشاشات پاییز سال گذشته، رسانههای این جریان بارها موضوعاتی را طرح کرده و اینگونه وانمود کردهاند که اگر این مسائل حل نشود، حوادث 1401 تکرار خواهد شد. اما در درگیریهای اخیر فرانسه همانگونه که همگان شاهد بودند، نخستوزیر فرانسه شبکههای اجتماعی را در کنار الکل یکی از عوامل تهییج جوانان و ورود آنها به خشونتهای خیابانی شد و البته این اظهارات در حالی است که اذهان جوانان فرانسه هیچگاه مانند ایران از طریق فضای مجازی مورد حملات گسترده، چندجانبه و سازمان یافته قرار نگرفته است. بنابراین باید گفت آنچه باعث آشوب و اغتشاش شده و میشود، در حقیقت ولنگاری فضای مجازی و رها کردن آن است نه کنترل هوشمندانه آن که در همه کشورها اجرا میشود.
صبح نو مطرح کرد: صنعت اسلامهراسی حامی خشونت سیستماتیک علیه مسلمانان
هفته گذشته در اقدامی که پیشتر هم در سوئد سابقه داشت یک پناهجوی عراقی مقابل مسجد اصلی استکهلم این کشور، دست به توهین و آتشزدن قرآن زد.
روزنامه صبح نو در این باره نوشته: صنعت اسلامهراسی در سوئد، به جایی رسیده است که عملا پلیس با حمایت از کمپینهای ضداسلام، به آنان اجازه هر اقدامی را علیه مسلمانان میدهد. این رویه کاملا هدفمند در تلاش است تا پیام مشخصی را به دنیا منتقل کند که حضور آنان در هر اجتماعی، زمینهساز آنارشی است. رویهای که به نظر میرسد در راستای کاهش مهاجرت مسلمانان به کشورهایی نظیر سوئد، شکل گرفته است. سوئد از سال ۲۰۱۵، درهای مهاجرت را بست و محدودیتهایی را برای مهاجران ایجاد کرد که موجب انتقادات بینالمللی شد. این امر با افزایش نفوذ راست افراطی و در رأس آن، حزب «دموکرات سوئد» مصادف بود که شعارشان را علیه مسلمانان و مهاجران استفاده میکردند و هر از گاهی برای جلب حمایت «پوپولیستها»، از آن بهرهبرداری میکردند. برای توجیه این افراطیگری، دستگاه اطلاعات سوئد، ادعا کرد که «افراطگرایی» در بین مهاجران در حال افزایش است و تعداد «افراطیها» در کمتر از یک دهه، ۱۰۰۰ درصد افزایش یافته است و گواه آن، پیوستن بیش از ۳۰۰ نفر از سوئد به داعش است. البته این تنها مسأله دخیل در این موضوع نبود و مشکلات اقتصادی کشور سوئد در سال 2007 از جمله عواملی بود که همزمان با بحران مالی جهان، موج اسلامهراسی بالا گرفت. راستگرایان افراطی، این ایده را ترویج کردند که مهاجرتها از شمال آفریقا و غرب آسیا، دلیل اصلی بحران اقتصادی در سوئد است و مهاجران بهدنبال ربودن فرصتها از اروپایی ها، هزینههای گزافی را به بودجه عمومی تحمیل میکنند؛ موضوعی که با افزایش شمار آوارگان سوری، تشدید شده است.
رسالت عنوان کرد: اروپای بدون روتوش با نمای خشونت سیستماتیک
مهدهای آزادی بیان یکی پس از دیگری در حال رسوا شدند و در این بین دولت فرانسه برای چندمین بار پیاپی در سالهای اخیر این رسوایی را تجربه میکند. در یک هفته اخیر یک نوجوان ۱۷ ساله بهدست پلیس این کشور کشته شده و اعتراضات مردم با سرکوب شدید مواجه شده است.
روزنامه رسالت در این ارتباط نوشته: پارلمان اروپا و کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد دیگر نه بیانیهای می دهند و نه از معترضین فرانسوی به عنوان آزادیخواه یاد می کنند! آنچه امروز به مثابه پدیدهای عینی در معرض نگاه و قضاوت ما قرار گرفته،همان اروپای بدون روتوش نام دارد! همان قاره سبزی که در آن بوروکراسی دولتی و پارلمانی معطوف بر تثبیت و توجیه خشونت تعریف و تصدیق میشود. واقعا در اروپا چه می گذرد؟ آیا در اینجا ساختار محیط بر ارزشها و بایسته های حقوق بشری می باشد یا محاط در آن؟! همواره در تشریح دوگانه ساختار-بازیگر در غرب با تعارضاتی مواجه هستیم که اصلی ترین وظیفه جریانات آشکار وپنهان قدرت تمرکززدایی از آنهاست. این تمرکززدایی مبتنی بر نوعی تصویرسازی کاذب و مجازی محقق شده که دارای سه مولفه ثابت است: نخست خلق تصویری زیبا اما دروغین توسط منظومه تبلیغاتی غرب که در آن مصادیق جایگاهی نداشته و صرفا واژگانی مانند حقوق بشر و آزادی بیان قدرت مانور پیدا می کنند.
