مهاجرت ورزشکاران مدال‌آور ایران همچنان ادامه دارد

زیر پرچم دیگران

فاطمه روحانی نام تازه‌ترین ورزشکاری است که به انتظار ثبت مهر «پناهندگی» به کشور آلمان رفته است. او مدال طلای نوجوانان آسیا و البته مدال برنز بزرگسالان آسیا را در کارنامه‌ کاری‌اش دارد، اگرچه پست‌های مجازی او در میانه ناآرامی‌های اخیر ایران هم شاید یکی از دلایل رفتن او از ایران باشد اما آنچه بیشتر از این موارد به چشم می‌آید تداوم رویه مهاجرت ورزشکاران از ایران است. رویه‌ای که در یک دهه گذشته شتاب بیشتری گرفته است و همچنان سیاست‌های دستگاه ورزش ایران در رابطه با این موضوع یک سکوت معنادار است!

کد خبر : 1227154

چرا ورزشکاران می‌روند؟

مهاجرت ورزشکاران مساله‌ای است که با توجه به اثرگذاری فرهنگی و اجتماعی موضوع و پرداختن جریان‌های رسانه‌ای و افکار عمومی به آن و پذیرش تابعیت بیگانه دارای اهمیت است؛ به ویژه آنکه این موضوع ابزاری است که در جنگ نرم دشمن علیه ملت ایران و بالاخص تضعیف روحیه امید و اعتماد به نفس جوانان و نوجوانان این سرزمین به‌کار می‌رود. علل مهاجرت ورزشکاران را می‌توان در دو دسته کلی عوامل مدیریتی (وضعیت اقتصادی کشور و به تبع آن ورزش، پرداختن افراطی مدیران ورزش به رشته فوتبال و کم اعتنایی به سایر رشته‌های ورزشی مدال آور، بی‌توجهی مسئولان به مسائل معیشتی ورزشکاران، فقدان نظام جامع بیمه‌ای و رفاه اجتماعی ورزشکاران ناشی از نبود نظام باشگاه‌داری، نبود لیگ‌های حرفه‌ای و منسجم و کارآمد در رشته‌های ورزشی المپیکی، کیفیت و کمیت حداقلی امکانات، زیرساخت‌ها و تجهیزات ورزشی در برخی رشته‌های ورزشی، پشت خط ماندن ورزشکاران و اختلاف نظر با مسئولان فدراسیون یا کادر فنی( و عوامل سیاسی ) تلاش منافقین و معاندین جمهوری اسلامی ایران برای مهاجرت ورزشکاران ایران دسته‌بندی کرد.

چه ورزشکارانی بیشتر مهاجرت کردند؟

مهاجرت ورزشکاران ایرانی در دو دهه اخیر برحسب رشته و جنس متفاوت بوده است؛  بیشترین ورزشکاران مهاجرت کرده به ترتیب متعلق به رشته‌های جودو ، تکواندو، قایقرانی، ژیمناستیک و شطرنج  است. نکته حائز اهمیت در این مهاجرت‌ها مرتبط با رشته‌های ورزشی مورد نظر است که غالبا رشته‌های ورزشی انفرادی و تقریباً همگی المپیکی است. قطع به یقین، مسائلی چند موجب پیدایش چنین وضعیتی و مهاجرت این ورزشکاران می‌شود که باید این موارد شناسایی و راهکارهای متناسب در راستای حل آنها ارائه شود و همچنین مهاجرت این ورزشکاران، برای کشور و خودشان چالش‌هایی را در بردارد که تباید برای آن فکری شود.

انگیزه اول؛ اقتصاد

مشکلات اقتصادی کشور در یک دهه اخیر بر بخش‌های مختلف تأثیر گذاشته است و به تبع، ورزش نیز از این قاعده مستثنا نیست. هرچند که این مشکلات عمدتاً ناشی از تحریم، باعث خلق فرصت‌هایی در جهت واکسینه شدن حوزه‌های مختلف خدماتی، تولیدی و کسب و کار در کشور شده است، به همین دلیل به جهت عدم برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری مناسب و متناسب، این خلا همچنان در ورزش مرتفع نشده و ورزش کشور و ورزشکاران به ویژه در رشته‌های پایه و مدال‌آور انفرادی همچنان قشرآسیب‌پذیر از مشکلات مزبور هستند. ازسوی دیگر، سهم اندک بودجه ورزش کشور از بودجه عمومی، مشکلات ناشی از کسب درآمد و عواید مالی فدراسیون‌ها و باشگاه‌های ورزشی و بدهی‌های مالی ناشی از تعهدات و محکومیت قراردادهای مربوط سبب شده تا برخی از فدراسیون‌های ورزشی و به تبع آن، ورزشکاران، مربیان و داوران به‌عنوان عناصر اصلی ورزش با مشکلات اساسی مواجه شوند.

همه پول‌ها در جیب فوتبال!

مشاهدات و بررسی‌های صورت گرفته در فدراسیون‌ها و همچنین محتوای رسانه‌ها و مطالعات دانشگاهی انجام شده در این خصوص و حوزه‌های مرتبط، نشان می‌دهد که سیاستگذاری در ورزش کشور اساساً به نحوی است که ورزش‌های گروهی و آن هم معدودی از رشته‌های پُرطرفدار مورد حمایت قرار می‌گیرند. بررسی وضعیت اعتباری فدراسیون‌ها و همچنین وضعیت درآمدی آنها نشان می‌دهد که با توجه به رسالتی که این ورزش‌ها برعهده دارند و جامعه مخاطبین آنها، آینده روشنی پیش روی ورزش کشورمان از حیث جامع‌نگری و بایسته‌نگری وجود ندارد. چراکه ورزش‌های مدال‌آور چون کشتی و وزنه‌برداری از مضیقه مالی رنج می‌برند. ازسوی دیگر، رشته‌های پُرمدال المپیکی از جمله دومیدانی، ژیمناستیک و... به لحاظ سرمایه‌گذاری در مباحث مالی و ورزشی وضعیت مناسبی ندارند. بنابراین، توجه افراطی رسانه‌ها و متولیان ورزش به فوتبال و از سوی دیگر، کم‌توجهی و در پاره‌ای مواقع نیز بی‌توجهی به سایر رشته‌های ورزشی مدال‌آور موجب می‌شود که ورزشکاران ماهر و زبده آن رشته‌ها دچار ناامیدی شوند و نسبت به آینده ورزشی خود در کشور خوشبین نباشند که این به نوبه خود با سوءمدیریت و عدم توجه، موجبات مهاجرت برخی از آنها را مهیا می‌کند.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: