آیا جشنواره کن یک رویداد فرهنگی است یا میتینگ سیاسی؟
فرش قرمز زیر پای سیاست
حالا مدتهاست که جشنوارههای هنری از ساحت یک رویداد صرفا فرهنگی بیرون آمدهاند و بیشتر از آنکه نقش یک فستیوال را داشته باشند همچون رسانهای سیاسی به القای عقاید مورد نظر خود میپردازند. اگر تا پیش از این با نوع انتخاب فیلمها و البته جوایزی که به آثار سینمایی و هنری میدادند این نقشآفرینی رسانهای را به عهده داشتند حالا در نمایش جزئیات خود جشنواره هم به این موضوع میپردازند. تا سالهای سال «سیاسی بودن» یک جشنواره همچون ناسزایی برای برگزاکنندگان آن به کار برده میشد اما حالا نه تنها این گزاره همچون یک اتهام نیست بلکه آنها از این موضوع به خود میبالند. همین است که فرش قرمز پهن شده در جشنواره کن هم همچون یک بیانیه سیاسی عمل میکند تا قدمگاهی برای هنرمندان حاضر در این جشنواره.
سیاسی بودن هنر بد است؟
اینکه در جشنوارهای سینمایی که البته قدمت فراوانی هم دارد بیرون از ارزشهای سینمایی به مسائل دیگر جهان پرداخته شود مضموم است؟ اساسا بسیاری باور دارند رسالت هنر انعکاس ناملایمات جهان است و بس. با این تعریف شاید نه تنها این اتفاق بد نباشد که در راستای ریفای رسالت هنری هم عمل کند. اما این موضوع پیوستهایی هم دارد که اساسا در جشنوارههایی همچون کن نادیده گرفته میشود، همین نادیده گرفته شدنها را میتوان سیاستی خواند که برگزارکنندگان این فستیوال در نمایش آن اصرار دارند. اغراق در این ندیدنها آنقدر پیش میرود که حتی در انتخاب برترینهای جشنوارههای هنری هم تاثیر دارد! به عنوان مثال در جشنوارهموسیقی یوروویژن بدون در نظر گرفتن توانایی شرکت کنندگان جایزه اصلی به خواننده اوکراینی میرسد! صرفا برای همدردی با آنها به واسطه جنگی که حالا بیش از یکسال طول کشیده است. یا مثال ملموستر آن برای ما ایرانیها اسکار است. فیلم فروشنده اصغر فرهادی در حالی صاحب اسکار شد که بسیاری از منتقدین حتی از اشتباهات فیلمنامهای آن پرده برداشتند، اما درست وقتی که دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت قانون عدم اجازه ورود برخی از اباع کشورها از جمله ایران را به آمریکا امضا کرد آکادمی اسکار در برابر این قانون تصمیم به اهدا جایزه به اصغر فرهادی کرد! در حالی که اغلب میدانستند شانس اول اسکار آن سال از آن فیلمی از اتریش بود و این تصمیم تنها دهنکجی به رئیسجمهور وقت آمریکا بود.
لباس، همچون یک کنش سیاسی
اما فرش قرمز زیر پای هنرمندان حاضر در کن بیرون از خود آثار سینمایی هم همچون یک کنش سیاسی مهم کارکرد پبدا کرده است، چرا که فیلمهای حاضر در جشنواره هنوز به اکران عمومی درنیامدهاند و کسی نمیداند حرف فیلمها چیست اما تصاویر قدم زدن روی فرش قرمز دقایقی بعد به تمام جهان مخابره میشود و میتواند تاثیر بیشتری داشته باشد. همین است که همان دقایق حضور در فرش قرمز را برای عوامل فیلمها و هنرمندان دیگر ارزشمند میکند. تصور نادرست دیگر هم این است که گمان میرود تنها سینماییها قدم روی فرش قرمز میگذارند در حالی که همین موضوع حالا مدتهاست که تبدیل به بازار پرسودی هم برای عوامل این جشنواره شده و شما میتوانید با پرداخت مبلغی قابل توجه روی فرش قرمز کن بروید و رو به روی آشوب دوربینهای عکاسی قدم بزنید.
از جنگ اوکراین تا وقایع ایران
فرش قرمز کن امسال هم از این دست موارد کم نداشته است. اساسا یکی از بحثهای تکراری رسانههای داخلی در زمانه برگزاری جشنواره کن معطوف به نوع لباسهای حاضران ایرانی بوده است. از حجم بالای محتوای موجود هم میتوان متوجه شد که اغلب با نوع لباس پوشیدن هنرمندان ایرانی مخالفتهایی صورت گرفته است و البته که آنها هم عموما ساختارشکنیهای عجیب و غریبی روی فرش قرمز کن داشتهاند! اما این که بخواهند با این نوع لباس پوشیدن پیامی را به جهان مخابره کنند هم کم نبوده است. اگرچه اولین رخداد اینچنینی در فرش قرمز کن نه مربوط به ایران که متعلق به وقایع اوکراین بود. جایی که یک زن اینفلوئنسر اوکراینی با لباسی به رنگ پرچم اوکراین کیسههایی حاوی مایعی به رنگ خون را روی خود خالی کرد. گفته شد که او در اعتراض به کشته شدن غیر نظامیان این کار را انجام داده است. اما سیاهنمایی از وضعیت داخلی ایران هم بخش ثابتی در جشناره امسال داشت، جایی که مهلقا جابری مدل ایرانی و آمریکایی سعی داشت با انتخاب نوع لباس خود روی فرش قرمز به وارونهنمایی از وضعیت داخلی ایران بپردازد.
مورد عجیب پناهی
اما عجیب اینکه هر چقدر وزن افراد معترض رو فرش قرمز کن بیشتر است از افراط در سیاسی بودن آنها کاسته میشود. به این معنا که حداقل در میان هنرمندان ایرانی حاضر در این جشنواره عموما آنهایی دست به اقدامهای نامتعارفی (همچون کشف حجاب) میزنند که از وزن هنری کمتری برخوردارند. نمونه آشکار این رویه را باید در اتفاقات این جشنواره در سال 1388 دید. جایی که جعفرپناهی در اغراق وضعیت پس از انتخابات آنقدر پیش رفت که حتی عباس کیارستمی در نامهای سرگشاده به این اقدامات اعتراض کرد!