گفتوگوی «فردا» با یک عضو کمیسیون امنیت مجلس و یک کارشناس شهری و مدیریت بحران
چهقدر در نحوه مدیریت زلزله خوی موفق بودیم؟/ مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
در مجال پیش رو و با محوریت زلزله خوی سعی کردیم در گفتوگو با کارشناسان به این پرسش پاسخ دهیم که چرا همواره در بحرانهای طبیعی شاهد انسجام مدیریتی نیستیم؟
گروه جامعه سایت فردا: یک ماه از زلزله خوی گذشته است، شتاب اتفاقات تنها در رابطه با زلزله خوی چنان گسترده و متنوع بوده است که اشاره به هر کدام و چرایی آن سیاهه بلندبالایی از این فهرست را مهیا میکند. اما آنچه بیش از همه حالا با گذشت یک ماه از این زلزله پیش چشم ما قرار دارد حکایت از یک ناکارآمدی در امدادرسانی در هنگامه یک بحران دارد، مصداق عینی و واضح آن شرایط کنونی زلزلهزدگان شهر خوی است که همچنان در یکی از بدیهیترین اصول یعنی اسکان دچار مشکل هستند. همزمانی تقریبی این اتفاق با زلزله ترکیه وضعیت را برای ما تلختر هم میکند، چرا که زلزله ترکیه با توجه به اینکه بسیار مهیبتر بوده اما در زمینه امدادرسانی بسیار منسجمتر از زمینلرزه خوی عمل شده است.
در همه یک ماه گذشته اتفاقات بسیاری در زمینه زلزله خوی افتاده است، از اخلال در توزیع کمکها که با ورود پلیس به موضوع شمایل عجیبتری یافت بگیرید تا جلوگیری از کمکهای مردمی و انتقاد تند و تیز دولت به نهاد خدماتی هلال احمر در کمکاری در امدادرسانی و البته سفر مسئولان به این منطقه که به باور برخی گرهی از مشکلات را باز نکرد. اما سوال مهم این است که چقدر در طی مدت یک ماه گذشته ما توانستیم در زمینه امدادرسانی مواقع بحرانی درست عمل کنیم؟
جلیل رحیمی جهانآبادی عضو کمیسیون امنیت مجلس از جمله مخالفان رویه موجود است. او از معدود منتقدینی است که با گذشت بیش از یک ماه از زلزله خوی همچنان با پیگیری این موضوع به وضعیت کنونی نقد دارد. او به فردا میگوید: «در زلزله خوی همچون رخدادهای مشابه دیگر مردم زلزلهزده نیازمند یکسری کمکهای اولیه هستند. به ویژه در وضعیت سرمای کنونی آذربایجان توقع اینطور بود که بتوانیم این افراد را به سرعت در کانکسها اسکان بدهیم. اما اخباری که در رسانهها منتشر میشود و همچنین گزارشهایی که از منطقه به گوش میرسد حکایت از این دارد که تعداد زیادی از مردم هنوز در چادر به سر میبرند. این موضوع قابل پذیرش نیست و البته که ستاد بحران هم تاکنون گزارشی به مجلس ارائه نداده است.»
فرار رو به جلو دولت
در همان روزهای ابتدایی وقتی انتقادها درباره نحوه کمکرسانی بالا گرفت به یکباره ویدئویی منتشر شد که در آن محمد مخبر معاون اول ریاست جمهری به تندی به رئیس هلال احمر در رابطه با نحوه کمکرسانیها میتازد. معاون رئیس جمهور خطاب به دبیرکل هلالاحمر میگوید « چرا به ما گزارش میدهید اوضاع در مناطق زلزلهزده خوی خوب است و به همه رسیدگی شده؟ مردم میگویند در سرما میخوابند، بعد شما میگویید چادر توزیع کردیم.» البته که همین موضوع در همان ابتدا هم نقدهایی را برانگیخت چرا که بسیاری معتقد بودند هلال احمر نهادی خدماتی است و انتقاد اینگونه از آن و انتشار گسترده این ویدئو تنها باعث دلسردی افراد در میانه این بحران خواهد شد. جلیل رحیمی هم با این نظر موافق است. او به فردا میگوید « شاهد این بودیم که معاون اول ریاست جمهوری انتقادهای تند و تیزی به هلال احمر داشت، ما آماری از انبارهای هلال احمر در منطقه نداریم، اگر موجودی انبار هلال احمر پر است و آن را توزیع نکرده یا در توزیع آن ناعادلانه عمل کرده اظهارات آقای مخبر به جاست اما اگر موجودی در انبار هلال احمر نیست در این جا خود آقای مخبر باید پاسخگو باشد چرا که در شورای عالی هلال احمر عمده تصمیمگیریها را خود دولت دارد.»
