«فردا» گزارش میدهد؛
طرح تازه سعید حجاریان؛ گام اول عبور از انتخابات، گام دوم عبور از حاکمیت
حجاریان در واقع عبور از انتخابات را زمینه ناامیدی مردم از مجموعه حاکمیت قرار میدهد و سعی میکند متعاقب مسئله انتخابات به نوعی طرح عبور از حاکمیت را کلید بزند.
گروه سیاست سایت فردا: سعید حجاریان در هفتهای که گذشت در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» گفته است سخنان عجیبی را مطرح کرد؛ او به تندی به دولت تاخت و گفت که رئیسی باید استفعا دهد و حتی پا را فراتر نهاد و اصل انتخابات را زیر سوال برد با گفتن اینکه حالا او اصل انتخابات را زیر سؤال میبرد و با متهمکردن حاکمیت به عبور از انتخابات میگوید: «دولت استعفا دهد و برود؛ هرچه زودتر بهتر! حضور این دولت خسارت محض است. من نمیگویم آقای رئیسی برود و یک اصلاحطلب ششدانگ جانشین او شود. میگویم خودشان بنشینند و یک گزینه کارآمد پیدا کنند. یعنی اگر از انتخابات عبور کردهاند، دستکم کارآمدی داشته باشند».
اما حجاریان با گفتن چنین سخنانی در پی چیست؟ او چند سال پیش و چندماه قبل از انتخابات مجلس در سال98 از «مشارکت مشروط» در انتخابات سخن گفت. او میگفت اصلاحطلبان به شرط تأییدصلاحیتشدن نامزدهای حداکثریشان در انتخابات شرکت میکنند. خود حجاریان میدانست که نیروهای رادیکال تأییدصلاحیت نمیشوند اما او به نوعی شورای نگهبان را تهدید کرد که اگر ردصلاحیتها بالا باشد، اصلاحطلبان در انتخابات حاضر نمیشوند. اصلاحطلبان نزدیک به حجاریان سعی کردند سخن او را متفاوت از تحریم انتخابات تعبیر کنند اما خود حجاریان در سال1400 به صراحت در گفتوگو با سالنامه روزنامه «شرق» گفت که چه ایرادی دارد که اصلاحطلبان زمانی که احساس کنند تحریم کار درستی است، به دیگران بگویند که باید انتخابات را تحریم کرد؟ او مثال زد که مثلا تشخیص من این است که انتخابات را باید تحریم کرد و به دوستم هم میگویم که تو هم این کار را انجام بده؛ با این توضیح حجاریان روشن است که مشارکت مشروط با تحریم انتخابات فرقی نداشت.
بعد از انتخابات 98 و البته 1400 وضعیت قدری فرق کرد. انگار حجاریان به این نتیجه رسید که یا اصلاحطلبان باید با نیروهای میانهرو به میدان بروند که چنین حالتی مطلوبش نبود یا آنکه باید دیگر نمیتوانند در سیاست رسمی حضور داشته باشند. او با چنین نتیجه ذهنی، سعی کرد اصلاحطلبان را اینبار نه فقط به سمت تحریم انتخابات که به طرف عبور از انتخابات هدایت کند. یعنی فارغ از اینکه بررسی صلاحیتها چگونه میشود، قبل از همه اینها اصل انتخابات در جمهوری اسلامی را زیر سوال ببرد. در همین مصاحبه اخیرش اگر دقت کنیم، میبینیم که او دو موضوع را همزمان پیش میبرد؛ از یکسو میگوید رئیسی باید استعفا دهد که با این سخن سعی در ناامیدی مردم از دولت و حاکمیت دارد و از سوی دیگر میگوید حالا که انتخاباتی در کار نیست، خودشان نیرویی کارآمد بیاورند.
حجاریان در واقع عبور از انتخابات را زمینه ناامیدی مردم از مجموعه حاکمیت قرار میدهد و سعی میکند متعاقب مسئله انتخابات به نوعی طرح عبور از حاکمیت را کلید بزند؛ طرحی که البته مورد اقبال کسی واقع نمیشود زیرا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آن قدر ریزش کرده است که بعید است سعید حجاریان مانند گذشته مخاطبی داشته باشد. علاوه بر این حجاریان گرچه مرجع سیاسی طیفهای اصلاحطلبی مانند اتحاد ملت است اما مخالفان زیادی هم در میان خود اصلاحطلبان دارد؛ از جمله حزب کارگزاران سازدندگی که اساسا با نظریات حجاریان در سالهای اخیر زوایه داشته است. میانهروهای اصلاحطلب همواره گفتهاند که برای اصلاح هم که شده باشد در قدرت سیاسی حضور داشت و راه رسیدن به قدرت سیاسی همچنان انتخابات است.