دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
اصلاحطلبان علیه اصلاحطلبان
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا - در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
جوان عنوان کرد: درس عبرت واگنرهای ایرانی برای پریگوژین
در بیستوچهار ساعت گذشته پیگیری اخبار روسیه موجب برجسته شدن اسم واگنرها و بروز تحلیلهای گوناگونی در این باره شد.
روزنامه جوان در این خصوص نوشته: رفتارهای غیرمعقول از جانب باند مهدی هاشمی باعث شد یکی از میزهای ضد جاسوسی در واحد اطلاعات سپاه، فعالیتهای هاشمی و اعضای واحد نهضتهای آزادیبخش را زیرنظر بگیرند، نزدیک به پنج سال پس از رهگیری خطوط ارتباطی، ضربه سنگین سربازان گمنام امام زمان (عج) به سر شبکههای داخلی و خارجی این باند یک فتنه بزرگ را خنثی کرد. از عجایب روزگار آن بود که نزدیک به سه دهه پس از پاکسازی باند معدوم مهدی هاشمی برخی بقایای او در تهران سعی داشتند با تحمیل برجام ۲ و ۳ بهنظام زمینه تسلیم شدن همهجانبه مقاومت را فراهم آورند، چهرههای شاخص نزدیک به این جریان مرموز سیاسی در داخل ادعا میکردند که با تعامل با امریکاییها کشور نیاز به موشک با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر نداشته و باید مقاومت در منطقه را بهکل تعطیل کرد، این جریان در خارج از کشور نیز در همکاری مستقیم با منافقین و گرا دادنهای گاه و بیگاه زمینه تحریم مردم ایران را فراهم میکردند. واگنرهای ایرانی در دهه شصت آینهای تمامنما از سرنوشت این روزهای واگنرهای روسی هستند؛ جریان جذمی با پروموشنهای (ترویج کننده) رادیکال، تبلیغاتی و مصنوعی را برای دشمن خالی کرده و همواره مستعد استحاله شدن است، در تهران با وجود تنفس مصنوعی رئیس دولت اصلاحات به یک نشست محفلی، باند مهدی هاشمی معدوم برای همیشه به تاریخ سپرده شده است، اما در مسکو یک جاسوس عالیرتبه استونیایی نوشته است که پوتین از مدتها پیش واگنرها را زیر نظر دارد!
نگاه صبح نو به شورش اصلاحطلبان رادیکال علیه اصلاحطلبان
اصلاحطلبان در حال گرم کردن برای انتخابات هستند یا تکاپو برای سرد کردن فضای انتخابات؟ توجه به اظهارات برخی افراطیهای این جریان نشان میدهد که تفکر آنها به رویکرد دوم نزدیکتر است. سعید حجاریان در مصاحبهای گفته: به شرطی که آقای رئیسی به نحوی از کابینه استعفا دهد یا به دلیل عدم کفایت عزل شود، میتوان به شرط وجود یا حتی عدم فرضهای 6 گانه، در انتخابات مشارکت کرد.
روزنامه صبح در این رابطه نوشته: حجاریان در گفتوگو با روزنامه اعتماد، بار دیگر پا به میدان گذاشت تا با تحقیر اصلاحطلبانی که مثل او فکر نمیکنند، رادیکالیسم را پمپاژ کرده و اصلاحات را منزوی سازد. فروض و شروط حجاریان برای مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات مجلس در شرایطی است که به نظر میرسد قاطبه اصلاحطلبان، حداقل در عالم نظر، قائل به مشارکت هستند. تعیین شرط و شروط برای حضور در انتخابات مجلس را باید به نوعی تجدید قوای اصلاحطلبان رادیکال و شورش آنها علیه سایر اصلاحطلبان قلمداد کرد. سلطه ایدههای امثال حجاریان طی چهار سال گذشته موجب شد که اصلاحطلبان، دو انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم را تحریم کنند و در انزوا فرو بروند. چنانچه اصلاحطلبان بخواهند بار دیگر به ایدههای تمامیتخواهانه، فانتزی و محفلگرایانه حجاریان سوق پیدا کنند، انزوای آنها تشدید خواهد شد و دیگر نمیتوانند به کنشگری مؤثر دست بزنند.
گرامیمقدم: برای دیالوگ با حاکمیت به بهزاد نبوی نیاز داریم
بهزاد نبوی همچنان تاکید دارد که تمایلی به ریاست جبهه اصلاحات ندارد و این امر سرگشتگی اصلاحطلبان را بیش از پیش کرده است.
