گفتگوی «فردا» با ابزاهیم سحرخیز
بررسی بحران سواد در نظام آموزشی کشور
معاون پیشین دوره متوسطه وزارت آموزش و پرورش می گوید:
آمار، همیشه سنجه مستندی بوده برای آگاهی از وضعیت موجود، این موضوع حالا در نظام آموزشی ایران به شکل هشداردهندهای نمود پیدا کرده است. دادههای منتشر شده رسمی از سوی مسئولان و البته دادههایی که از زبان کارشناسان با توجه به پیمایشهای صورت گرفته وجود دارد نشان از وضعیت نامناسب ما در حوزه آموزش دارد. از میزان تراکم دانشآموزان در مدارس گرفته که با استانداردهای خود وزارت آموزش و پرورش ایران فاصله معناداری دارد تا افت فاحش تحصیلی دانشآموزان ایرانی پایه ابتدایی که ما را نیازمند یک تغییر گسترده ساختاری در نوع آموزش میکند. هر چقدر هم آسیبهای دوساله فراگیری کرونا به موضوع آموزش را در نتیجه این دادههای آماری دخیل بدانیم باید بپذیریم سیاستهای آموزشی ما حداقل در یک دهه گذشته در قرارگیریمان در موقعیت کنونی بی تاثیر نبوده است.
رتبه نامناسب دانشآموزان ایران در جهان
دو آزمون جهانی تیمز و پرلز در دو حوزه ریاضیات و خواندن و نوشتن هر ساله میان کشورهای مختلفی برگزار میشود. آزمونهایی که به نوعی به ما نشان میدهد دانشآموزان هر کشور چقدر در درک مسائل آموزشی موفق بودهاند. اما رتبه ها و آمارهای سال گذشته این دو آزمون نشان میدهد که آموزش و پرورش ایران در بین حدود ۵۰ کشوری که در این آزمونها شرکت میکنند، در رتبههای آخر قرار گرفتهاند. محمد فاضل کارشناس آموزش و مشاور پیشین وزیر آموزش و پرورش با اشاره به برخی از این نتایج به فردا میگوید « یافتههای مطالعات تیمز و پرلز درباره ایران نشان میدهد که جایگاه و عملکرد کشور ایران در تمام دورههای تیمز در فاصله سالهای 1995، 1999، 2003 و 2007 میلادی و پرلز 2001 و 2006 میلادی، همواره از میانگین عملکرد بینالمللی به طور معناداری پایینتر بوده است. این رویه تاکنون هم ادامه دارد. به عنوان مثال دانشآموزان کشور ایران، در سه دوره اخیر آزمونهای تیمز و پرلز شرکت کرده و در سال 2019 میلادی، بین ۴۵ کشور جهان، چهل و دوم شدند. در سال گذشته هم از ۳۵ کشور به رتبه ۳۲ رسیده بودند. این نتایج، نشان میدهد که هنوز زیر استاندارد جهانی در حوزه آموزش قرار داریم.»
سوادی که نم کشید!
ابراهیم سحرخیز اما به نکته مهمی اشاره دارد، او معتقد است نتایج این مطالعات تنها به معنای افت سواد دانشآموزان نیست و معنای مهمتر این مطالعات به نوعی به کل نظام آموزش ایران تسری دارد. او به فردا میگوید « این مطالعه صرفا یک آزمون تحصیلی نیست بلکه کل سیستم آموزشی را در ابعاد مختلف (برنامههای درسی سیاستگذاری، روشها، اهداف و حتی بافت اجتماع، نوع ساختار خانواده) میسنجد که در مجموع بیش از ۴۰۰ عامل یا متغیر مرتبط با پیشرفت تحصیلی را از خانه و مدرسه تا جامعه و نظام آموزشی را بررسی میکند.» بدون تردید این رتبه و جایگاه، شایسته کشور ایران که براساس سند چشمانداز 1404 شمسی قرار است به عنوان قدرت اول منطقه در عرصه مختلف علمی و فناوری مطرح شود، نیست. سحرخیز میگوید « نتایج آزمون تیمز و پرلز، واقعیتهایی را از سطح علمی دانشآموزان ایرانی و کیفیت آموزش در مدارس ترسیم میکند و در این میان توجه سیاستگذاران به نتایج کسبشده توسط دانشآموزان در این آزمونها، حرکت در مسیر توزیع برابر امکانات آموزشی و بازنگری در برنامه درسی مدارس حائز اهمیت است.»
آمار وحشتناک مردودی در ابتدایی
نشست خبری معصومه نجفی پازوکی معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش هم حاوی دادههای آماری تلخی بود. او در این نشست گفت « دهه ۹۰ رویکردها در کتاب درسی تغییر کرد، اما معلمان برای همراهی با رویکردهای جدید آموزش ندیدند و فاصله بین اهداف برنامه درسی با آنچه در مدارس میگذرد زیاد است. برای توانمندسازی معلم در رویکرد آموزشی باید وضعیت فعلی را بررسی میکردیم. در روند بررسیها، یکی از شاخصها نرخ تکرار پایه است که در دوره ابتدایی ۳ درصد و در پایه اول ابتدایی ۱۰ درصد بود که آمار وحشتناکی است و باید به طور ویژه به آن توجه کرد.» ابراهیم سحرخیز هم در رابطه با این آمار معتقد است چالشهای مهم وزارت آموزش و پرورش در یک دهه گذشته همچنان همانهایی است که بود. یکی از آنها کمبود معلم است که همچنان کسی به آن دقتی ندارد. او به فردا میگوید « انتخاب معلم برای دوره ابتدایی، برنامه درسی و روش آموزشی مدارس بسیار تأثیرگذار است؛ روشهای آموزش دانش آموزان را برای درک معنادار مفاهیم علمی آماده نمیکند.»