وقتی میتوانیم تسلیم شویم چرا تنگه هرمز را ببندیم؟!
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی به پیشنهاد بستن تنگه هرمز به روی کشتیهای تجاری غربی توسط مدیرمسئول کیهان و پیگیری آن از سوی نمایندگان مردم در مجلس پرداخت و نوشت: «شریعتمداری 23 آذرماه در قالب یادداشتی که در روزنامه کیهان منتشر شد، نوشت: «جمهوری اسلامی ایران حق دارد و میتواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه هرمز را به روی تمامی کشتیهای نفتکش و حتی کشتیهای حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد.»
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارشی به پیشنهاد بستن تنگه هرمز به روی کشتیهای تجاری غربی توسط مدیرمسئول کیهان و پیگیری آن از سوی نمایندگان مردم در مجلس پرداخت و نوشت: «شریعتمداری 23 آذرماه در قالب یادداشتی که در روزنامه کیهان منتشر شد، نوشت: «جمهوری اسلامی ایران حق دارد و میتواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه هرمز را به روی تمامی کشتیهای نفتکش و حتی کشتیهای حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد.» شریعتمداری طی روزهای اخیر و پس از افزایش تنشها میان ایران و اروپا هم این ایده تکراری خود را در گفتوگو با خبرگزاریهای اصولگرا دوباره تکرار کرده است. ایده شریعتمداری اما این روزها شرکایی نیز میان اصولگرایان پیدا کرده است. 3روز قبل بود که توییتی به نقل از زهرا شیخی، نماینده مردم اصفهان منتشر شد. شیخی در توییت خود در واکنش به تنشهای اخیر با اروپا نوشت: «وقت مماشات نیست، همه کشورهای جهان عوارض عبور از تنگهها را میگیرند... اروپاییان بابت امنیت کشتیهایشان باید به سپاه ما خراج دهند.»؛.. 2 بهمنماه خبری به نقل از محمدحسن آصفری عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی منتشر شد که نشان میداد مجلس بهدنبال ارائه یک طرح دوفوریتی برای محدودسازی تردد کشتیهای اروپایی در تنگه هرمز است. آصفری اعلام کرد مجلس بهدنبال طرحی است که محدودیت تردد کشتیهای تجاری اروپایی در تنگه را بهدنبال داشته باشد.»
این روزنامه در ادامه همچنین به نقل از یک استاد دانشگاه نوشت: «هر نوع اقدامی برای بستن این تنگه تبعات سنگینی را برای ایران به همراه خواهد داشت... جدا از بحث برجام، موضوع همکاری نظامی ایران با روسیه هم برای کشورهای اروپایی مطرح است. در این شرایط ایران باید در حوزه سیاسی، نظامی و ارتباطی بهگونهای برنامهریزی کند که مناسبات ارتباطیاش با همه جهان در وضعیت عادی قرار بگیرد. دست زدن به اقداماتی که بر آتش تنشها بدمد نه به نفع ایران است، نه به نفع کشورهای منطقه».
گفتنی است مدیرمسئول کیهان در یادداشت ۲۲ آذرماه از بستن تنگه هرمز به روی نفتکشها و کشتیهای تجاری کشورهای یادشده بهعنوان یکی از اهرمهای قدرتمند و پشیمانکننده برای مقابله با جنایات آمریکا و اروپا یاد کرده بود با این استدال منطقی و قانونی که اولاً تنگه هرمز، دومین تنگه پرترافیک دنیاست که روزانه نزدیک به 18 میلیون بشکه نفت که معادل 42 درصد نفتخام حملشده جهان توسط نفتکشهاست، از آن عبور میکند، ثانیاً جمهوری اسلامی ایران با استناد به کنوانسیونهای 1958 ژنو و 1982 جامائیکا که موضوع آن «نظام حقوقی آبراههای بینالمللی و حق عبور کشتیهاست» حق دارد و میتواند در صورتی که منافع ملی خود را در مخاطره ببیند، تنگه هرمز را به روی تمامی کشتیهای نفتکش و حتی کشتیهای حامل کالای تجاری و تسلیحاتی ببندد و دلیلی ندارد که کشورهای متخاصم از تنگهای که در آبهای سرزمینی کشورمان قرار دارد اجازه عبور داشته باشند. این حق مسلم و قانونی ایران است که به کشتیهای نفتکش و شناورهای حامل کالای تجاری متعلق به کشورهای متخاصم اجازه عبور از تنگه هرمز را ندهد.
این مطالبه تا حدی بر مستندات قانونی و حقوقی استوار است که نمایندگان مجلس نیز براساس آن اقدام به نگارش طرحی دوفوریتی برای محدودسازی تردد کشتیهای کشورهای غربی برای مقابله با اقدامات خصمانه آنها علیه ملت ایران کردهاند.
اما متاسفانه طیف مدعی اصلاحات مدتهاست در کنج عافیت بدون توجه به واقعیات فضای بینالملل، تنها راه را تقلیل امنیت ملی، زندگی در سایه مذاکرات نااستوار بر سر داشتهها و دستاوردهای کشور و تسلیمطلبی در برابر دشمن معرفی میکنند.
این جریان حتی زمانی که رئیسجمهور مورد حمایتشان نیز در واکنش به تهدید دولت ترامپ مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران، موضوع بستن تنگه هرمز به روی کشتیهای آمریکایی را مطرح کرده بود، در مواضعی از سر خفت او را اینگونه سرزنش کردند: «روحانی شیخ دیپلمات است نه سرهنگ تهدید. به این ترتیب میتوان نوعی سیاسـت لبه پرتگاه را در جهتگیریها و اظهارنظرهای روحانی مشاهده کرد. اگرچه به صفر رساندن صادرات نفت ایران از سوی آمریکا در حکم بازی با دم شیر اسـت، به همان میزان نیز بسته شدن تنگه هرمز از سوی ایران در حکم همین بازی است.»
تسلیمطلبان افراطی مدعی اصلاحطلبی همواره در بزنگاههای تاریخی در مواجهه با دشمنان ملت، با جریان خارجی همراهی و بهجای قرار گرفتن در صف ملت ایران، همراهی با تحریمکنندگان و صف بیگانگان را ترجیح داده و نسخه تسلیم پیچیدهاند.
و بالاخره، انتظار آن بود که مدعیان اصلاحات ابتدا کنوانسیونهای بینالمللی درباره، «آبراه»ها را مطالعه میکردند و سپس به اظهارنظر در این خصوص میپرداختند. ولی در این خصوص نیز مانند بسیاری از موارد دیگر نظیر مذاکرات هستهای بیآنکه از متن برجام خبر داشته و یا آن را مطالعه کرده باشند، به همینگونه اظهارنظرهای عوامانه بسنده میکردند./کیهان