نوه پسری قاتل پیرزن تنهای محله نامجو!
مرد جوانی که مادربزرگ خود را در محله نامجو به قتل رسانده بود، دستگیر شد.
روز جمعه دوازدهم اسفندماه سال1401 بود که کشف جسد زن سالخوردهای در خانهاش در خیابان شهید مدنی از سوی همسایهها به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری 106 نامجو و تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به همراه قاضی محمدرضا صاحبجمعی؛ بازپرس ویژه قتل عمد شعبه ششم دادسرای امور جنایی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی در محل حادثه با جسد پیرزن 83 سالهای مواجه شدند که براثر ضربه یک مجسمهگچی بر سرش به قتل رسیده بود؛ بررسیهای ابتدایی نیز نشان میداد مقتول تنها بوده و هنگامی که همسایهها متوجه غیبت او شدند به خانهاش آمدند و جسد را کشف کردند؛ همچنین تلفن همراه مقتوله و یک دستگاه اکسیژنساز از خانه موردنظر به سرقت رفته بود.
پس از پایان تحقیقات میدانی در صحنه جنایت، جسد مقتول برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی از سوی قاضی جنایی ماموریت یافتند تا دوربینهای مداربسته اطراف خانه را هدف بازبینی قرار دهند و اقدامات اطلاعاتی را برای شناسایی عامل این جنایت آغاز کنند.
کارآگاهان با بررسیهای تخصصی و اقدامات فنی پی بردند، مقتوله به دلیل مشکلات خانوادگی با فرزندان خود اختلاف داشته و روز حادثه نوه مقتوله قرار بوده به خانه او برود که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.
از سوی دیگر بررسیها نشان میداد، اموال قیمتی از خانه مقتوله سرقت نشده و عامل جنایت با علم این موضوع، تنها دست به سرقت موبایل و دستگاه اکسیژنساز برای گمراهی تیم جنایی زده است که کشف این سرنخ فرضیه قاتل بودن نوه 31 ساله مقتوله را پررنگ کرد.
تم پلیسی پس از کشف این سرنخ مهم با کسب دستور قاضی جنایی راهی خانه نوه مقتوله در یکی از محلههای تهران شدند و مرد جوان را به اتهام قتل در یک عملیات پلیسی دستگیر و برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
بررسیها همچنان ادامه داشت تا اینکه صبح امروز شنبه نهم اردیبهشتماه متهم برای تحقیقات به شعبه ششم دادسرای امور جنایی منتقل شد و ضمن اعتراف به قتل مادربزرگش گفت: صبح جمعه پس از مدتها به خانه مادربزرگم رفته بودم اما او به دلیل تقسیم ارث و مشکلات خانوادگی به عمه و مادرم که عروس او بود و چندی قبل فوت کرده بود، توهین کرد.
مرد جوان ادامه داد: به همینخاطر خیلی عصبانی شدم و یک مجسمه گچی که در آنجا وجود داشت را برداشتم و به سمت مادربزرگم پرتاب کردم که اتفاقی به سرش برخورد کرد و روی زمین افتاد؛ خیلی ترسیده بودم و قصد به قتل رساندن او را نداشتم.
متهم در جریان تحقیقات گفت: پس از اینکه مادربزرگم را به قتل رساندم برای اینکه پلیس را گمراه کنم تلفن همراه و دستگاه اکسیژنساز او را به سرقت بردم اما فایدهای نداشت و بازداشت شدم؛ پشیمانم و قرار نبودم کسی را به قتل برسانم.
با دستور قاضی محمدرضا صاحبجمعی؛ بازپرس ویژه قتل عمد شعبه ششم دادسرای امور جنایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و تحقیقات همچنان ادامه دارد./تسنیم