«فردا» گزارش میدهد؛
«انتخابات تناسبی» بهانهای تازه برای فرافکنیهای اصلاحطلبانه
انتخابات تناسبی به دور از تحکم لیستگرایی، این فرصت را به همه گروهها میدهد تا شانس خود را در انتخابات امتحان کنند.
گروه سیاست سایت فردا: روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته است که اسم رمز اصولگرایان برای نباختن در انتخابات «انتخابات تناسبی» است. این روزنامه در این مطلب آورده است: «اصولگرایان به خوبی میدانند حتی اگر فضای کنشگری سیاسی به طور نسبی هم گشوده شود و ایرانیان برای مشارکت بیشتر در انتخابات مجاب شوند، دیگر امکان و فضایی برای حضور در عرصههای انتخابی قدرت، برای آنها نمیماند؛ به همین دلیل از همین امروز به دنبال ایجاد فرصتهایی برای نباختن کامل قافیه به رقبا هستند. انتخابات تناسبی، اسم رمز یک چنین عملیاتی است».
به نظر میرسد ارائه چنین تحلیلی یا برآمده از سر کینهتوزی سیاسی است یا از سر ناآگاهی محض حقوقی که شاید نگارنده حتی برای اولین بار است که اسم انتخابات تناسبی را شنیده است.
بر خلاف مطلب این روزنامه، هدف از انتخابات تناسبی افزایش مشارکت و رقابتیترشدن انتخابات و احقاق حق رأیدهندگان با هر گرایش سیاسی است تا بعد از این این طور نباشد که یک فهرست به صورت مطلق بتواند وارد مجلس شود و همه طیفهای سیاسی متناسب با میزان مشارکت حامیانشان، شانس کسب کرسی در مجلس را داشته باشند. در انتخابات تناسبی در حقیقت فهرست ها به میزان نسبت آرای خود از کل آرا، سهم در کرسیها دارند؛ بنابراین مثلا برای شهر تهران ماهیت «همه یا هیچ» اتفاق نخواهد افتاد. این الگو در بسیاری از کشورها تاکنون اجرا شده است و امر جدیدی هم نظامات حقوقی دنیا نیست.
از مهمترین امتیازات نظام انتخاباتی تناسبی آن است که مانع از حاکمیت یک حزب یا گروه خاص بر جامعه میشود. علاوه بر آن، جناحهای مختلف به خوبی جایگاه خود را به نسبت مقبولیتی که نزد افکار عمومی دارند، در نهادهای کشور به دست آورند. این شکل از برگزاری انتخابات به نوعی مناسبترین راه برای احترام به آرا و افکار عمومی تلقی میشود. بر خلاف نظام اکثریتی که در آن تنها احزاب بزرگ و قدرتمند میتوانند به قدرت برسند، انتخابات تناسبی به احزاب و گروههای کوچک نیز این امکان را میدهد تا به تناسب آرای خود، در قدرت سهیم باشند. افزون بر این، انتخابات تناسبی به تعبیر بسیاری از کارشناسان به صداقت نزدیکتر است و مانع از ائتلافهای سیاسی بیپایه و اساس بین گروهها و احزاب سیاسی میشود. به ویژه این امکان وجود دارد که در انتخابات اکثریتی دو مرحلهای، بسیاری از ائتلافهایی که در آستانه دومین مرحله انتخابات شکل می گیرد، در فردای پیروزی از هم بپاشد و دولت اکثریت را با بحران جدی مواجه کند.
افزون بر همه اینها آنچه در نظام تناسبی بسیار مهم است؛ کار احزاب است؛ یعنی اگر فردی در چارچوب حزبی و نه جناحی و لیستی قرار نداشته باشد و اصول تحزب را رعایت نکند، عملا شانسی در انتخابات ندارد. حالا پرسش آن است اصولگرایان چه طور از یک سازوکار مبتنی بر حزبگرایی که یکی از اصول اساسی دموکراسی است، میخواهند خود را از باختن برهانند؟ اتفاقا این اصلاحطلبان هستند که صرفا با یک لیست و فضاسازی اجتماعی آن هم در روزهای منتهی به انتخابات میخواهند برای خود رأی کسب کنند که البته خودشان هم از این روش همیشه نفع نبردهاند زیرا بارها مشاهده است که لیستهای آنها مورد اقبال مردم قرار نگرفته است. افزون بر این موضوع انتخابات تناسبی این روزها مطرح نشده که اصولگرایان بخواهند از آن کسب منعفت انتخاباتی کنند، بلکه از سالها پیش چه در مجلس و چه نزد نخبگان سیاسی و متخصصان حقوق عمومی موضوع انتخابات تناسبی مطرح بوده است.
در نهایت گفتنی است که اصلاحطلبان هر زمان که احساس میکنند انتخابات را خواهند باخت، شروع به تخریب ساختارهای انتخابات و حتی اصل انتخابات میکنند؛ از هجمه به شورای نگهبان و القای چنین موضوعی که باخت احتمالی ما به دلیل ردصلاحیتهاست تا مورد اخیر که حمله به انتخابات تناسبی است.