گزارش آژانس و حقوق ايران
محمود صدري
دنیای اقتصاد: گزارش تازه آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره برنامه هستهاي ايران، مفادا حاوي نكته جديدي نيست؛ اما به لحاظ فضاي انتشار و آثار مترتب بر آن، در خور تامل جدي است. نكته تكراري گزارش آژانس اين است كه برنامه هستهاي ايران لزوما صلحآميز نيست و احتمال انحراف در آن وجود دارد. اين ادعا پيشتر و به كرات اقامه شده و جمهوري اسلامي هر بار آن را تكذيب كرده است. بحث بازرساني كه ايران آنان را نميپذيرد نيز موضوعي تكنيكي است كه به هر حال براي آن راهحلي پيدا خواهد شد؛ اما نكته جديد اين گزارش، ادبيات آن است كه به نظر ميرسد از فضاي بينالمللي تاثير پذيرفته است. در گزارشهاي قبلي آژانس، نوعا جملات و عباراتي قابل تفسير و تاويل وجود داشت كه ايران و رقباي بينالمللي آن ميتوانستند آنها را به نفع خود تفسير كنند. حال آنكه در گزارش جديد، اين ويژگي بسيار كمرنگ شده است و نماينده ايران در آژانس آن را موجب بياعتباري اين نهاد تابعه سازمان ملل خوانده است. فضاي بينالمللي پيرامون ايران كه بر نويسندگان گزارش آژانس تاثير گذاشته، فضاي قطعنامه چهارم شوراي امنيت است. در ماههاي پس از تصويب قطعنامه چهارم، آمريكا و اروپا همه احتياطهاي حقوقي را در مواجهه با ايران كنار گذاشتهاند و چندان پرواي مستند گويي ندارند. اين رفتار حتي بر كشورهايي مانند ژاپن هم اثر گذاشته است. معناي اين رفتارها و مفهوم فضاي تازه اين است كه ايران ديگر نميتواند منتظر استدلال حقوقي حريفان جهاني خود بنشيند. صحنه استدلال حقوقي جاي خود را به صحنه منازعه سياسي تمامعيار داده و آژانس هم وارد كارزار سياسي شده است. در چنين فضايي طبعا ايران ديگر نه ابزار حقوقي موثري در اختيار دارد و نه اساسا به آن نيازي دارد؛ زيرا در منازعهاي كه يك طرف آن سياسي و طرف ديگرش حقوقي باشد، معمولا حقوق مقهور سياست ميشود. تاكيد نماينده ايران بر بياعتباري گزارش آژانس، نخستين پاسخ سياسي به اين نهاد است و اگر آژانس به رويه كنوني خود ادامه دهد، بعيد نيست كه ايران و آژانس به سوي انفصال گام بردارند؛ زيرا فلسفه وجودي اين نهاد بينالمللي نظارت توامان بر حقوق و تكاليف اعضا است و اگر ايران به اين نتيجه برسد كه آژانس، تكاليف را طلب ميكند و حقوق را محترم نميشمارد، ممكن است در رابطهاش با اين نهاد تجديدنظر كند. مقامهاي ايران در سالهاي اخير بارها چنين تحليل و تهديدي كردهاند و پس از گزارش اخير آژانس احتمالا اين انگيزه در آنان تقويت خواهد شد و اگر چنين شود، حقوق بينالملل، بازي را به سياست بينالملل خواهد باخت.