اسماعیل گرامیمقدم، عضو جبهه اصلاحات درباره شرایط این جریان به روزنامه صبح نو گفته: رئیس جبهه باید تمامی حسنات و ویژگیهای یک لیدر را داشته باشد. یک فرد جوانتر، قاعدتا از ویژگیهایی شامل تجربه، صبوری، درایت و نفوذ در حاکمیت، پشتوانه اندیشهای و جایگاه سیاسی برخوردار نیست؛ اما جمله این ویژگیها، در نبوی وجود دارد. وقتی فردی در رأس این جبهه قرار میگیرد، باید توانایی رایزنی با احزاب و جریانات سیاسی خارج از جریان اصلاحات و حتی با حاکمیت را داشته باشد. اگر فردا روزی، حاکمیت بخواهد در خصوص انتخابات، مذاکراتی را با جبهه اصلاحات داشته باشد یا حتی خود جبهه بخواهد مذاکراتی را با حاکمیت داشته باشد، این امر، به فردی با سابقه مانند نبوی نیاز دارد.
کیهان: مشکلات اقتصادی دستاویزی برای هجمه غرضورزان شده/ مسابقه مدعیان اصلاحات با دشمن در یاسآفرینی
نگاه یکطرفه مسائل و موضوعات مبتلابه کشور آفت جریانهای سیاسی در دهههای اخیر بوده است. موضوعی که بیش از همه گروههایی که میخواهند خود را تافتهای جدابافته نشان دهند گرفتارش هستند.
روزنامه کیهان در این خصوص نوشته: سیاست کثیف دشمنان ملت ایران، یعنی سانسور نقاط قوت، برجستهسازی نقاط ضعف و در نتیجه یأسآفرینی و پمپاژ نومیدی از سوی برخی جریانات سیاسی و رسانهای داخلی نیز دنبال میشود. مسائل و مشکلات اقتصادی کشور مدتهاست به همان اندازه که موجب رنج و سختی مردم شریف ایران میشود، تبدیل به دستاویزی برای هجمه غرضورزان علیه نظام اسلامی و پوششی برای بیان ادعاهای گوناگون و طرح خواستههای نامشروع از سوی افراد و جریانهای سیاسی گشته است. حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که در حقیقت تابلوی دیگر حزب منحله مشارکت است، اخیرا اقدام به صدور بیانیهای نموده که در آن با بیان برخی معضلات اقتصادی، نسبت به «بحران در یک قدمی اقتصاد ایران» هشدار داده است. کسانی که در حقیقت باید به خاطر حمایت از دولتهای یازدهم و دوازدهم، پاسخگوی عقبماندگی اقتصادی دهه 90 باشند، طلبکار نیز شدهاند و بیپروا به گونهای انتقاد میکنند که گویی هیچ نقشی در مشکلات فعلی نداشتهاند! جالب است که برخی از سران مدعی اصلاحات پس از روی کار آمدن حسن روحانی با وعدههای چرب و شیرین اقتصادی، اظهار میکردند که این دولت باید سالها وقت صرف «آواربرداری» از آنچه دولت پیشین ویران نموده است کند!
جوان: برخوردهای سلبی و چکشی با بدحجابی در دراز مدت مؤثر نیست
در چند ماه اخیر بحث بر سر نحوه برخورد با بدحجابی و بیحجابی از دغدغههای مهم جامعه بوده و این موضوع همچنان از زوایای مختلف مورد بررسی رسانههاست.
روزنامه جوان در این باره نوشته: در زمینه برخورد با بدحجابی در حال حاضر ۴۰ سال از پیروزی انقلاب میگذرد، امروز نباید ما دیگر درگیر این تفکر باشیم که با بدحجابی چه باید کنیم؛ چرا که از ابتدای پیروزی انقلاب بارها هشدار دادیم که بدون مشارکت خانوادهها و رسانهها نمیتوان کار چندانی صورت داد. برخوردهای سلبی و چکشی به طور موقت ممکن است به عنوان مسکن مورد استفاده قرار گیرد، اما در دراز مدت و میان مدت، نمیتواند مؤثر واقع شود. در فضای مجازی بیش از ۸۰ درصد پلتفرمها در حال تهاجم به حجاب هستند. یعنی به شکلی که افراد با حجاب به نوعی در فشار عصبی و اجتماعی گرفتار شدند و نگاههای زشت و در برخی اماکن به افراد محجبه باعث شده اینگونه افراد دچار واهمه فکری شوند. نمیتوان قصور و تقصیر را به تنهایی متوجه نیروی انتظامی و قوه قضائیه کرد. این دو نهاد خاکریز آخر در مسئله حجاب هستند. در سالهای بعد از انقلاب که فلسفه حجاب بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، باید بیشتر در این زمینه کار میکردیم.