عدم اسکان مردم پذیرفتنی نیست
زلزله خوی و نحوه کمکرسانی ها فارغ از شکافهای عمیقی که در زمینه مدیریت بحران پیش روی ما گذاشته حواشی بسیاری هم داشته است. عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس به فردا میگوید « صرف دید و بازدید مسئولین از منطقه مشکلی حل نمیشود. نکته در این است که افرادی که نیازمند اسکان سریع دارند آمار گستردهای نیست که بهانه هم وجود داشته باشد، گاه اتفاقی به عنوان مثال چند استان را درگیر میکند و حجم آن گسترده است و میتوان تاخیر در اسکان این افراد را به دلیل گستردگی اتفاقات پذیرفت، در این جا اما به دلایلی حتی از کمکرسانیهای مردمی هم جلوگیری شد! شما وقتی به نیروی مردمی اجازه کمکرسانی نمیدهید و معتقدید باید نظارت کنید لازمه این نظارت هم این است که نهادهای خدماتی مرتبط با ستادبحران در اسرع وقت خودشان کمکرسانی کنند. اما حداقل گزارشها نشان میدهد اقدامات موثری صورت نگرفته است به ویژه در حوزه اسکان افراد در کانکس. تولید کانکس برای کشوری با این همه توانمندی کار پیچیدهای نیست، هزینههایی هم که دولت برای این موضوع در نظر گرفته است کم نیست اما اینکه در چنین بزنگاههایی در بدیهیترین اصول بحران کمبود داشته باشیم پذیرفتنی نیست.»
مدیریت ههیجانی و کرختی سالانه!
سوال فردا از دکتر مجتبی رفیعیان کارشناس شهری و مدیریت بحران آشکارا به وضعیت مدیریت بحران در ایران بازگردد. اینکه اساسا ما باوری به مدیریت بحران داریم؟ یا شاید بهتر این باشد که با مصداق وضعیت زلزلهزدگان خوی میتوانیم مدیریت بحران را در کشور دچار بحران بدانیم؟ دکتر مجتبی رفیعیان معتقد است برای قضاوت درباره وضعیت خوی نیازمند داده و پایشهایی هستیم که به دور از هیجات ژورنالیستی بتوان آن را قضاوت کرد اما او به فردا میگوید « ما سازوکار منجسم و یکپارچه و درستی را در دو سه دهه اخیر برای برخورد با حوادث غیرمترقبه نداشتیم. نمونههای آن هم مکرر وجود دارد، شاید اگر بخواهیم اصطلاحی برای آن به کار ببریم باید بگوییم ما انبساطی ـ انقباضی عمل میکنیم. به این معنا که در هنگامه این اتفاق کل دستگاهها به یکباره خودشان را مکلف میکنند تا در ساختارها و آییننامهیشان بازنگری کنند ولی خیلی زود کرخت میشوند! و از هدف اصلیشان دور میشوند و خیلی زود همه آن اهداف شکلی فرمالیته به خود میگیرند و این رویه خطرناک است چون سرعت مناسبت واکنش به حوادث را به شدت پایین میآورد» این نکتهای است که حسام الدین نراقی کارشناس حوزه امداد و نجات هم به آن اشاره میکند. او هم میگوید « ما اصلا متولی متمرکزی در خصوص مدیریت بحران و برنامهریزی و پاسخگویی در شهرستانها نداریم و عملا همه جا و همه افراد در این قبیل حوادث دخالت میکنند و نظر و برنامه میدهند و حتی مسیر منابع را هم عوض میکنند. البته بخش عمده این مسائل ناشی از ضعف مدیریتی، برنامهای و ساختاری در سازمان مدیریت بحران کشور است که مصادیق این را در خوی هم دیدیم. این سازمان به هیچ عنوان ساختار چابکی ندارد و در عین حال میخواهد همه با آنها هماهنگ باشند و این امکان پذیر نیست.»
مدیریت بحران تزئینی است!
آنچه میتواندخروجی حرفهای دکتر مجتبی رفیعیان کارشناس شهری و مدیریت بحران تلقی کرد این است که مدیریت بحران و آییننامههای آن در بدنه نظام مدیریتی اولویتی ندارد و به نوعی شکلی تزئینی به خود گفته است. او به فردا میگوید «مطالعاتی که در رابطه با بم صورت گرفت نشان داد ما بسیار بسیار در برابر چنین اتفاقات آسیبپذیر هستیم. اما نکته این است که چنین تجربهاندوزی هم گرهی از این مشکلات کم نکرد، به این معنا که زلزله رودبار تاثیری در نحوه واکنش ما در بم نداشت و زلزله بم هم تاثیری در این نحوه مدیریت بحران در اتفاقات بعدی نداشت! این منفصل بودن ساختارها تاثیرگذار است. دادههایی را به صورت پیمایشی در بم صورت دادیم که جالب توجه است، مدیر بحران کرمان میگفت که ما هیچگونه استفادهای از مکانیزمهایی که پیش از زلزله وجود داشت نکردیم! به نوعی این موضوعات وجهی تزئینی در ساختار مدیریتی ما داشته و به نظر میرسد هنوز هم چنین است. »