رسالت: مولای شما كيست؟
اما عدهاي فريب خورده كه سربازي دشمن را پذيرا شده بودند به قهر و غضب الهي - كه همانا غضب ملت است - گرفتار آمدند و كسي نتوانست آنها را نجات دهد.
«مولاي شما كيست؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي روزنامهي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد؛ذلك بان الله مولي الذين ءامنو و آن الكفرين لا مولي لهم (خداوند مولا و سرپرست كساني است كه ايمان آوردند، اما كافران مولايي ندارند.) (سوره محمد-11) در حديثي آمده است كه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بعد از يكي از غزوات، زير درختي تنها نشسته بود، مشركي با شمشير برهنه به طور غافلگيرانه به حضرت حمله كرد و گفت: من يخلصك مني؟ (الان چه كسي ميتواند تو را از چنگال من نجات دهد)؟! پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: "الله" و در اين هنگام پاي مشرك لغزيد و بر زمين خورد و شمشير از دستش فرو افتاد، پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) شمشير را برداشت و فرمود: الان تو بگو چه كسي تو را از دست من رهايي ميبخشد؟! در جواب عرض كرد: لا احد! (هيچ كس)! و سپس ايمان آورد. تفسير نمونه جلد 21 صفحه 431 مولي به معني "ولي"، "سرپرست" و "يار و ياور" است. ملت ايران با قيام تاريخي امام خميني(ره) و استقرار جمهوري اسلامي با فرياد بلندخود را تحت سرپرستي "الله" قرار داد و از زيربار ستم طاغوت زمان رهايي يافت. طي سه دهه گذشته آمريكا و غرب در راس طواغيت زمان با كودتاي نظامي، جنگ تحميلي، جنگ داخلي، تحريم اقتصادي، نبرد نرم و... با شمشيرهاي آخته به مصاف ملت ايران آمد و همواره در اين مصاف اين سئوال را مطرح ميكردند؛ "چه كسي ميتواند شما را از چنگال ما نجات دهد." ما همواره با عمل خود در پيروي از ولايت فقيه يك پاسخ داشتيم و آن "الله" بود. ملت ما به حول و قوه الهي با صبوري و شجاعت و بصيرت، مقاومت و از همه گردنهها و موانع پيش روي به سلامت عبور كردند. اما عدهاي فريب خورده كه سربازي دشمن را پذيرا شده بودند به قهر و غضب الهي - كه همانا غضب ملت است - گرفتار آمدند و كسي نتوانست آنها را نجات دهد. منافقين و تروريستها به سزاي اعمال ننگين و جنايات خود رسيدند، صدام معدوم شد، شوروي، ابر قدرتي كه در دشمني با ملت ايران از هيچ كوششي فروگذار نكرد متلاشي شد، نقشههاي آمريكا و غرب در تقويت رژيم صهيونيستي يكي پس از ديگري به شكست انجاميد. آنها اكنون در بحران اقتصادي دست و پا ميزنند. اما ملت ايران سرپا ايستاد و خم به ابرو نياورد. غرب و آمريكا هيچ گاه نظام ما را به رسميت نخواهد شناخت. چرا كه نظام ما با يك تعريف و مكانيسم خاص تحت ولايت "الله" است. غرب ولايت "الله" را قبول ندارد. در غرب حداكثر خدا را به عنوان "خالق" به رسميت ميشناسند. اما به عنوان "رب" زيربار او نميروند لذا براي خدا صفت "ربوبي" قائل نيستند. آنها به دنبال دوستان خود و هم مسلكان خود در داخل ايران هستند كه در اين تفكر با آنها همداستان هستند كفار، منافقين و ملحدين در ايران در صف اول هم مسلكان آمريكا و غرب هستند. آنهايي كه به سكولاريسم و لائيسيته اعتقاد دارند آمريكا را به عنوان مولاي خود انتخاب كردهاند. همانهايي كه در تهران طي سه دهه گذشته در برابر "ولايت فقيه" ايستادهاند و در آشوبهاي اخير شعار مرگ بر "اصل ولايت فقيه" دادند، از همين قماش هستند. سئوال ما از اهل فتنه و سران آن اين است كه مولاي شما كيست؟ اين ملت با بصيرت و هوشياري، توطئه عليه اسلاميت و جمهوريت نظام را تحت "ولايت الله" در نطفه خفه كردند وصف خود را در 9 دي و 22 بهمن 88 از كساني كه مولايشان آمريكاست جدا كردند. شنيده شد سران فتنه در جمعبندي اعمال ننگين خود و تداوم مبارزه با ملت به اين نتيجه رسيدهاند؛ 1- غير از اصل ولايت فقيه مصداق اتم آن را مورد هدف قرار دهند. 2- با توجه به تحريم و موضوع هدفمند كردن يارانهها دور جديدي از ناآراميها با استفاده از اراذل و اوباش را در دستور كار قرار دهند. در اولي حمله ابلهانه به ولي فقيه را در كنار ستايش از نظام سياسي آمريكا قرار دادهاند كه سر در آخور اجانب بودن را به ارباب ثابت كنند و در دومي منتظر زمان خاص خود و فرمان از بيرون هستند. با زبان نصيحت و خيرخواهانه به آنها ميگوييم؛ چرا بيمهري با مردم و ستم به ولايت را رها نميكنيد و هنوز بر طبل آشوب و نبرد نرم و سخت عليه ملت ميكوبيد؟ اين ملت خدا دارد و هر روز و شب سر به آستانه ربوبي ميسايد به همين دليل خدا حامي اين انقلاب و مملكت است. آمريكا اگر قدرت داشت شاه را در اين كشور حفظ ميكرد. آمريكا اگر قدرت داشت نميگذاشت هيمنه و ابهت اسرائيل غاصب در جنگ 33 روزه و جنگ 22 روزه در هم شكسته شود و طعم تلخ شكست را پس از 50 سال تجاوز بچشد. لجن پراكنيهاي شما عليه نظام و مردم هر روز توسط بوقهاي استعماري بويژه آمريكا و انگليس و رژيم صهيونيستي مورد استفاده قرار ميگيرد اين ننگ را كجا ميخواهيد ببريد كه كارتان شده خوراك تبليغاتي براي دشمن فراهم كردن! ممكن است مدعي شويد كه ولايت آمريكا را قبول نداريد، خودتان مولاي خودتان هستيد! سئوال اين است كه "خود مولويت" را بر اساس كدام منطق و عقلانيت و متكي به كدام ايدئولوژي به دست آورديد؟! اگر شما را رها كنند و لحظهاي در برابر آنچه قرار گرفتيد رها شويد، به جان هم ميافتيد. تز "خود مولويت"، خودتان را نميتواند اداره كند تا چه رسد به ملك و ملت! دردمندانه و مشفقانه عرض ميكنم چه به روز خودتان آورديد و ميخواهيد چه به روز اين ملت آوريد. آيا ولايت "الله" راه نجات نيست؟