کیهان: فرانسه طبق سنت الهی تاوان خیانت خود به ملتهای دیگر همچون ایران را میدهد
با وجود برخورد خشن پلیس با معترضین در فرانسه اما شهرهای این کشور همچنان شاهد تظاهرات میلیونی شهروندانش است.
روزنامه کیهان در این خصوص نوشته: مقامات فرانسوی میگویند بیشتر معترضان، جوان و نوجوان هستند؛ همان که پاییز گذشته بهعنوان «نسل Z»، در ایران مورد تمجید قرار گرفته و تحریک به آشوب میشدند. بعید است در میان دولتمردان فرانسوی کسی باشد که سنتهای الهی را درک کند. اما نظام فرانسه، تاوان بخش کوچکی از خیانت خود در حق ملتهای دیگر (ایران، لبنان، سوریه، عراق، لیبی و الجزایر) را میپردازد. ابعاد بحران، عمیقتر از ماجرای قتل نوجوان ۱۷ ساله و فراتر از مرزهای فرانسه است. اتفاقات اخیر، پیش درآمد زلزلهای بزرگتر در اروپاست. این، درد زایمان «اروپای جدید» و «نظم تازه جهانی» است. اروپا، درگیر بحران ترکیبی شده: بحران هویت، بحران معنویت ناشی از لیبرالیسم افسار گسیخته، بحران اجتماعی، بحران امنیت، بحران اقتصاد، و از همه مهمتر، بحران استقلال (از آمریکا و صهیونیسم بینالملل) که بحران سیاستگذاری و راهبرد را موجب شده است.
صبح نو مطرح کرد: نیروی گریز از مرکز اصولگرایان در شریان
بهرغم تجارب گذشته اما باز هم طیفهایی از جریان اصولگرا در حال طی مسیریاند که طبق سابقه به خطکشیهای بیمورد و تفرقهافکن منجر خواهد شد. طرفه آنکه ایندست از گروهها به مرور در مناسبات داخلی خود نیز دچار اختلاف و ابهام میشوند.
روزنامه صبح نو در این ارتباط نوشته: تکثرطلبی برخی نحلههای اصولگرایی در فاصله اندک باقی مانده تا انتخابات، این نگرانی را ایجاد کرده که برخی حواشی بر متن غلبه کنند. جریان اصولگرای موسوم به «شریان» که گویا درک متفاوتی از کنشگری در میان اصولگرایان دارد، اخیرا با انتخاب «حمید رسایی» بهعنوان رئیس کمیته انتخابات خود، سوالات زیادی را مقابل فعالیتهای خود ایجاد کرده که مبادا این جریان بخواهد به نیروی گریز از مرکز اصولگرایان تبدیل شود اما انتخاب رسایی چه معنایی دارد و شریان را به کدامین مسیر میکشاند؟ بذرپاش در اولین مجمع شریان، کمک به انقلاب اسلامی را از جمله مهمترین اهداف تشکیل این جریان ذکر کرد؛ اما بدون شک سویههای سیاسی شریان بر وجوه دیگر آن غلبه داشت. اگر چه حضور حمیدرسایی در شریان به طور ذاتی با برخی انتقادات مواجه بود؛ اما این جریان نورسیده بدون توجه به این نگاهها و انتقادها، در اقدامی معنادار، او را بهعنوان مسئول کمیته انتخابات شریان برگزید. رویهای که عملا نشاندهنده مسیر متفاوت این جریان با دیگر جریانات اصولگرایی است. با این حال، صالح اسکندری، عضو موسس شریان معتقد است که قرار نیست رسایی مواضع خودش را به این جریان تحمیل کند و او باید تابع نظرات تشکیلات باشد. از طرفی اساسا آقای رسایی نسبت به جبهه پایداری موضع دارند و او از جمله کسانی است که از جریان پایداری جدا شده است. او نسبت به عملکرد جبهه پایداری در انتخاباتهای گذشته انتقاد دارد. به اشتباه در رسانهها اینگونه وانمود میشود که شریان، همعرض و مشابه جریان پایداری است که اینطور نیست. اسکندری همچنین ادامه داده: اینکه گفته شود یک وابستگی تشکیلاتی میان شریان و بذرپاش وجود دارد، اینطور نیست. او در شورای مرکزی این جریان، هیأت مؤسس و شورای فقهی آن عضویت ندارد و در سلسله مراتب این جریان، به لحاظ ساختار و تشکیلات، حضور ندارد. عملا شریان خواسته یا ناخواسته در جهت متفاوت با کارکرد شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی، نقش ایفا خواهد کرد و برخلاف اهدافی که برای خود متصور است، در سادهترین شکل ممکن منجر به تکثر آراء و شکستن آرای اصولگرایان خواهد شد.