نصب بنری برای همکاری 11 نهاد درباره «دوردور» خبرساز شده
علیه دور باطل!
بلوار اندرزگو حالا بیش از آنکه معبری در شمال شهر تهران باشد جایی برای فراغت باطل جوانان است. بلواری که مشهور به محلی است برای «دوردور» زدن! حالا در دسته تفریحات روز، نام «دوردور» برای بسیاری آشناست. گرچه نمیتوان این کار را در دسته فراغتها قرار داد اما باید بدانیم این کار چنان برای عدهای اهمیت دارد که حتی پولهای بسیاری را خرج آن میکنند. بهاین معنا که با هزینههای چند ده میلیونی، خودروهای لوکس را اجاره میکنند و یک خیابان را از ابتدا تا آخر، بالا و پایین میروند! اگر تا چند سال پیش این فراغت عجیب هم فراگیری گستردهای داشت، حالا چند سالی است که همین دوردور کردن هم شده دستمایه تمایز طبقاتی عدهای برخوردار. این موضوع در زمانه فراگیری کرونا بیشتر به چشم میآمد. وقتی که محدودیتهای رفت و آمد توسط ستاد ملی مقابله با کرونا وضع شد و بر اساس آن آمد و شد از ساعت۲۲ به بعد ممنوع بود، این بچهپولدارهای شمالشهر نشین بودند که جریمه اندک تخلف از این ممنوعیت را به جان میخریدند و سکوت خیابانهای خلوت شهر را با صدای اگزوز ماشینهای لاکچریشان میشکستند. پیش از این پلیس با توقیف برخی از این خودروها سعی در توقف این فراغت تازه داشت. اما حالا بنری نصب شده که به شکل عجیبی امضای 11 نهاد پای آن به چشم میخورد تا جلوی دوردور زدنها را بگیرد، حتی با «مسدودکردن دوربرگردانهای این معابر از نیمه شب»!
مگه جردن چی داره؟
دوردور، خردهفرهنگی است که با رانندگی خودرو تعریف میشود اما اساسا باید پرسید چرا چنین فراغتهایی دارد جایگزین تفریحات سالم گذشته میشود؟ شاید در ظاهر این تفریح هم زیانی به کسی وارد نکند و جز هدردادن عمر و وقت خودشان آسیب دیگری نداشته باشد اما همه ما میدانیم چنین نیست و همین مسأله ناراحتیهای فراوانی برای شهروندان به همراه دارد و اساسا همین مزاحمتهاست که باعث شده پلیس از چند سال پیش به این مساله ورود کند. دلیل برخورد پلیس جلوگیری از مزاحمت شهروندان عنوان شده و البته که مسؤولان پلیس حتی گفتهاند این امر مخل نظم و امنیت جامعه است. در یکی از آخرین مقابلهها پلیس تهران اعلام کرده بود در اجرای طرح مقابله با دور دور و مزاحمتهای خیابانی برای شهروندان و سایر خودروها، در ۲۰ روز ، ۶۶ دستگاه خودرو را فقط در منطقه اندرزگو توقیف کرده است. این بلوار از جمله پاتوقهای معروف دوردور است. البته سعادتآباد، تهرانپارس و حتی خیابان جردن هم قبلا از جمله مناطق محبوب افراد برای دوردور بوده است اما جدای این مساله و با تاکید بر لزوم این برخوردها باید پرسید چرا چنین فراغت عجیبی همچنان محبوب است؟ مهمتر اینکه چرا باید چنین کاری را بهعنوان تفریح محسوب کنیم؟ و البته سوالی که به نوعی محاط بر تمام این موارد است اینکه چه باید میشده که نشده و حالا جوانان این سرزمین پرسههای شبانه در خیابانهای شهر را بهعنوان یک فراغت محبوب دنبال میکنند.
همافزایی برای دور باطل
دوردور زدن را به نوعی یک چرخه باطل زمان هم تعریف میکنند. اما اینکه حالا یازده نهاد پای این کار آمدهاند هم از جمله موارد جالب توجهی است که در این میان به چشم بسیاری از کاربران آمده است. اینکه اساسا این همافزایی شگفت برای جبوگیری از یک فراغت عجیب کاش برای بسیاری از آسیبهای دیگر به کار گرفته میشد. اگرچه پیش از این هرچالشی که همراه با همکاری چند نهاد بوده محکوم به شکست بوده است. به عنوان مثال چالش کودکان کار و خیابان که قانون برای حل آن را برای 16 نهاد و سازمان مسئولیت قانونی تعریف کرده اما در هر بزنگاهی همه آنها از مسئولیت خود شانه خالی میکنند! یا حسن اجرای قانون هوای پاک که وزارتخانهها و نهادهای بسیاری در آن مسئولیت دارند و هر سال با همه آنها با یکدیگر دست به دعا میشوند تا شاید باد بیاید و ذرات معلق را از بالای سهر شهروندان و روی دوش آنها بزداید!