عملیات رسانه ای برائت از جاسوس!
تلاش جریان سیاسی و رسانهای اصلاحطلب برای تبری جستن از مقولهای تحت عنوان «علیرضا اکبری» به عنوان یک جاسوس اما در حدی است که طی نزدیک به دو هفتهای که از اعدام او میگذرد برخی از این رسانهها به امحا و حذف کردن سند اصلی گفتوگوهای انجام شدهشان با او و نیز اغلب یادداشتهایی که به قلم اکبری منتشر کرده بودند، پرداختند.
«انقلابی دوآتشه»، «انقلابی و دلواپس» عنوانهایی که برخی پایگاههای خبری نزدیک به اصلاحطلبان در تلاش برای تبری جستن از «علیرضا اکبری» جاسوس دوتابعیتی انگلیس پس از اعلام حکم او و آویخته شدنش به دار مجازات به کار بردهاند. روز گذشته هم «انتخاب» به انتشار گزارشی پرداخت با این مدعا که «در حالی که کیهان مدعی شده علیرضا اکبری از حامیان برجام و FATF بوده، اما نگاهی کوتاه به نوشتههای او، خلاف این موضوع را نشان میدهد.» این گزارش که در بعضی دیگر از سایتهای همسوی انتخاب همچون «خبرآنلاین» نیز بازنشر یافت، با تکیه به تعدادی از مطالبی که اکبری در صفحه فیسبوکاش به طور عمده در سالهای 94 تا 95 نوشته بود، سعی داشت او را به عنوان فردی متعلق به «جریان منتقد برجام» معرفی کند. اکبری در این نوشتهها که مشخصاً در بازه زمانی ارتباطش با سرویس جاسوسی انگلیس آن هم پس از خروج از ایران به بهانه ابتلا به بیماری نوشته شده ضمن طرح انتقاداتی به محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه وقت، مواضعی از این دست را مطرح کرده که چرا دولت روحانی توقعات عمومی از نتایج مذاکرات و برجام را بالا برده است؟
فارغ از اینکه تا چه حد میتوان نظرات فردی را که سابقه بازداشت به اتهام ارتباطات مشکوک با سفارت کشور خارجی و بعد اشتغال به فعل جاسوسی داشته و محتملاً سعی میکرده برای خود حاشیه امن و وجهه موجه ایجاد کند، مبنایی برای منتسب کردن او به یک جریان سیاسی قرار داد، پاسخ به درستی یا نادرستی این ادعا را اکبری خود در یکی از همین یادداشتهای مورد استناد «انتخاب» به وضوح داده است. او در متنی درباره لوایح FATF اگر چه مینویسد: «تصویب لوایح FATF، مسیرهای انتقال ارز به داخل را مسدود میکند» و به نحوی خود را در زمره مخالفان تصویب این لوایح معرفی میکند اما چند خط بعد بر ارتباط خود با «دلواپسان» و منتقدان برجام (آن گونه که مورد ادعای انتخاب است) خط بطلان میکشد که «همان زمانها، بعضی از عزیزان رده اجرایی، خرده میگرفتند که ما هم حرفهای دلواپسان را میزنیم و متأسفانه با اینکه قادر بودند، اما مایل نبودند تفاوت ماهوی این گونه نظرات مشفقانه را با آن گونه مواضع تفکیک کنند.»
امحای گفتوگوها و یادداشتهای منتشر کرده از یک جاسوس
تلاش جریان سیاسی و رسانهای اصلاحطلب برای تبری جستن از مقولهای تحت عنوان «علیرضا اکبری» به عنوان یک جاسوس اما در حدی است که طی نزدیک به دو هفتهای که از اعدام او میگذرد برخی از این رسانهها به امحا و حذف کردن سند اصلی گفتوگوهای انجام شدهشان با او و نیز اغلب یادداشتهایی که به قلم اکبری منتشر کرده بودند، پرداختند. این گونه است که وقتی میخواهید لینک همرسان شده این مطالب در توئیتر اکبری را باز کنید با پیام «چنین صفحهای موجود نیست» مواجه میشوید. سایت «خبرآنلاین» که اتفاقاً بر ارتباط اکبری با اصولگرایان و انقلابیها اصرار دارد، یکی از سایتهایی است که همین رویه را پیش گرفته و به همین دلیل اگر چه یکی از معروفترین تصاویر اکبری عکسی از او با پس زمینه دیوار کافه خبر در خبرآنلاین است اما جستوجو برای پیدا کردن سند این گفتوگو در این رسانه به جایی نمیرسد.
