سفارش‌های هاشمی مثال نقض ادعای مرعشی

هاشمی‌رفسنجانی در روزنوشت‌های خود صراحتاً در مورد خواسته‌های فرزندانش از او به دلیل سمت و مقامی که داشته و خواسته‌های او از دیگران برای فرزندانش نوشته است. همین نکات است که ادعا‌های ضمنی حسین مرعشی را رد می‌کند.

کد خبر : 1218161

سیدحسین مرعشی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی و استاندار اسبق کرمان در گفت‌وگویی مجازی با موضوع ویژگی‌های نماینده مجلس که از سوی گروهی موسوم به «گفتمان نیرو‌های ولایی» کرمان برگزار شد، نکاتی را مطرح کرد که قابل تأمل و نقد است. ادعا‌های مرعشی در مورد عدم‌بهره‌مندی او و سایر اعضای خانواده و دوستان و آشنایان هاشمی‌رفسنجانی از موقعیت آن مرحوم، با توجه به آنچه از این خانواده در اذهان عمومی وجود دارد، چندان باورپذیر نمی‌آید.

مرعشی در مورد سؤال استاندار شدن در ۲۷ سالگی با رانت نسبت خانوادگی با آقای هاشمی، ضمن رد موضوع می‌گوید: «من یک نیرویی در خدمت دولت بودم و دولت به من مأموریت داد که استاندار بشوم. این استانداری مقدمه داشت. چهار سال معاون استاندار بودم. دو سال قبلش هم جهاد استان را اداره می‌کردم. اینجوری نبود که از سر خیابان من را به استانداری برده باشند... سؤال شده که شما در ۲۳سالگی چه می‌دانستید که معاونت سیاسی چیست؟ ما بچه‌هایی بودیم که زمانی که شما نمی‌دانستید ولایت فقیه چیست و احتمالاً هنوز به دنیا نیامده بودید، ما در دانشگاه کرمان سمینار ولایت فقیه برگزار می‌کردیم و منافقان و مخالفان جمهوری اسلامی را مهار کرده بودیم. شما فکر کردید من از گوشه خانه آمده و معاون سیاسی شده‌ام؟ ما و جمع دوستان فعال در ابتدای انقلاب قبل از آنکه معاون استاندار بشوم، استاندار تعیین می‌کردیم... من در دوره آقای ناطق‌نوری معاون سیاسی بودم. در جریان استانداری هم بعد از آنکه استاندار شدم، آقای هاشمی مطلع شدند. من اگر می‌خواستم از رانت آقای هاشمی استفاده کنم، به جای اینکه در سال۵۸ بروم در جهاد بم کار کنم، می‌رفتم تهران و در دفتر آقای هاشمی دنبال پست می‌گشتم.»

او در بخش دیگری از این گفتگو هم در موضوع گزارش عملکردی که خدمت رهبری داده است، می‌گوید: «من خدمت رهبری عرض کردم احدی از اقوام من و احدی از اقوام آقای هاشمی‌رفسنجانی در هیچ یک از مسئولیت‌های استان کرمان حضور ندارند، حتی در فعالیت‌های اقتصادی هم حضور ندارند.»

ادعا‌های حسین مرعشی به صورت جزئی و با مصداق‌هایی که بیان کرده، شاید هم درست باشد، اما روح مستتر در کلمات او، یعنی اینکه او تلاش کرده چهره‌ای به دور از پارتی‌بازی و به دور از استفاده از رانت هاشمی‌رفسنجانی و خانواده و نزدیکان او ارائه دهد، با داده‌هایی که علنی منتشر شده- و نه حتی حدس و گمان‌های پشت پرده یا گفته‌شده‌های غیررسمی- تطابقی ندارد.

در این گزارش به بیان نمونه‌هایی می‌پردازیم که روح نهفته در سخنان حسین مرعشی را رد می‌کند.

تأثیر هاشمی بر کار فرزندانش

هاشمی‌رفسنجانی در روزنوشت‌های خود که به صورت کتاب‌های سالانه منتشر شده، تعریف و تمجید‌های زیادی از خانواده و فرزندان خود دارد. علاوه بر این، او صراحتاً در مورد خواسته‌های فرزندانش از او به دلیل سمت و مقامی که داشته و خواسته‌های او از دیگران برای فرزندانش نوشته است. همین نکات است که ادعا‌های ضمنی حسین مرعشی را رد می‌کند.

مرحوم هاشمی در بخشی از خاطرات سال۷۴ نوشته است: «با محسن و مهدی، درباره مسائل انرژی هسته‌ای و صنایع نفت و گاز مذاکراتی داشتیم. محسن خواست که وام حساب ۲۱۰ برای ساخت مصلای تهران را ببخشم که بیشتر کار بکنند.»

در مورد ورود مهدی، دیگر فرزند هاشمی به صنایع نفتی ایران هم هاشمی صریحاً از توصیه‌ای بودن ماجرا می‌نویسد. او در خاطرات ۱۷ آبان ۷۱ نوشته: «از وزیر نفت وقت خواستم یک کاری برای مهدی پیدا کند که مزاحم درسش هم نباشد.» نکته جالب توجه آنکه خروجی این جلسه، عضویت مهدی در هیئت مدیره سکو‌های پارس‌جنوبی شد، در آن زمان البته مهدی تنها ۲۳ سال داشت.

یادآوری این نکته هم در همین مجال قابل تأمل است که اصلی‌ترین اتهام مهدی هاشمی در دادگاه که به آن هم محکوم شد، دریافت رشوه‌های نفتی بود، یعنی اگر هاشمی سفارش شغل برای مهدی را به وزیر نفت نمی‌کرد، شاید او هیچ‌گاه پا در عرصه فساد نفتی نمی‌گذاشت.

