با چشمان تمام بسته
« شهرداری تهران نسبت به کودکان کار هیچ وظیفه قانونی ندارد.»، «در حوزه معتادین متجاهر نیز شهرداری تهران وظیفه ذاتی نسبت به این مسئله ندارد.» اینها گفتههای احمد احمدی صدر مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران است که همین دیروز به رسانهها عنوان شده است، این را بگذارید کنای این گفته صریح شهردار پایتخت که گفته بود « مسئولیت آلودگی هوای تهران با شهرداری نیست.» رد این گفته هم هنوز در حافظه مجازی اینترنت به وفور یافت میشود. اینها در حالی است که یکی از وعدههای پرتکرار علیرضا زاکانی در هنگامه انتخابش بر صندلی ساختمان خیابان بهشت این بود که 6 ماهه معتادان متجاهر پایتخت را جمعآوری میکند. اما حالا نه تنها به این وعده عمل نکرده که معاون او گفته اساسا وظیفهای برای تحقق این وعده ندارد، و البته اینکه در چالش آشکار آلودگی هوای تهران هم به صراحت از وظیفه قانونی خود شانه خالی کرده است.
واکنش علیرضا سرحدی کارشناس امور شهر به این گفتهها یک شگفتی است. وقتی از او میپرسیم که شهرداری تهران اگر در این موارد وظیفه ندارد اساسا چه باید کند به فردا میگوید « این سوال بیشتر شبیه یک چیستان طنزآمیز است!» او به فردا میگوید « با این حساب وظیفه مدیریت شهری این است که عوارض دریافت کند، پول بگیرد و جریمه کند. یا به ساختمانهای خلاف مجوز بدهد و تراکم بفروشد! و بعد از آن درآمد حاصل این موارد را هر طور که دلش خواست خرج کند!» اشاره این کارشناس شهری هر چند تنیده به شوخی تلخی است اما پس پشت آن یک نظام استدلالی مشخصی نهفته است؛ اینکه وقتی مدیریت شهری منکر انجام وظایف صریح قانونی خود میشود بنابراین حتما به کار دیگری خواهد پرداخت.
استناد قانونی حرفهای مسئولان شهری چیست؟
اما این گفتههای مسئولان شهری چقدر مستند قانونی دارد؟ در رابطه با آلودگی هوای تهران ماجرا روشنتر از هرچیزی استو در متن قانون هوای پاک و حتی متون قانونی دیگر صراحتا یکی از نهادهای متولی شهرداری تهران است، آن هم با آگاهی به این موضوع که میدانیم سهم آلایندههای محرک و البته ناوگان حمل و نقل فرسوده عمومی شهر در آلودگی هوای تهران بیشتر از آن چیزی است که تصور کنیم. علیرضا سرحدی میگوید « مدیریت شهری بر اساس چه مستنداتی از حل چالش آلودگی هوا شانه خالی کرده است؟ اگر شهردار عنوان میکند شهرداری وظیفهای در رابطه با آلودگی هوا ندارد باید پرسید این حرف بر چه استنادی گفته میشود؟ حتما آقای زاکانی بر مبنایی این ادعا را داشته، سهلترین کار این است که آن مبنا را برای افکار عمومی توضیح دهد و بعد از آن از حل آلودگی هوا کنار بکشد!»
نمایش مبارزه با آسیبهای اجتماعی
وعده مهم دیگر علیرضا زاکانی در رابطه با معتادان متجاهر بود. او وعده داد 6 ماهه این افراد را از سطح شهر جمع میکند. همان روزها هم پلیس به این وعده واکنش نشان داد و آن را به نوعی غیرعملی دانست اما شهردار تهران با تشکیل قرارگاه آسیبهای اجتماعی به نمایش اراده اجرایی شدن این وعده پرداخت. هر چند حالا با گذشت یک سال از آن وعده نه تنها تحقق پیدا نکرده است بلکه به شکل آشکاری حالا شهرداری میگوید این کار وظیفه قانونی این نهاد نبوده است. علیرضا سرحدی معتقد است کنار هم قرار دادن این موارد نیازی به کار کارشناسی ندارد و ماجرا عیانتر از آن است که حتی از زبان یک کارشناس حوزه شهری بیان شود. او به فردا میگوید « گفتههای اخیر مسئولان مدیریت شهری از حد و اندازه کارشناسی خارج است. این موارد چنان آشکار است که هر آدم عادی هم توان تحلیل و اثبات نادرستی این گفتهها را دارد. چرا که دلایل نادرستی این گفتهها را میتوان مستتر در حرفهای خودشان یافت.»
رویای پاسخگویی مدیریت شهری
چالش آلودگی هوا یا کودکان کار و معتادان متجاهر چالش امروز و دیروز نیست و رد آن را میتوان در دودهه اخیر مسائل شهری به چشم دید اما تفاوت اداره شهر آنقدر تفاوتهای بنیادینی داشته که قابل چشمپوشی نیست. علیرضا سرحدی به فردا میگوید « موضوع وضعیت کنونی و البته تفاوت بزرگ آن نسبت به گذشته این است که شهرداری نه تنها پاسخگوی عملکرد نادرست خود نیست بلکه اساسا این تکالیف قانونی را وظیفه خود هم نمیداند! در گذشته هم چنین مواردی وجود داشت، اما یک چهارچوب مشخصی پیدا کرده بود که میشد به آن نقد وارد کرد و مدیریت شهری برای اقناع افکار عمومی به خودش زحمت پاسخگویی میداد و در حل آن مشکل میکوشید اما در دوره کنونی این وضعیت به گونهای تغییر پیدا کرده که اساسا آقایان به هیچکسی پاسخگو نیستند و بدتر از آن اینکه هیچ نهاد ناظری هم ندارند. وگرنه شورای شهر تهران میتوانست به واسطه این تناقضات مکرر مسئولان مدیریت شهری آنها را مجبور به پاسخگویی کند. اما میبینیم که شورای شهر هم در کنار شهردار چشمش را بر این همه تخلف آشکار بسته است. »