«فردا» بررسی میکند؛
سه فرضیه بر ورود دوباره ظریف به عرصه سیاست/ ظریف در پی چیست؟
به نظر میرسد محمدجواد ظریف اهدافی سیاسی را برای خود ترسیم کرده است. او نمیخواهد خارج از دایره سیاست تعریف شود و گویی تدریس در دانشگاه چندان او را راضی نمیکند.
گروه سیاست سایت فردا: محمد جواد ظریف به تازگی در عرصه مجازی مدام به اظهارنظر میپردازد؛ روزی در قالب پست اینستاگرامی از عملکرد دوران وزارتش دفاع میکند و به منتقدانش هجمه وارد میکند و روز دیگر در اتاقی در کلابهاوس چندساعت به مرور آنچه در جریان مذاکرات هستهای، امضای برجام و بعد از آن گذشت میپردازد و باز هم سعی میکند روند مذاکرات برجام در دورهاش را بیعیبونقص نشان دهد. فارغ از قضاوت سخنان اخیر ظریف در کلابهاوس پرسش مهمی که به وجود میآید آن است که هدف او از حضور در عرصه رسانهای چیست؟ اویی که پس از پایان دولت دوازدهم سعی کرده بود سکوت پیشه کند چرا ناگهان تصمیم میگیرد سخن بگوید؟ آن هم نه یکبار که در قالبهای مختلف برای چندبار؟
به نظر میرسد محمدجواد ظریف اهدافی سیاسی را برای خود ترسیم کرده است. او نمیخواهد خارج از دایره سیاست تعریف شود و گویی تدریس در دانشگاه چندان او را راضی نمیکند و آن طور که به نظر میرسد او میخواهد بار دیگر به عرصه سیاست بازگردد.
درباره اینکه ظریف در چه قالبی میخواهد به سیاست برگردد، نمیتوان نظر دقیقی ارائه داد اما میشود چند گمانهزی را بررسی کرد؛ نخستین گمانهزنی آن است که او خود را برای ریاستجمهوری آماده میکند. این سخن در سال1400 هم مطرح میشد که ظریف قسم خورد که بنای ریاستجمهوری ندارد. البته قسم ظریف معطوف به انتخابات همان سال بود زیرا میدانست باتوجه به میزان انتقاداتی که به دولت مبتوعش میشود، بسیار بعید است بتواند با تکیه بر نام دولت روحانی رأی آورد و اگر وارد انتخابات میشد و رأی نمیآورد عملا کارت خود را سوزانده بود. یک فرضیه آن است که ظریف صبر کرد تا در دوره بعد یعنی ریاستجمهوری 1404 که اذهان عمومی نسبت به عملکرد دولت روحانی قدری آرام شده است، شرکت کند. شاید این فرضیه پر بیراه نباشد اما مسئله این است که اگر چنین باشد چرا ظریف در سال انتخابات مجلس فعالیت خود را آغاز کرده است؟ و آیا کلیدزدن انتخابات ریاستجمهوری از حالا بسیار زود نیست؟
با این اوصاف ضمن آنکه فرضیه اول را فعلا نمیشود رد کرد اما به نظر میرسد تحرکات سیاسی اخیر ظریف هدفی کوتاهمدتتر را دنبال میکند؛ یعنی انتخابات مجلس. حالا باید دید آیا ظریف برای خود کار میکند یا دیگری؟ شاید نشانهای دیده نشود که ظریف بخواهد خود نامزد انتخابات مجلس شود زیرا اساسا حوزه او کار پارلمانی نبوده و او هم بعید است بخواهد به مجلس وارد شود؛ بنابراین چنین به ذهن میرسد که ظریف وارد شده است تا اولا سرمایه اجتماعی معتدلین و حتی اصلاحطلبان را تجمیع کند، ثانیا برای مخاطبان طیفهای مورد نظرش تهییج انتخاباتی به وجود آورد و با دو قطبیکردن در عرصه سیاست خارجی جامعه هدفش را به سمت انتخابات سوق دهد و ثالثا در این بین از عملکرد خودش هم دفاع کرده باشد و خودش را هم در ذهن مردم زنده نگاه دارد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که اگر فرضیه قبل را ملاک قرار دهیم، ظریف میخواهد از چه کسی حمایت کند؟ ظریف از مدتی پیش سعی کرد قدری از شخص روحانی فاصله بگیرد که شاید دلیلش دو عامل باشد؛ نخست ساختن چهرهای کاملا مستقل از روحانی و دوم فاصلهگرفتن از نقدهای گستردهای که به دولت یازدهم و دوازدهم میشد. ظریف همواره از عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت روحانی دفاع میکند که به نوعی دفاع از خودش محسوب میشود و با فاصلهگرفتن از روحانی به نوعی از حوزههای دیگر این دولت تبرّی میجوید. حالا در این شرایط او نزدیک به علی لاریجانی شده است. شاهد مثالش هم حمایت او از لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری 1400 بود که گفت بدش نمیآید لاریجانی رئیسجمهور شود. بسیاری در آن زمان میگفتند اگر لاریجانی بتواند به پاستور برود، حتما ظریف وزیر خارجهاش خواهد بود؛ چه آنکه علی لاریجانی در دوران ریاستش بر مجلس هم همواره یکی از حامیان سرسخت ظریف به حساب میآید.
نتیجه آنکه با جمع همه این فرضیهها به نظر میرسد که ظریف در مقطع کنونی وارد فضای سیاسی شده است با دو هدف؛ هدف کوتاه مدت مجلس است که شاید برای حمایت از لاریجانی باشد و هدف بلندمدت زندهنگاهداشتن نام خود در میان مردم شاید برای انتخابات ریاستجمهوری.