«فردا» گزارش میدهد: نگرانی آمریکا از دیپلماسی چین
واشنگتن نقش آفرینی سیاسی پکن را نمی پذیرد
برخی مقامات آمریکایی نیز معتقدند که نقش آفرینی چین در عرصه واسطه گری در حوزه روابط بین الملل محدود به منطقه غرب آسیا نمی شود.
گروه سیاست سایت فردا: تقابل آمریکا و چین در نظام بین الملل مدتهاست آغاز شده و ظاهرا نمی توان زمان و تاریخی را برای پایان این منازعه پیش بینی کرد! در چنین شرایطی آمریکا نمی تواند نگرانی و نارضایتی خود را بابت تحقق دیپلماسی چینی در منطقه غرب آسیا کتمان کند. این قاعده، درخصوص واسطه گری پکن در توافق صلح میان تهران و ریاض نیز صادق است.
ایندیپندنت در یکی از تحلیلهای خود در این خصوص تاکید کرده است که واسطه گری اخیر چین میان ایران و عربستان سعودی به یک دلیل مقامهای آمریکایی در واشنگتن را سخت مضطرب میکند: نقش چین بهعنوان میانجی صلح در منطقهای که برای مدت طولانی محل نفوذ آمریکا بوده است. روابط ایالات متحده و چین برسر موضوعاتی، از تجارت تا جاسوسی، بهشدت پرتنش شده است و ایندو کشور بهشکلی روزافزون بر سر ارتقای قدرت دیپلماتیک، بازدارندگی و حتی نظامی خود در حال رقابت با یکدیگر هستند.
درچنین شرایطی سادهسازی یا ساده انگاری عامدانه نقش چین در عادی سازی روابط تهران-ریاض ، بیشتر مصداق یک آدرس گمراه کننده از سوی کاخ سفید محسوب می شود. خبرگزاری رویترزاخیرا به نقل از جفری فلتمن، مقام ارشد سابق ایالات متحده و سازمان ملل متحد، نوشت که بیش از آنکه بازگشایی سفارتخانههای ایران و عربستان سعودی در پایتختهای متقابل پس از شش سال اهمیت داشته باشد، نقش چین در این میان مهمترین بخش توافق است.فلتمن که تحلیلگر شاغل در اندیشکده بروکینگز است، گفت: «این احتمالا بهطور دقیق بهعنوان یک سیلی به صورت دولت بایدن و بهعنوان مدرکی مبنیبر قدرت روبهرشد چین تعبیر خواهد شد.».
برخی مقامات آمریکایی نیز معتقدند که نقش آفرینی چین در عرصه واسطه گری در حوزه روابط بین الملل محدود به منطقه غرب آسیا نمی شود. مقامات کاخ سفید وحتی جمهوریخواهان سنا نگران هستند که رویکرد دیپلماتیک چین در نظام بین الملل تبدیل به یک روال شود. دنیل راسل، دیپلمات ارشد ایالات متحده در امور شرق آسیا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، به رویترز گفته است که که نقش میانجی چین در توافق اخیر میتواند «پیامدهای مهمی» برای واشنگتن داشته باشد. از نظر راسل اینکه چین بهتنهایی در توافقی دیپلماتیک میانجیگری کند که طرفی از آن نباشد، امری غیرعادی است. بر اساس آنچه دنیل راسل می گوید، سوال اینجا است که آیا این نقش در آینده تشکیل خواهد شد؟ آیا در بازدید شی جینپینگ از مسکو به شکل نقش میانجی میان روسیه و اوکراین متجلی خواهد شد؟
نکته مهم تر اینکه در جریان جنگ اوکراین نیز چینی ها طرح 12 ماده ای خود جهت صلح پایدار در جنگ را ارائه کردند. این طرح از سوی سران پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو) رد شد .از سوی دیگر، واشنگتن چشم خود را به روی نفوذ چین در آفریقایا آمریکای لاتین نبسته است و فعالیتهای چین برای نفوذ در سایر نقاط جهان را زیر نظر دارد. اما این نفوذ اقتصادی اکنون با نفوذ سیاسی عجین شده است. این همان موضوعی است که استراتژیستهای آمریکایی را شدیدا نگران ساخته است.در چنین شرایطی افرادی مانند هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق و تئوریسن مشهور حوزه امنیت و سیاست خارجی ایالات متحده معتقدند که باید بلافاصله واشنگتن تنش زدایی با پکن را در دستور کار قرار دهد زیرا استمرار منازعات آشکار و پنهان میان آمریکا و چین درنهایت خروجی مثبتی در سیاستگذاری های بین المللی واشنگتن نخواهد داشت! جان الترمن، از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی واشنگتن معتقد اسن که مشارکت پکن به درک قدرت و نفوذ فزاینده چین میافزاید که به نظریه کاهش حضور جهانی ایالات متحده کمک میکند.
این موضوع بیش از هر جریانی، به ضرر جوبایدن رئیس جمهورآمریکا ودموکراتهاست! سیاستمدارانی که هدف خود از بازگشت به قدرت در سال 2020 میلادی را احیای موقعیت جهانی آمریکا تلقی می کردند.....