در امور سیاسی دیگر هم هاشمی‌رفسنجانی فرزندانش را دخیل می‌کرد. از جمله در جریان انتخابات سال ۸۸ مهدی هاشمی از طرف پدر در جلسه‌ای که در خصوص بررسی وضعیت نامزد‌ها و فضای انتخاباتی برگزار شد، حضور یافت و به عنوان نماینده تام‌الاختیار هاشمی‌رفسنجانی به عضویت «کمیته مشترک صیانت از آرا» درآمد.

مرحوم محمد یزدی، سال ۸۸ در بیان خاطره‌ای از دوران ریاستش بر قوه قضائیه می‌گوید: «در خصوص پرونده دختر آقای هاشمی، ایشان به من گفت: این پرونده را ببندید، بنده گفتم ما هر چه از دختر شما دعوت کردیم بیایید بررسی کنیم، نیامد.»

آیت‌الله یزدی ادامه داده است: «آقای هاشمی در خصوص فرزندش مهدی که به خارج سفر کرده نیز گفته، مهدی ما هیچ مشکلی نداشته و برای کار‌های شخصی به خارج رفته، وقتی صحبت پرونده می‌شود، ایشان می‌گوید فرزندم مشکلی ندارد، اما زمانی که از رئیس قوه قضائیه موضوع را می‌شنویم، جور دیگر می‌شنویم.»

آنچه گفته شد، تنها چند نمونه است که نشان می‌دهد نگاه هاشمی نسبت به فرزندانش در جایگاهی که بوده، چگونه بوده است. این روال تا جایی پیش رفته که تبدیل به روندی عادی برای خانواده هاشمی شده است تا جایی که فائزه هاشمی و سایر اعضای خانواده، برخورد قضایی با تخلفات فرزندان هاشمی را انتقام از هاشمی و نه به دلیل تخلفات خود آن‌ها می‌دانند.

حتی پس از زندانی شدن فائزه هاشمی در سال گذشته، مادر او یعنی عفت مرعشی از رهبری، به عنوان دوستی قدیمی درخواست ورود به موضوع کرد. بیراه نیست که بگوییم عادت به پارتی‌بازی و توصیه در این افراد نهادینه شده است.

فائزه هاشمی هم در گفت‌وگویی، گرچه از مخالفت ابتدایی پدرش با انتشار روزنامه زن می‌گوید، اما اذعان دارد که پس از توضیحات او به پدرش، هاشمی‌رفسنجانی از او حمایت کرده است.

سمت‌های اعضای این خانواده در دانشگاه آزاد هم در طول زمان جالب است؛ دانشگاهی که بسیاری اهل سیاست اذعان دارند که خانواده هاشمی آن را ملک خود یا حداقل حیاط خلوتی برای خود می‌دانستند:

- محسن هاشمی، معاون عمرانی دانشگاه آزاد، رئیس شورای عالی معماری دانشگاه آزاد

- فاطمه هاشمی، مدیر گروه علوم سیاسی واحد تهران جنوب

- مهدی هاشمی، ایجاد ستادی در دانشگاه آزاد برای کنترل صحت انتخابات در انتخابات نهم و دهم، ریاست دفتر تازه‌تأسیس هیئت امنای دانشگاه آزاد، سفر به لندن برای بازرسی از دفتر آکسفورد دانشگاه آزاد (یک سال از سفر کاری مهدی هاشمی گذشته بود که عبدالله جاسبی، رئیس سابق دانشگاه آزاد، در کنفرانسی خبری در دانشگاه آزاد واحد تبریز، هر گونه ارتباط سفر پسر آقای هاشمی با دانشگاه آزاد را رد کرد، در عین حال روشن شد که مهدی هاشمی بابت این مأموریت خودساخته ماهانه ۳ هزارو ۲۰۰ پوند همراه با ۴میلیون تومان از دانشگاه آزاد دریافت می‌کرده است).

- فائزه هاشمی، معاون آموزشی و دانشجویی واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی

- یاسر هاشمی، رئیس دفتر هیئت امنای دانشگاه آزاد. یاسر همچنین رئیس دفتر اکبر هاشمی‌رفسنجانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نیز بود.

تلاش برای دخالت در پرونده کرباسچی

آیت‌الله محمد یزدی، رئیس اسبق قوه قضائیه ۲۳ آذر ۸۸ در گفت‌وگویی پیرامون تلاش هاشمی برای اعمال نفوذ در پرونده غلامحسین کرباسچی که از نزدیکان سیاسی او به شمار می‌رود، می‌گوید: «آقای هاشمی در زمان بررسی پرونده کرباسچی شهردار اسبق تهران می‌گفت این پرونده معضل است، باید بدهند مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی کند. در مجمع هم معلوم بود چه سرنوشتی در انتظار آن است.»

این موضوع به شکل تلویحی در خاطرات علی‌اکبر ناطق‌نوری هم آمده است. ناطق‌نوری می‌نویسد: «قبل از اینکه ماجرای آقای کرباسچی خدمت مقام معظم رهبری برسد، بین رئیس‌جمهور و رئیس قوه قضائیه- آقای یزدی- اختلاف ایجاد شده بود، آقای هاشمی هم از دولت حمایت می‌کرد، چون بالاخره آقای کرباسچی از دولت بود. آقا فرمودند که سران بنشینند و آقای محمدی‌گلپایگانی هم شرکت کند تا به یک جمع‌بندی برسند.»

این گزارش می‌تواند بیش از این‌ها ادامه یابد، اما برای نقض یک ادعا، یک مثال نقض هم کفایت می‌کند.

منبع: روزنامه جوان

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: