دکه/ بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور
بنبست ذهنی در جبهه اصلاحات/ رادیکالیسم با صدای خاتمی
در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور میپردازیم.
گروه سیاست سایت فردا: در بسته خبری پیش رو به بررسی مهمترین عناوین مطبوعات کشور پرداخته میشود.
کیهان: برخی سران اصلاحطلبان در آتشافروزی اغتشاشات نقشآفرینی داشتند
مطالبه مرزبندی و شفافسازی موضع اصلاحطلبان با براندازان همچنان با پاسخ درخوری از سوی این جریان مواجه نشده است. کماکان رویکرد حاکم بر اصلاحطلبان در قبال این مساله سیاست یکی به نعل و یک به میخ و اظهارنظرهای همدلانه با اغتشاشگران است.
کیهان در این زمینه نوشته: برخی سران جریان موسوم به اصلاحطلب، اتفاقاً نقشآفرینی پررنگی در آتشافروزی اغتشاشات و حمایت از اشرار جنایتکار داشتند؛ ضمن این که شبکه ماهوارهای اصلی فعال در اغتشاشات را معاون فراری وزیر ارشاد دولت اصلاحات سردبیری میکرد.
از سوی دیگر فاصلهگذاری میان جریان برانداز با خاتمی و نظایر او در حالی است که خاتمی اخیراً مدعی شد «نمیدانیم سالگرد انقلاب را باید جشن بگیریم یا به خاطر انحراف آن عزادار باشیم».
کیهان: فروپاشی رژیم اسرائیل زودتر از 1419 رخ میدهد
بهرغم تبلیغات رسانههای جریان اصلی در غرب اما رژیم صهیونیستی بحرانزدهتر از گذشته شده و روز به روز رو به اضمحلال میرود. آنطور که «رونین مانلیس» سخنگوی پیشین ارتش رژیم صهیونیستی نیز گفته وضعیت امروز اسرائیل بدترین وضعیتی است که در 20 سال گذشته دیده است.
کیهان در خصوص این شرایط نوشته: «بحران»، «ناامنی بیسابقه»، «انتفاضه»، «جنگ داخلی»، «انفجار اجتماعی» و بالاخره... «فروپاشی» واژههایی هستند که چند ماهی است، به شکل بیسابقهای وارد ادبیات رسانهای رژیم صهیونیستی شدهاند تا تحلیلگران شاید بتوانند، وضعیتی را که این رژیم در آن گرفتار شده «توصیف» و «تبیین» کنند.
سال 1394 یعنی حدود 7 سال پیش بود که رهبر حکیم انقلاب با جمله «اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید» پیشبینی فروپاشی رژیم اسرائیل، حداکثر تا سال 1419 شمسی را کردند. با توجه به وضعیتی که در این یادداشت صرفا نقل قول کردیم، به نظر میرسد سرعت و روند تحولات در سرزمینهای اشغالی، آنقدر شتاب گرفته که بتوان حدس زد، این فروپاشی، خیلی زودتر از اینها رخ خواهد داد.
جوان عنوان کرد: تغییرخواهی از سوی معتقدان به اسلامیت و جمهوریت
معاندین سعی دارند ایران را در مقوله حکمرانی در بنبست نشان دارند در حالی که سازوکارهای درونی جمهوری اسلامی ظرفیتهای لازم برای تحول در روندهای اجرایی را داراست.
روزنامه جوان در این خصوص نوشته: از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون سه بار جریانات فکری-سیاسی خواستار تغییر در سبک حکمرانی یا ماهیت نظام شدهاند؛ دفعه اول تغییرخواهی بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی در فروردین ۱۳۵۸ و تدوین قانون اساسی در پاییز ۱۳۵۸ خود را نشان داد. جریانات چپ، التقاطی، ملی و لیبرال مسلمانان، با پیدایش ماهیت نظام ازجمله تعبیه اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، به مخالفت برخاستند.
زمینههای مرحله دوم تغییرخواهی از پاییز ۱۳۶۸ –بخوانید بعد از رحلت امام- شروع شد و بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ و خصوصاً از ۱۳۷۷ کاملاً خود را نشان داد و با تشکیل مجلس ششم – با همین نظارت استصوابی- به اوج رسید.
مرحله سوم تغییرخواهی اکنون شروع شده است. این تغییرخواهی در راستای بندی از بیانیه گام دوم است که تجدیدنظر ناپذیریم، اما هرجا مشکلی باشد دست به اصلاح خواهیم زد. این تغییرخواهی از سوی جریان و کسانی است که ضمن اعتقاد به اسلامیت و جمهوریت و ایجاد توازن در آن، حاضر هستند همه جان و مال و آبروی خود را فدای آرمانهای امام و انقلاب اسلامی کنند.
همشهری: خطای خانم معلم آنقدر بزرگ است که همه مسئولان شهر درگیر شوند؟
روزنامه همشهری با طرح این سوال که کسی هست خبر خانم معلم قائمشهری و خبر کشف حجاب نامزد نظام مهندسی را نشنیده باشد؟ نوشته: ثمره این ضرایب غیرواقعی چیست؟
اول مسئلهسازی برای مسئولان و ورود آنها به چرخه باطل واکنشهای شتابزده است؛ یکبار خانم معلم اخراج و یکبار مورد پادرمیانی و یکبار گذشت و... .
مهمتر از این افکار عمومی است که ضرر میکند و از اخبار اصلی فاصله میگیرد. ما کمکم گرفتار یک بیخبری مدرن شدهایم.
اساسا چرا باید خبر یک کلاس درس، مدیر و مسئول و امام جمعه و استاندار را بهخط کند؟
چرا فکر کردیم خطای خانم معلم آنقدر بزرگ است که لازم است همه مسئولان شهر درگیر شوند؟
وقتی افکار عمومی را از اخبار اصلی دور نگه داشتیم و درگیر حواشی و اخبار زرد و بیثمر کردیم طبیعی است که رسانه دشمن رهزن ذهنهای بیخبر میشود. چنانچه جنونوار مینویسند کیش و دریای خزر را به چین فروختند و ایران طی یک قرارداد 25ساله مستعمره چین شد و عدهای چنان مسخ میشوند که علیه این خبر اعتراض خیابانی به راه میاندازند. این ثمره عصر بیخبری است.
صبح نو عنوان کرد: معجونی از بنبست ذهنی در جبهه اصلاحات/ رادیکالیسم با صدای خاتمی
اصلاحطلبان به شکل غیرقابل انکاری در بحران ایده و نوآوری قرار گرفتهاند و همین امر آنان را به تکرار انداخته و در لوپ ایستایی و اندیشههای کهنه قرار داده است.
صبح نو در این ارتباط نوشته: آخرین بیانیه جبهه اصلاحات ایران به ریاست بهزاد نبوی را باید معجونی از بنبست ذهنی و نگاه یاسآمیز و در عین حال باندی و محفلی به اصلاحطلبی دانست.
مهمترین بخش این بیانیه تن دادن به رهبری معنوی میرحسین موسوی و همراه شدن سیاسی با اصلاحطلبی نوع خاتمی است.
موسوی در این سالها برای اصلاحطلبان صرفا یک «انرژی ذخیره» برای کشاندن پایگاه اجتماعی اصلاحات به پای صندوقها بود و جز این هیچ ارزش دیگری نزد ایشان نداشت و ندارد. بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران، فرصت مغتنم برای عبور اصلاحطلبان از نقش سیاسی موسوی و سپردن نقش معنوی به او بود.