به بهانه مرگ خودخواسته کیومرث پوراحمد؛
در مذمت آنها که خودکشی را ستایش میکنند
با هر گفتمانی که با خودکشی مواجه شویم، نکوهیده است و امثال جناب گلمکانی باید پاسخ دهند، با کدام دلیل عقلی و عرفی خودکشی را جسارت و شجاعت میداند؟
گروه فرهنگ سایت فردا: کیومرث پوراحمد با سابقه چنددهه فیلمسازی و ثبت خاطراتی شیرین برای ایرانیان در تصمیمی بهتآور به زندگی خود پایان داد تا بسیاری که با «قصههای مجید»، قصه میدیدند و میشنیدند یا با «شب یلدا» عاشقی میکردند، اندوهگین شوند.
فارغ از تصمیم اشتباه و مایوس کننده و عجیب پوراحمد برای پایاندادن به زندگیاش، بیتردید نام او در تاریخ فیلمسازی ایران به یادگار میماند اما مسئلهای فرامتنی، ستایش امر خودکشی از سوی برخی چهرهها و منتقدان است؛ برای مثال هوشنگ گلمکانی، منتقد مشهور سینما، در وصف خودشکی پوراحمد گفته است: «همینقدر سهمگین و به شکل وحشتناکی شجاعانه از سر افسردگی حاصل از ناامیدی».
یا در فضای مجازی برخی سعی میکنند به بهانه مرگ کیومرث پوراحمد با خوانشهایی شبهروشنفکرانه خودکشی را نوعی اعتراض به شرایط موجود جلوه دهند یا برخی فراتر از این میروند و مرگ خودخواسته را طغیان علیه جهان هستی معرفی میکنند؛ حال آنکه خودکشی نوعی فرار از مشکلات است. بهتعبیر دیگر با فرض اینکه حجم مشکلات بسیار زیاد است، شجاعت و جسارت در ماندن و حل مشکلات است نه رفتن و پاککردن صورت مسئله.
از سوی دیگر آنانی که با تعابیر خاص خودکشی را واکنشی منطقی نسبت به جهانپیرامون معرفیکنند، خواسته یا ناخواسته در مسیر گسترش افسردگی عمومی گام برمیدارند و پر واضح است شاید هیچ خطری بالاتر از افسردگیِ جمعی برای جامعه وجود ندارد. مقصود از این سطور آن نیست که امید واهی و تزیینی برای یک جامعه مطلوب است؛ سخن آن است که جامعهای واقعگرا میتواند بر مشکلات خویش فائق آید. افزون بر جامعه در حوزه شخصی هم همین قاعده صادق است و چه کسی یارای مخالفت با اینگزاره قطعی را دارد که درستترین راه ایستادگی در برابر مشکلات است.
نکته جالب توجه دیگر آن است که تقدیس امر خودکشی بیشتر از سوی کسانی ابراز میشود که مدعای روشنفکری دارند؛ حال آنکه روشنفکری یعنی ارائه راهکارهای پیش برنده به جامعه و روشنفکر کسی است که از جامعه خود جلوتر حرکت کند و بتواند نقش اثربخشی در بهترشدن حال مردمش ایفا کند. مشخص نیست این چهطور روشنفکریای است که نهتنها جلوتر از جامعه پیش نمیرود بلکه دچار واپسگرایی شده است و بر جامعه خود نسخه معدومشدن را ارائه میدهد و مرگ خودخواسته را نشانه شجاعت میگیرد!
بنابراین با هر گفتمانی که با خودکشی مواجه شویم، نکوهیده است و امثال جناب گلمکانی باید پاسخ دهند، با کدام دلیل عقلی و عرفی خودکشی را جسارت و شجاعت میداند؟