کیفیت خودرو بحثی اخلاقی است
علیرضا اسماعیلی از نقش کیفیت خودروها در تصادفات میگوید
همین امروز صبح برخورد یک دستگاه خودرو سواری پژو ۲۰۷ در بزرگراه شهید خرازی باعث مرگ تمامی سرنشینان این خودرو شد. یک اتفاق در خبرهای شهری که از فرط تکرار به چشم مخاطب حالا معمولی به نظر میرسد. پیشینه این خبر به ظاهر معمولی را میتوان با کلیدواژه «تصادفات شهری» به چشم دید؛ هولناک است! جستجوگر گوگل نتایج صدها صفحه از این کلیدواژه را پیش روی چشم ما میگذارد. در یکی از آنها که مربوط به همین چند ماه پیش است آمده در تصادفی که بین دو خودروی پژو رخ داده 9 نفر در این دو خودرو کاملا سوختند! این خبر از فرط شگفتی حتی واکنش رئیس پلیس راهور را هم به همراه داشت، او گفته بود «مگر در این خودروها تی ان تی قرار داشت؟» از اینجای ماجرا هم تکراری است، پلیس و مسئولان از کیفیت نازل خودروهای داخلی گفتهاند و خودروسازان احتمالا دستشان را از پشت قفل کردهاند و رو به آسمان سوت زدهاند!
ادامه سریال مرگبار متلاشی شدن خودروها
سریال متلاشیشدن خودروهای ایرانی در هنگامه اتفاقات اینچنین ادامه دارد. جلال ملکی سخنگوی سازمان آتشنشانی هم در مورد اخیر اظهارنظر کرده است. او در رابطه با تصادف صبح امروز گفته است « ایمن سازی خودرو موضوع بسیار مهمی است که جا دارد نهادهای نظارتی بر این موضوع ورود کنند چرا که به نظر میرسد کیفیت این گونه خودروها زیاد مناسب نیست.» پیش از او هم بارها پلیس با طعنه و اشاره به این موضوع اشاره کرده بود. طعنههای پلیس در ادامه سریال گلایههای او در نقد کیفیت خودروهای داخلی است. پربیراه نیست که در موارد پیشین هم عموما توجیهات این شرکتها خارج از عقلانیت بوده است. چه در زمینه حاشیهساز بازنشدن ایربگهای خودروها و چه درباره باک بنزین آنها. در حاشیه این گلایهها اما سردار کمال هادیانفر به آمار بالای تعداد تصادفات در ایران اشاره میکند. از ۳۰۰هزار مجروح و ۱۷هزار قربانی سالانهای میگوید که به باور او ۵۰۴میلیارد تومان هزینه مستقیم و غیرمستقیم به همراه داشته است.
سهم کیفیت در تصادفات چقدر است؟
حالا پلیس چند ماهی است که کیفیت و ایمنی خودروها را صاحب سهم قابلتوجهی در تصادفات عنوان میکند اما این موضوع چقدر در رابطه با میزان تصادفات موثر است؟ علیرضا اسماعیلی، فرمانده پیشین پلیسراه و استاد کنونی دانشگاه است. او معتقد است اگر قائل به تقسیمبندی سهم در تصادفات باشیم ایمنی و کیفیت خودروها نسبت به مولفههایی چون خطای انسانی سرنشینها و حتی ایمنی جادهها درصد کمتری دارد. اما این به معنای تبرئه شرکتهای خودروساز نیست.
کیفیت، بحثی اخلاقی است
هرچند سهم بالای سرنشینان (نزدیک به ۸۰درصد) در وقوع تصادفات محرز به نظر میرسد اما آنطور که علیرضا اسماعیلی فرمانده پیشین پلیس راه کشور به فردا میگوید کیفیت ایمنی خودروها در جراحات و تلفات پس از وقوع حادثه آشکار میشود. به این معنا که ممکن است در تصادف سهم ایمنی کم باشد اما در میزان مرگها سهمی قابلتوجه را باید پای کیفیت خودروها نوشت. موضوع مورد اشاره مهم دیگر او در رابطه با فاصله استانداردهای اخلاقی در این زمینه است. چیزی که اتفاقا در هیاهوی جدلهای رسانهای پلیس راهور و شرکتهای خودروساز به نوعی نادیده انگاشته میشود. موضوعی که مشابه خارجی آن برای شهروندان عجیب به نظر میرسد. فرمانده پیشین پلیسراه از خاطره عذرخواهی شرکت بیامدبلیو از صاحبان این خودرو به واسطه تصادفات احتمالی که بهدلیل کیفیت این خودرو میشود یاد میکند.
مصداق تازهتر این موضوع خبری است که چند روز پیش رسانهای شد و طی آن دادگاهی شرکت خودروسازی فورد را به واسطه تقصیر در یک تصادف بیش از یکمیلیارد دلار جریمه کرد و از این مقدار این شرکت موظف شد به بازماندگان آن تصادف مبلغ ۲۴میلیون دلار بپردازد. بگذریم که چنین رفتاری نسبت به مشتریان این خودروها در ایران چیزی شبیه رویاست اما آنچه علیرضا اسماعیلی از آن با عنوان مسئولیت اجتماعی و لزوم اخلاقمداری در آن حرف میزند معطوف به همین نکته است.
کشته میشویم؛ حداقل کرامتان حفظ شود!
او به فردا میگوید « اینکه فارغ از کیفیت نداشته خودروهای ایرانی حداقل انتظار مشتریانی که به واسطه انحصار تام و تمام این شرکتها مجبور به استفاده از تولیدات داخلی هستند این است که شأن و کرامت مشتریان را نگه دارند.» اگر در یک حادثه سریالی تصادف از ۹۰ خودروی داخلی ایربگ هیچکدامشان باز نمیشود حداقل میتوانند به واسطه این اتفاق از بازماندگان این حادثه دلجویی کنند! نه اینکه چنین استدلالی داشته باشند: «چون خودروها در زاویه مناسبی تصادف نکردهاند بنابراین ایربگ آنها باز نشده است.» آنچه پرواضح به نظر میرسد اینکه موضوع کیفی محصولات خودروساز وطنی چیزی نیست که با گلایههای مکرر پلیس حل شود. میدانیم که این چالش تلخ بهواسطه انحصار و حمایت بیچونوچرا و امتیازات دولتهای گذشته به خودروسازان ایرانی شکل گرفته و حل آن هم به نظر ساختاری به نظر میرسد که معنای آن تغییر دیدگاه بدنه مدیریتی به این نوع تولید است.