مختصات حکمرانی خوب

گروه سیاست سایت فردا- سخن از حکمرانی خوب در سطوح مختلف سیاسی کشور بسیار است اما به واقع حکمرانی خوب چه ملزوماتی می طلبد و مولفه های اساسی آن چیست؟ اصلاحات مورد نیاز در شرایط فعلی کشور برای دست یافتن به حکمرانی خوب در چه مراحلی و در چه سطوحی باید انجام شود؟ پاسخ به این سوالات سخن گفتن از حکمرانی خوب را میسرتر می‌کند

احمد بخشایش اردستانی، فعال سیاسی اصولگرا، درباره معنای حکمرانی خوب به فردا گفت: هر کشور و اندیشمند و دانشجویی یک سری الفاظ را در قالب آرمان برای خود در نظر می‌گیرد. از زمان افلاطون می‌گفتند حکومت سالم چه حکومتی است، بعد پوپر گفت حکومت صالح چه حکومتی است؟ افلاطون می‌گفت حکومت سالم حکومتی است که رهبران آن سالم و عادل باشند. وقتی نوبت پوپر شد گفت چه کار کنیم که مضرات حکومت ها به حداقل برسد و فواید آن زیاد شود. بعد پاسخ داد که دموکراسی بهترین راه حل برای حکومت سالم و صالح است. در زمانه ی جدید یکی از نهاد های بین المللی پنج ویژگی برای مبارزه با فساد در حکومت مطلوب در نظر گرفت، برخی نیز 9شاخص را در نظر می گیرند. مثلا شفافیت، اجرا قانون، مجریان خوب، مبارزه با فساد مالی و.. چند مورد آن هستند و به نوعی می توان گفت که هر کسی از ظن خود شد یار من! 

وی درباه ایده آل حکمرانی خوب از نگاه سیاست مداران نیز گفت: اینکه بگوییم حکمرانی خوب چیست در ذهن هر سیاست مدار متفاوت است ، در ذهن من این است که حکمرانی خوب زندگی مردم را تسهیل کند و بتوانند به راحتی زندگی اقتصادی داشته باشند، بنابراین هرکسی می تواند از حکمرانی خوب یک ویژگی هایی را بشمارد اما این ویژگی ها می تواند مشابه هم باشد. حکمرانی خوب یک حکمرانی است که به فکر معیشت مردم باشد و شفافیت را سرلوحه کار خود قرار دهد و انتخابات و ملزومات آن را فراهم کند. حکمرانی خوب یک فلسفه است که هر محقق شاخص ها و معیار های مختلفی برای آن دارد که اگر حاکم به آن شاخص ها برسد آن سبک اداره کشور به عنوان حکمرانی خوب تلقی می شود.

بخشایش اردستانی در پایان نسبت به تغییرات و اصلاحات لازم در ایران برای دستیابی به حکمرانی خوب اظهار داشت: ما از یک گذشته دور و درازی برخورداریم و این گذشته باید پشتوانه کار ما باشد. اینکه چه تغییراتی ما را به وضعیت خوب می رساند باید با نگاه به گذشته باشد. ما دو انقلاب را پشت سر گذاشته ایم که در طول هم هستند و معمولا انقلابات آگاهی بخش اند، ما باید از آن ها استفاده می کردیم و در جهت بهبود دموکراسی پیش می رفتیم. آگاهی مردم باید افزایش پیدا کند، مسئولین ما هم حداقل باید یک آثار خوبی از خود به جا بگذارند و فقط برای حکومت کردن نیامده باشند، بلکه باید سعادت دنیوی مردم را تضمین کنند. به نظر من بهترین کاری که یک حکومت مطلوب می تواند در این جهت انجام دهد رعایت معیار های بانک جهانی است، یعنی از گذشته تاکنون ما تاکید بر قانون نداشتیم. در زمان ناصرالدین شاه فردی به نام حاج یوسف مستشارالدوله بود و کتابی به نام یک کلمه داشت و حرف آن این بود که روی قانون تاکید داشته باشید ولی ایشان را گرفتند و آنقدر کتاب اش را در سرش زدند تا مرد! ما از گذشته تاکنون درگیر بی توجهی به اجرا قانون بوده ایم. 

وی تاکید کرد: قانون ها باید سهل و جامع و قابل پذیرش باشند. بنابراین اولین کاری که می تواند ما را به حکومت مطلوب برساند قانون و اجرا قانون است. در پناه آن شفافیت باید جاری باشد تا همه چیز معلوم باشد و اگر مجریان قانون کارشان را درست انجام ندادند مردم بتوانند آن ها را سر راه بیاورند. قانون نیز باید طوری تنظیم شود که گردش نخبگان وجود داشته باشد مثل قانون ما که رئیس جمهور فقط8سال می تواند رئیس جمهور باشد. جوانان نیز باید از طریق معیشت امید پیدا کنند. نتیجتا در راستای حکمرانی خود باید بر قانون و اجرای آن تاکید داشت. سپس معیشت مردم را تامین کرد ، همچنین امکان گردش نخبگان از طریق انتخابات و ملزومات آن را فراهم کرد.