آمارهای تازه تورم چه پیامی برای جامعه ایرانی به همراه دارد؟
دیوار بلند گرانی
تورم بیش از آنکه حالا یک واژه پرکاربرد در علم اقتصاد باشد سنجهای است که حداقل جامعه ایرانی آن را با گوشت و پوست خود تعریف میکند. اگر پیش از این اهالی اقتصاد برای تبیین چرایی یک چالش از تورم به عنوان یک مولفه استدلالی استفاده میکردند حالا ردپای این مولفه بیش از گذشته در کوچک شدن سفره مردم به چشم میآید. تازهترین دادههای مرکز آمار ایران هم نشان از وضعیت تلخ اقتصادی دارد. آماری که نشان میدهد به عنوان مثال ایرانیها تنها در بازه زمانی یکسال باید خوراکیهای مورد نیازشان را با 78 درصد افزایش قیمت نسبت به سال گذشته تهیه کنند. نرخ تورم نقطه به نقطه خانوارهای کشور در فروردین ماه امسال، ۵۵.۵ درصد بوده است؛ ساده شده معنای این گزاره این است که خانوارهای کشور به طور میانگین، ۵۵.۵ درصد بیشتر از فروردین ماه ۱۴۰۱ برای خرید یک «مجموعه کالاها و خدمات یکسان» هزینه کردهاند.
میخواهم زنده بمانم!
خوراکیها و آشامیدنیها همواره جزء ضروریات زندگی مردم بوده است. این گروه همیشه بخش وسیعی از هزینه های یک خانوار را به خود اختصاص دادهاند. در سالهای اخیر و به دلیل افزایش قیمت این گروه هزینهای، سهم آنها در سبد هزینه خانوارها افزایش یافته است و خانوارها مجبور بودهاند برای تامین هزینه این گروه مهم، از مصرف سایر گروهها از جمله تفریحات بکاهند. در آمار تازه مرکز آمار ایران تورم نقطه به نقطه خوراکیها نسبت به سال گذشته 78.5 درصد بوده است. افزایشی معنادار که نشان از کوچکتر شدن سفره معیشتی جامعه ایرانی است. لین در حالی است که سهم خوراکیها از هزینه کل در سال گذشته ۲۶.۷ درصد بوده است. به این معنا که ایرانیها سال گذشته 26.7 درصد از هزینهشان خرج خوراکی شده است. هرچند سهم خوراکیها و آشامیدنیها از سبد هزینه یک خانوار شهری از 27.1 درصد در سال 1391 به 23.3 درصد در پایان سال 1396 رسیده اما پس از آن دوباره روند صعودی را طی کرده و در سال گذشته به 26.7 درصد رسیده است.
وقتی درمان رایگان لاکچری شد
بیشترین گرانی در آمار تازه منتشر شده مربوط به هتل و رستوران با افزایشی 85 درصدی است، البته که احتمالا با وضعیت موجود این تورم روی دوش درصد کمی از طبقه خاص است. اما در میان آمارهای منتشر شده گروههایی هم هستند که مختص به یک طبقه اجتماعی نیست و فراگیری بسیار بالاتری دارد. به عنوان مثال در گروه بهداشت و درمان باید به تورم 53.8 درصدی اشاره کرد. اگرچه در آمارهای موجود سهم بهداشت و درمان از سبد هزینه خانوار 11.5 درصد است اما باید به این گزاره هم این نکته را اشاره کنیم که این سهم در اغلب کشورها بین ۴ تا ۶ درصد از هزینه خانوار را شامل میشوند. حالا همین میزان هم نسبت به سال گذشته با افزیش قابل توجه 52 درصدی رو به روست. این افزایش البته که همچنان ادامه دارد و مصداقش گرانی و افزایش قیمت دارو در سکوت محض وزارت بهداشت و درمان است!
جیببری مسکن از ایرانیها
جیببری مسکن از شهروندان هم اتفاق تازهای نیست. در حالی مسکن به صورت میانگین نسبت به سال گذشته افزایش قیمتی 39 درصدی را تجربه کرده که فقط در تهران 49 درصد از حقوق خانوارها خرج آن میشود. به این معنا که نیمی از حقوق مردم پایتخت خرج خانه میشود و همین خانه هم نسبت به سال گذشته 39 درصد افزایش قیمت داشته است! البته این میزان مربوط به میانگین کشوری است و قطعا با تفکیک استانی در شهری مثل تهران وضعیت وخیمتر از آمارهای منتشر شده مرکز آمار ایران است.
وداع با تفریحات!
گروه حمل و نقل هم از آن دسته گروههایی است که بیشترین افزایش قیمت را داشته است، این بخش نسبت به سال گذشته 63 درصد تورم داشته است. اگرچه سهم این گروه از سبد خانوار کمتر از گروههای دیگر است و تنها 1.2 درصد از هزینه سالانه خانوارهای ایرانی خرج حمل و نقل میشود. در میان آمارهای منتشر شده یک نکته قابل توجه دیگر هم خودنمایی میکند و آن هم مربوط به گرانی معنادار تفریحات است! طبق دادههای منتشر شده گروه تفریح و فرهنگ 45.3 درصد گرانتر از سال گذشته شده است و این گرانی نتیجهای جر حذف این گروه از سبد خانوار ایرانی نخواهد داشت. همراه در سالهای گذشته ایرانیها هزینه کمتری برای تفریحات خود کنار گذاشتهاند و این واکنشی طبیعی درباره گرانی اقلام ضروری و مسکن بوده است.
سهم گروه تفریحات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی از کل هزینه متوسط ایرانیان در سال گذشته 1.6 درصد برآورد شده، در حالی که این سهم در 96 حدود 3 درصد بوده است. به طور کلی این سهم در پنج سال گذشته به طور مداوم کاهش یافته است. به بیان دیگر، در چند سال گذشته هزینهای که ایرانیان برای تفریح و فعالیتهای فرهنگی انجام دادهاند کاملا روندی نزولی داشته و به شکل قابل توجهی کاهش یافته است.