این در حالی است که خبرگزاریهایی مثل «مهر» و «فارس» که در حدود سالهای 86 و 87 با اکبری پیرامون مسائلی نظیر مذاکرات و پرونده هستهای گفتوگو کرده بودند نیازی به حذف اسناد این گفتوگوها از آرشیو خود ندیدهاند.
انکار نیمه واقعی تصویر اکبری
وجه دیگر لنگ بودن پایه استدلال گزارشهایی که برای بهره بردن از اکبری به عنوان حربهای در تقابل با جریان انقلابی منتشر شده، روایت ناکامل از مواضع او و اتفاقاً انکار نیمه واقعی تصویر است.
آنجا که علیرضا اکبری به عنوان یادداشتنویس مطلوب رسانههای اصلاحطلب مثلاً در یادداشتی که 10 بهمن 1397 در روزنامه اعتماد منتشر کرد و با تیتر یک روزنامه یعنی «پیام موشکی ایران/ علی شمخانی: ایران ارادهای برای ارتقای برد موشکها ندارد» همزبانی کرده و برداشت تقطیع شده «اعتماد» از مواضع دبیر شورای عالی امنیت ملی در آن زمان را «پیام حسن نیت» و در جهت حساسیتزدایی از غرب ارزیابی کرد. ارزیابی که بیش از حد مشخص است تا چه حد با دیدگاههای مطلوب اصلاحطلبان منطبق بوده. جز موارد متعدد از این همخوانی دیدگاهها و تحلیلها که شاید چندان آشکار به نظر نیاید، مراجعهای به مطالب و محتواهایی که علیرضا اکبری در صفحات اینستاگرامی و توئیتری خود بویژه در نیمه دوم دهه 90 منتشر کرده به نحو آشکاری قرابت و تعلق خاطر او به اصلاحطلبان و دولت مورد حمایت آنها را تبیین میکند.
مرور توئیتهای اکبری
او که روزی در توئیترش با انتشار عکس خاتمی و طرح این ادعا که به خاتمی اجازه ندادند در عروسی دختر موسوی شرکت کند، نوشته بود: «چهارچوب اصلاحات، مهمتر از اصلاحطلبان است» زمانی دیگر با به اشتراک گذاشتن عکس بهزاد نبوی و نوشتن متنی در رثای او از دلتنگی و اشتیاق تجدید دیدارش خبر میدهد. مرور توئیتهای اکبری در حدود اردیبهشت سال 96 هم به نوبه خود جالب توجه و به نحو مشخصی ردکننده ادعای دلواپسی و منتقد برجام بودن او است. تمام توئیتهای اکبری در آن بازه، تصویرنوشتههایی با پس زمینه بنفش در مدح و دفاع از حسن روحانی است. آنقدر مستمر که گویا برای خودش نقشی در حد یکی از ستادهای تبلیغاتی او قائل بوده است، البته پس از آنکه به دلیل کنارهگیری اسحاق جهانگیری دیگر نمیتوانست از یک چهره مشخص جبهه اصلاحطلبان دفاع کند. اینکه او پس از اعلام نتایج انتخابات از پیروزی روحانی و راه یافتن اصلاحطلبان به دوره چهارم شورای شهر تهران این گونه استقبال کرده بود که «تبریک این ققنوس نبود که برخاست، این سیمرغ بود و سیمرغ» به هر چه بیاید به ادعای متعلق دانستن او به جریان انقلابی به واسطه برخی اظهارنظرهایش پیرامون برجام نمیآید. بر این اساس خوب است اگر در میانه تلاش برای اعلام برائت کردن از این فرد و تبدیل کردن او به وسیلهای برای حمله به رقیب، بازبینی کاملی نسبت به خط و ربط مواضع اکبری انجام دهند و گمان نکنند که کار تبری جستن با حذف اسناد و استناد گزینشی مواضع یک فرد شدنی است.
روزنامه ایران