وام بانکی مسکن بیشتر به جیببُری شبیه است تا تسهیلات
وامهای خانه خرابکُن مسکن!
نسخه بانکها برای ارائه وام برای خرید مسکن بیشتر از آنکه «تسهیلات» باشد به نوعی «جیببُری» محسوب میشود. همین امروز بانک مرکزی اعلام کرده قیمت هر برگ وام مسکن (تسه) روندی کاهشی داشته و متاهلهای ساکن تهران برای اخذ این وام باید حدود ۸۲ میلیون تومان پرداخت کنند! بماند که اساسا خود این تسهیلات هم هیچ تناسبی با واقعیت موجود در بازار مسکن ندارد و فارغ از همه مانعتراشی بانکها برای ارائه این وامها با دریافت کل این وام هم در شرایط کنونی در بهترین شرایط میتوان تنها 8 متر خانه خرید! اما همین 8متر خانه هم به نوعی جیب وامگیرندگان را خالی میکند. ساده شده این اتفاق این است؛ شما برای دریافت وام 480 میلیون تومانی باید 82 میلیون تومان بپردازید و حدود 15 تا 20 میلیون دیگر هم خرج کنید تا مبلغ کامل وام در حساب شما بنشیند! و این تازه اول کار است چرا که احتمالا برای بازپرداخت این رقم باید بیش از یک میلیارد تومان به بانکها بپردازید، به شکل عجیبی بانکها به این رویه میگویند «تسهیلات»!
توهم خرید خانه با تسهیلات
ارائه وام برای خرید مسکن، یکی از روشهای حمایتی دولت برای خانهدار شدن افراد بوده اما به دلیل افزایش نرخ مسکن در سالهای اخیر و نامتناسب بودن این رقم با نرخ تورم، کارایی خود را از دست دادهاست. بنا بر آمارهای اعلامی در چهار دهه گذشته، قیمت مسکن رشد ۳۰۰۰ برابری داشته اما وام مسکن در ۱۴۰۰ با افزایش ۱۰۰میلیونی به ۲۰۰میلیون تومان برای هر زوجین میرسد و با احتساب ۸۰میلیون تومان وام جعاله به ۴۸۰میلیون تومان رسیده اما این رقم نهایی نیست و با توجه به هزینههای جاری مانند خرید اوراق، پرداخت کارمزد بانکی و سایر هزینهها به حدود ۳۸۰ میلیون تومان خواهدرسید. از سوی دیگر هزینه ارزیابی واحد مسکونی از سوی شعبه پرداختکننده وام بر دوش مشتری است. همچنین هزینه تنظیم سند رهنی در دفتر اسناد رسمی که با معرفی شعبه بانک انجام میشود، اکنون حداقل ۱۰ میلیون تومان است که باید توسط دریافتکننده وام پرداخت شود. سهم وام از خرید مسکن به یکدهم رسیده البته در خانههای ۴۰ متری نیز شرایط چندان مناسب نیست؛ به دلیل اینکه تقاضا برای خرید این واحدها بیشتر است، قیمت این واحدهای نقلی نسبت به واحدهای متراژ بزرگ، بالاتر است.
300 میلیون بگیر؛ یک و نیم میلیارد پس بده!
برای اخذ وامی به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان باید ۴۰۰ برگه تسه تهیه شود. قیمت این اوراق در فرابورس مشخص میشود و در سالهای اخیر با توجه به میزان تقاضا در هر ماه متفاوت بودهاست؛ از ۴۰هزار تومان تا ۱۳۰هزار تومان، زمانی که قیمت وام مسکن افزایش یافت، قیمت این اوراق نیز بالا رفت اما در ادامه به دلیل افزایش تورم در بخش مسکن قیمت اوراق با افت محسوسی به حدود ۸۴ هزار تومان در اردیبهشت ۱۴۰۲ رسید. البته میزان پرداخت این وام با توجه به وضعیت تاهل یا مجرد بودن متقاضی وام متفاوت است، مجردهای ساکن تهران میتوانند تا ۲۸۰ میلیون تومان تسهیلات دریافت کنند که شامل ۲۰۰ میلیون تومان تسهیلات خرید مسکن و ۸۰ میلیون تومان وام جعاله میشود. زوجهای تهرانی نیز بر همین اساس میتوانند تا سقف ۴۸۰ میلیون تومان شامل ۲۰۰ میلیون تومان تسهیلات خرید مسکن دریافت کنند. در کنار وضعیت تاهل، سقف پرداختی این وام در سایر استانها متفاوت است، سقف این تسهیلات برای مراکز استان و شهرهای با جمعیت بیش از ۲۰۰هزار نفر برای مجردها به ۱۶۰ و برای زوجین به ۳۲۰ میلیون تومان رسیدهاست. نرخ سود این تسهیلات نیز حدود ۲۲.۵درصد در نظر گرفته شده و زوجین جوان باید رقم سنگینی را در این خصوص بپردازند، به طوری که با بررسی سود و اقساط وام مذکور پس از تغییر در سود سپرده و وام، حکایت از آن دارد که متقاضیان در بازپرداخت ساده ۱۲ ساله حدود ۹۱۲ میلیون تومان سود پرداخت میکنند. کل بازپرداخت این وام ۴۸۰ میلیون تومانی حدود یک میلیارد و ۳۹۲ میلیون تومان است. میزان اقساط ماهانه این وام حدود ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است.در کنار این موضوع باید به حذف بیسرانجام اوراق قرضه در سالهای گذشته طرحی در خصوص حذف هزینه اوراق قرضه در مجلس شورای اسلامی مطرح شد اما در نهایت نتوانست نظر اکثریت نمایندگان مردم را جلب کند و از دستور کار خارج شد. برای کاهش نقش این اوراق، بانک مسکن در سال ۹۹ طرحی را ارائه کرد که مطابق آن متقاضیان وام مسکن، میتوانستند نصف مبلغ وام را بدون خرید اوراق دریافت کنند و فقط برای نصف دیگر آن اوراق را بخرند اما به دلیل شرایط بازپرداخت و قسطهای سنگین آن، این طرح نیز بدون سرانجام ماند.
30 سال کار برای بیخانمانی
محمد خوشچهره تحلیلگر اقتصادی معتقد است احتکار و سوداگری در زمین و غیرواقعی بودن قیمت مسکن که ناشی از جریانات یکی دو دهه گذشته است، مسکن را به سمتی برده که آن را از یک کالای مورد نیاز و مصرفی مردم خارج کرده و دسترسی مردم به آن محدود شده است. اکنون مردم حتی اگر ۳۰ سال هم کار کنند، نمیتوانند خانهدار شود.
او میگوید میزان دستمزد و حقوق نیز با قیمت خانهی ۳ یا ۴ میلیاردی در تهران اصلاً قابل مقایسه نیست. حتی اگر بانکها قبول کنند که این تسهیلات مسکن را اعطا کنند، این میزان وام در نهایت ده درصد از قیمت یک خانه را شامل میشود.
به گفته او مسکن به مرور از یک نیاز به یک مسئله تبدیل شده و هماکنون تبدیل به معضل و بحران شده است. البته هرچند در سخنان دولت، صحبت از اقداماتی بلندمدت برای حل این معضل میبینیم اما این مسائل هنوز لباس عمل به خود نپوشانده است.