رد پاي آمريكا در گزارش جديد آژانس
جمهوری اسلامی: بيست و سومين گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره پرونده هستهاي ايران و دومين گزارش آقاي آمانو در كسوت دبيركلي جديد اين سازمان درحالي منتشر شد كه قرار است همين گزارش هفته آينده به نشست شوراي حكام ارائه گردد. اين گزارش كه سرشار از نكات غيرحقوقي و بي مبنا بوده و در چارچوب طرح عمليات رواني عليه جمهوري اسلامي ايران تنظيم شده، مملو از جملات منفي، كذب و كنايه آميز است درحاليكه درباره جنبههاي مثبت همكاري ايران با آژانس تقريباً سكوت كامل در پيش گرفته است. اين گزارش كه عمداً تمامي موازين بينالمللي و مقررات موجود ميان ايران و آژانس را زير پا گذاشته و تركيبي از اقدامات آقاي هاينونن و آمانو تحت سرپرستي و راهبرد آمريكا به حساب ميآيد، بر دو محور اساسي استوار شده است. محور نخست آنكه سعي كرده چنين القاء نمايد كه جمهوري اسلامي ايران با آژانس همكاري لازم را نكرده است. در اين گزارش اشارهاي به اينكه تمامي مواد و تاسيسات هستهاي ايران تحت نظارت و اشراف كامل 24 ساعته آژانس و دوربينهاي نصب شده سازمان قرار دارد، نشده و فضاي گزارش به نحوي تنظيم شده كه گويي آقاي آمانو هيچ همكاري را از ناحيه ايران بجز تبعيت محض از فرامين و دستورالعملهاي غرب نميپذيرد درحاليكه تجربه تعامل سالهاي اخير با آژانس به ملت ايران ثابت كرده كه گزارشهاي آژانس بين المللي انرژي اتمي محصول مشترك وزارت خارجه آمريكا و سازمان "سيا"مي باشد و فقط با سر برگ آژانس و مهر و امضاي دبيركل آژانس منتشر ميشود. گزارش روز دوشنبه آقاي آمانو نيز از اين قاعده شوم خارج نيست به گونهاي كه گويا آقاي آمانو تحت ماموريتي صريح از آمريكا، مسئوليت خود را به عنوان مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي فراموش كرده و دقيقاً چيزهايي را در گزارش خود منعكس كرده كه براي پيشبرد اهداف شوم آمريكا در مقابله با ايران مفيد و مناسب است. كدام عقل سليمي ميپذيرد كه در گزارش به اصطلاح فني و حقوقي بالاترين مقام آژانس بينالمللي انرژي اتمي در مورد فعاليتهاي هستهاي يك عضو سازمان، هيچ موازنهاي بين "حقوق" اعضا و "تعهدات" و "مسئوليتهاي" آن وجود نداشته باشد و به طور يكطرفه و باج خواهانه با يك عضو كه فقط موظف به رعايت موافقتنامههاي پادمان، و نه بيشتر از آنست، برخورد شده باشد. به طور مثال چگونه است كه در اين گزارش به موافقت يكسال اخير ايران با تحت پوشش قرار گرفتن كل تاسيسات و برنامههاي هستهاي اشارهاي نشده كه بازرسان آژانس بر تمام فعاليتها و مواد تغليظ شده نظارت داشته و حتي جابجايي يك گرم از مواد اورانيوم غني شده بدون اطلاع بازرسان آژانس امكان پذير نميباشد. در اين گزارش با توجه به اشراف اطلاعاتي و نظارتي بازرسان آژانس بر فعاليتهاي هستهاي ايران در حركتي القايي سعي شده درباره حجم مواد هستهاي ايران گزارش ادعايي منابع ناشناس آمريكايي منعكس شود و همين نكته پايه و اساس جوسازي عليه ايران قرار گيرد. در گزارش آمانو موضوع عدم پذيرش و مخالفت با دو تن از بازرسان آژانس به معناي مخالفت ايران با بازرسي و اخراج بازرسان از ايران دانسته شده درحاليكه اين گزارش هيچ اشارهاي به اينكه ايران دو بازرس جديد را پذيرفته، نكرده است. اين گونه شيطنتها در گزارش نويسي آقاي آمانو فراوان است. آقاي مدير كل حتماً ميدانند كه حق رد يا تأييد بازرسان از حقوق مسلم همه كشورهاي عضو آژانس است و جمهوري اسلامي ايران نيز حق دارد برخي بازرساني را به دليل سوابق و عملكرد سوء آنان نپذيرد ولي اين حق كاملاً قانوني در اين گزارش به منظور ضربه زدن به ايران، ناديده گرفته شده است. در گزارش جديد مدير كل آژانس همچنين درباره آنچه به عنوان عدم مجوز بازرسي از راكتور آب سنگين اراك آمده بايد خاطرنشان كرد كه بازرسي از كارخانه آب سنگين اراك در چارچوب پادمان قرار ندارد، هر چند پيش از اين مجوزهايي براي بازديد به بازرسان آژانس داده شده ولي اين همراهي و دست و دلبازي به معناي ايجاد حق تلقي شده و آژانس عليرغم داشتن آگاهيهاي كامل از مسائل آب سنگين اراك از اين موضوع به عنوان سوژه براي دامن زدن به زياده خواهيهاي بي مبناي غرب عليه ايران استفاده كرده است. بنابر اين بايد به مدير كل جديد آژانس تفهيم كرد كه نبايد انتظار داشته باشد جمهوري اسلامي ايران فراتر از مقررات آژانس و پادمان عمل كرده و در مقابل باج خواهيهاي آمريكا تسليم شود. محور دوم اين گزارش، كه ايرادي ساختاري و سياسي به آن وارد است، اتكاء به گزارشهايي است كه كاملاً ادعايي و مجهول ارائه شده و منابع آن آمريكاييها هستند. اين مطالب، كه بدون پشتوانه حقوقي و فني و صرفاً براساس ادعاي موهوم منابع نامشخص ارائه شده، آنچنان واهي ميباشند كه نه تنها ارزش پاسخگويي را ندارند بلكه طرف آمريكايي هم عليرغم گنجاندن اين موضوع در گزارشهاي اخير آژانس حتي نتوانسته يك برگ مدرك مستدل در اين باره ارائه دهد. اين قبيل آرايهها در گزارش مدير كل آژانس نشان ميدهد كه آمريكا بيش از پيش به دروغگويي و عوامفريبي عليه برنامههاي هستهاي ايران روي آورده و آژانس نيز با آمدن آقاي آمانو با شدت بيشتري تحت تاثير را هبردهاي آمريكا قرار گرفته و آنچه را كه آمريكا در دستور كار مديركل آژانس قرار ميدهد، چشم و گوش بسته در خلال گزارشهاي خود منعكس ميكند. بدين ترتيب آنچه در گزارش 9 صفحهاي مدير كل جديد آژانس منعكس شده، مغرضانه و با ادبياتي كاملاً آمريكايي و ضدايراني است و شايد بتوان دليل آنرا خوش خدمتي آمانو به آمريكا و اظهار قدرداني از حمايتهايي دانست كه كاخ سفيد براي روي كار آمدن وي انجام داده و همچنين شغل جديدي است كه آقاي "اولي هاينونن" معاون آمانو قرار است پس از پايان قريب الوقوع مأموريتش در آژانس، در دولت آمريكا به وي داده شود كه طبعاً ميتوان اين گزارش را هزينه مشاغل جديد اين دو تلقي كرد.