چه چیزهایی هنوز ما را به یاد سوم خرداد میاندازد؟
به نام «آزادی»
نوشتن از سوم خرداد ۱۳۶۱ برخلاف تصور ساده نیست. آنچه در آن روزها در خرمشهر اتتفاق افتاد، شاید فقط برای آنهایی قابل تصور باشد که در آن شهر نفس کشیدهاند اما حالا بعد از گذشت بیش از ۴۰سال از آن روز، برای ما نمادهایی از این رویداد باقیمانده است که با ارجاع به آن شاید بتوانیم کمی در حالوهوای آن روزها قرار بگیریم. هنوز هم سوز صدای غلام کویتیپور وقتی از محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر و آبادان میخواند، ما را به آن روزها میبرد. هنوز هم این مداحی، زمزمه زیر لب بسیاری است و هنوز هم این صدا و شعر بخشی از خاطره جمعی چند نسل از جامعه ایرانی است. یا مگر میشود هنوز شکوه و سرور تنیده به صدای محمود کریمی علویجه را وقتی میگفت: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید» از یاد برد. صدایی که باید آن را به عنوان میراث معنوی تاریخ یک سرزمین به ثبت رساند. یا آن تصویر پرشکوه رزمندگان را در ازدحام مسجد جامع خرمشهر که همچون سرو در میانه ویرانههای شهر ایستاده است. اینها نمادهایی از یک واقعهاند، یک رویداد که بر ذهن ما تا سالهای سال ثبت خواهد شد.
ایستاده چون سرو
مسجدجامع خرمشهر در ۱۰روز منتهی به سوم خرداد۱۳۶۱ در قاب دوربین عکاسهای بسیاری قرار گرفت، شکوه ایستادگی این مسجد آنقدر بود که یکی از همین تصاویر روی اسکناسهای ۲۰۰ تومانی هم ثبت شد، اگرچه این اسکناس حالا در حال انقراض است اما آن تصویر همیشه در ذهن ما ثبت شده است. مسجد جامع خرمشهر یکی از تنها ساختمانهایی بود که در این شهر، پس از بازپسگیری به صورت نیمهسالم باقیمانده بود و همچنین چون این مسجد در زمان مقاومت قبل از اشغال مرکز فرماندهی و تدارکات و گردهمایی مدافعان شهر بود، لقب نماد مقاومت را به خود گرفت که در حال حاضر نیز بین بازماندگان جنگ و علاقهمندان به تاریخ جنگ ایران و عراق به همین عنوان شناخته میشود.
«خرمشهر آزاد شد» با تیتر۷۰
در تاریخ معاصر ایران با وجود بزنگاههای اجتماعی و سیاسی فراوان صفحهیک روزنامههای زیادی نیست که بشود یک اتفاق، بشود یک خاطرهجمعی که بتوان مدام به آن مراجعه کرد. بیراه نیست بگوییم بعد از دو تیتر روزنامهها در اوایل انقلاب اسلامی، ثبت در روزنامههای کیهان و اطلاعات یعنی همان تیترهای کوتاه و معروف «شاهرفت» و «امام آمد» تیتر ثبت در روزنامههای خرداد ۶۱ ماندگارترین است. صفحه یک روزنامه کیهان با تیتر «خرمشهر آزاد شد» مثل یک پوستر جذاب، در دست مردم ایران بود. کوچک و بزرگ هم نداشت. پیوست این تیتر البته لبخندی به پهنای صورت است؛ حاصل رشادت رزمندگانی که خاکخورده و خسته، این هدیه را به مردم ایران دادند.
ممد نبودی ببینی!
وقتی صدای سنج و دمام جنوبی درهم میپیچد و غلام کویتیپور «ممد نبودی» را میخواند آنقدر تاثیرگذار است که بعد از این همه سال حتی اگر هیجان روزهای آزادسازی خرمشهر از چنگال رژیم متجاوز بعث را تجربه نکرده باشی، بازهم یک بغض و هیجان، یک شادی و غم توامان را تجربه میکنی. «ممد نبودی ببینی» را ما با صدای کویتیپور بهخاطر داریم و شاید برخی هم بدانیم که او این نوحه را در سالگرد آزادسازی خرمشهر خوانده و قبلتر هم حسین فخری مداح شناختهشده که اصالتا متولد بهبهان است، آن را با شعری از جواد عزیزی بر سر مزار دوست و همرزم شهیدش محمد جهانآرا خوانده است. فخری همراه با صادق آهنگران و کویتیپور از مداحان فعال دوران جنگ تحمیلی بودند و نوحههای بیشماری را برای واقعه عاشورا خواندهاند.
شنوندگان عزیز توجه فرمایید!
«شنوندگان عزیز توجه فرمایید، شنوندگان عزیز توجه فرمایید. خونینشهر، شهر خون آزاد شد» همین جملهها و البته یک مارش نظامی غریب روی آن، پیامآور شادمانی یک سرزمین بود. صدای آن پیام کوتاه از آن محمود کریمی علویجه بود. گویندهای که پس از مدتها به چشم مخاطبان آمد اما صدایش تا ابد در گوش ما با شادمان آزادی خرمشهر بهیاد آورده خواهد شد. گویندهای که خبر آزادسازی خرمشهر ساعت ۱۱ روز سوم خرداد سال۱۳۶۱ بهدستش رسید. برنامههای عادی رادیو قطع شد و حدود چهار ساعت از ۱۱صبح تا ساعت ۳ بعدازظهر، مارش نظامی بود و حماسهخوانی او. شعر و شور بود و موسیقی و مارش جنگ که کشور را به نشاط آورده بود و مردم هنوز نمیدانستند چه خبر است. فاصله بین مارشها کوتاهتر و کوتاهتر شد که حادثه مهمی را خبر میداد و بالاخره صدای او در ساعت ۱۴ روز سوم خرداد پخش شد.