پردهبرداری رسالت از ماموریت بلینکن در روایتسازی کاذب از مذاکرات
مقامات آمریکایی از جمله بلینکن تاکنون بارها سعی کردهاند تقصیر عدم حصول توافق را متوجه ایران کنند و بهویژه در ماههای اخیر مدعی شدهاند مذاکره و احیای برجام اولویتشان نیست. وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا نیز گفته: دولت بایدن از بدو تشکیل خود تلاشهای بسیاری برای بازگشت به این توافق انجام داد، اما، حکومت ایران نتوانست یا نخواست اقدام لازم را برای بازگشت به برجام انجام بدهد و درنتیجه این توافق دیگر هدف ما نیست.
روزنامه رسالت در این باره نوشته: مواضع اخیر وزیر خارجه آمریکا در خصوص احیای برجام، از سوی بسیاری از صهیونیستها و نمایندگان کنگره ( اعم از مجلس نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان) جدی گرفته نمیشود! در چنین شرایطی استناد برخی رسانههای داخلی به مواضع وزیری که بارها خلافگویی وی در قبال موضوعات جاری در حوزه روابط بینالملل به اثبات رسیده، جای بسی تعجب دارد! بلینکن و جیک سالیوان ( مشاور امنیت ملی آمریکا) هر دو از ابتدای حضور در مسند قدرت بر این باور بودند که میتوان با استناد به استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ بهعنوان یک پشتوانه ، امتیازات فرابر جامی جدیدی را از تهران درروند احیای برجام گرفت. بلینکن از سوی بایدن مأموریت پیداکرده است تا به هر نحو ممکن، ملاحظات فرامتنی ناظر بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و انتقاداتی که ممکن است در مسیر متوجه کاخ سفید شود را مدنظر قرار دهد و اساسا بهجای «روایتگری صحیح از مذاکرات»، «روایت سازی کاذب در راستای کنترل فضای سیاسی آمریکا» رادر دستور کار قرار دهد.همانگونه که اشاره شد، حتی سیاستمداران آمریکایی نیز بلینکن را یک بازیگر غیرقابلاعتماد و دروغگو معرفی میکنند.
جام جم مطرح کرد: پولپاشی برای تحرک سپاه ابرهه علیه یک مصوبه قانونی
تعیین مرجع نظارت بر شبکه نمایش خانگی چند سالی میشود که به چالش موافقان و مخالفان سپردن آن به صداوسیما تبدیل شده است که این موضوع با تصمیم تازه شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد مرحله جدیدی شده است.
روزنامه جام جم در این ارتباط نوشته: چند تن از هنرمندان و بازیگران ذینقش در تولید سریالهای عرضه پلتفرمها ونمایش خانگی با انتشار یک استوری مشترک در شبکههای مجازی تلاش کردند یک جریان اعتراضی برساخته را علیه این مصوبه قانونی راه بیاندازند. گویا آنها فراموش کردند که رئیسجمهور، چهار سال پیش هم در تصویب چنین مصوبهای پیشدستی کرده بود و از همان زمان هم اصرار داشت، صداوسیما نقش نظارتی محکم و مهمی در این عرصه داشته باشد. هنوز امضای مصوبه قانونی شورایعالی انقلاب فرهنگی خشک نشده، افرادی به ایجاد هجمه علیه آن برمی خیزند و عجیب اینکه این افراد در رسانههای دولتی و پستهای رسمی فعالیت میکنند آن هم نه در قواره نقد، بلکه در جایگاه تهاجم! گروهی ازرسانههای رسمی و فضای مجازی که خاستگاه معنا دار و مشترکی ندارند، روز گذشته مطلب مشترکی را منتشر کردند. ارجاع رسانههایی که علیه روزنامه جامجم مطلبی را نشر دادهاند، عمدتا مطلب به یک سایت کمتر شناخته شده است که در جریان اغتشاشات سال پیش حاشیهساز شده بود. مطلبی که در واکنش به دو کلید واژه «پولکثیف» و «سپاه ابرهه» بدون یک واو تغییر باز نشر شدهاست.اینکه چرا برخی رسانههای شناخته شده، اعتبار خود را بر سر محتوایی گذاشتهاند که بدون هرگونه استناد به روایتی برساخته از قول روزنامه جامجم همه منتقدان را مصداق پول کثیف و سپاه ابرهه کرده، خود جای تامل دارد. این همان جریان خزندهای است که با نفوذ در ارکان مشورت، تصمیمسازی و تصمیمگیری، سالهای تلاش میکرد تا فضای نظارت بر پلفرمها به سرانجام نرسد و از این آب گلآلود ماهی عادیسازی فساد و لاابالی و دیگر اهداف خود را بگیرد.