گفتوگوی «فردا» با دو جامعهشناس درباره معنای «زرنگی» در جامعه ایران
تفاخر به حیلهگری!
عباس اسدی، جامعهشناس و پژوهشگر و مهرداد ناظری جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره مفهوم واژه «زرنگی» در جامعه ایران به اظهارنظر پرداختند.
گروه جامعه سایت فردا: احتمالا درصد بالایی از ما به عنوان نمونهای از شهروندان این جامعه تجربه هر چند کم از تقلب در دوران مدرسه را به یاد داریم، اگر هم جزو اقلیت درستکار در دوران تحصیل بوده باشیم حتما یکی از شاهدان تقلب بودیم. اما ماجرای پس از تقلب حالا مهمتر از زمانه خود تقلب است. عموما فرد متقلب پس از انجام این کار ( که بگذارید بیاخلاقی بخوانیمش) خودش را در اندازه یک قهرمان مهم دانسته است. این ویژگی حالا به شکل محسوسی در جامعه ایرانی دیده میشود. به این معنا که افرادی که با مخدوش کردن یا پوشاندن پلاک خودروی خود دور از چشم دوربینهای ناظر وارد طرح ترافیک میشوند و البته پس از این اقدام همواره به این عمل خود تفاخر میکنند. موضوع همین تفاخر است. اینکه چرا یک بیاخلاقی برای ما هم معنا با زرنگی است؟
زرنگی؛ ابهام معنایی یک مفهوم
هرقدر هم برای ما ایرانیها مفاهیمی همچون جوانمردی، خونگرمی و باصفابودن در توصیف خصلتهای مثبت یک فرد تعریف شود و معنایی ثابت داشتهباشد کلمه «زرنگی» دارای یک ابهام معنایی است و گاهی با معنای منفی و گاهی نیز با معنای مثبت بهکارمیرود. این تفاوت معنایی حتی در فرهنگ دهخدا هم دیده میشود. در فرهنگ دهخدا سه معنی برای واژه زرنگی آمده است. اولی چابکی و چالاکی، دوم زیرکی و کاردانی و سوم حیلهگری. بازه تعریفی زرنگی در فرهنگ دهخدا هم بازه گستردهای است از یک مفهوم مثبت مثل چابکی تا مفهومی منفی به نام حیلهگری. اما چشمچشمکردن در محیط زندگی پیرامونی ما وزنه مفهوم منفی حیلهگری را برای تعریف زرنگی سنگینتر میکند. اینکه ما به شخصی زرنگ میگوییم که بیشتر حیلهگر است، مسؤولیت اجتماعی برایش مفهومی ندارد و به زیرپاگذاشتن حقوق دیگران افتخار میکند؛ نوعی تفاخر به بیشعوری. مصداقهای این نوع رفتار آنقدر هست که نیازی به مثالزدن نباشد. نوع رانندگی و مخدوشکردن پلاک برای ورود رایگان به طرحترافیک، استفاده غیرمجاز از خدمات بیمهای دیگران، تقلب در مدرسه و دانشگاه و کمکاری در محیطهای اداری از نمونههای متداول تحول معنایی زرنگی در جامعه ایرانی است.
آیا جامعه ایرانی زرنگ است؟
ویلیام بیمن، پژوهشگر خاورمیانه و استاد انسانشناسی دانشگاه مینهسوتاست. او در کتاب «زبان، منزلت و قدرت در ایران» که نشر نی آن را ترجمه و منتشر کرده، میگوید نوعی روابط اجتماعی متداول در ایران است که چنین تلقیای از زرنگی ساختهاست. از نظر بیمن، ماهیت بدهبستانی روابط اجتماعی ایرانیان، سبب ایجاد عرفها و راهبردهایی شده که به فرد کمک میکنند تا پیام خود را در روابط اجتماعی بین فردی به گونهای موثر و قابل پذیرش، منتقل کند. زرنگی، جنبهای از این راهبردهاست که به فرد کمک میکند انتقال پیام را در راستای منافع و علایق خود جهت دهد. از نظر او زرنگی، توانایی پیشبردن پیام با روشی زیرکانه است. او ادعا میکند ایرانیها این ویژگی منفی را ستایش میکنند. آنچه در تحلیل بیمن از کاربرد معمول مفهوم زرنگی به چشم میخورد، تحلیل ریشههای تاریخی و جامعهشناختی مفهوم فرهنگی زرنگی و نقش آن در ارتباطات روزمره ایرانیهاست.
قربانی به نام اخلاق
روند تحول معنایی زرنگی به باور بسیاری از جامعهشناسان خیلی کهن نیست و در جامعه ایرانی تازگی دارد. یکی از آنها عباس اسدی است. این پژوهشگر معتقد است: «زرنگی» یکی از مفاهیمی است که در سالهای اخیر وارد ادبیات محاورهای مردم شده و تقریبا جایگزین بسیاری از ارزشهای اسلامی و اجتماعی گردیدهاست. او معتقد است این مفهوم آرامآرام در دل جامعه ایران نهادینه شده و تا این معنا غالب است نگاه اخلاقی در جامعه موانع بسیاری برای تحقق دارد. او به فردا میگوید: «روند گسترش این مفهوم غیرانسانی چنان آرام و بدون جلب توجه بودهاست که به غیر از بعضی متفکران و نخبگان کشور شاید عموم مردم از وجود یا گسترش مفهوم زرنگی در گفتار، رفتار و حتی افکار خود غافل ماندهاند. این مفهوم ارزشهای والای انسانی مثل صداقت، درستکاری، قانونمندبودن، معناگرایی و ... را هدف گرفته و تقریبا در جامعه ایران معادل فرصتطلبی، سوءاستفادهکردن، حقکشی، تبعیض و حتی تخلفات مالی گردیدهاست. متاسفانه چه دوست داشتهباشیم چه دوست نداشتهباشیم مفهوم زرنگی یکی از اصلیترین ارزشهای اخلاقی و تربیتی نهادینهشده در کشور ما شده و نهتنها با ارزشهای اسلامی و انسانی سازگار نیست بلکه در هیچ جای دنیا نیز نمیتوان مشابه آن را یافت.» به اعتقاد این پژوهشگر جامعه، زرنگی ظاهرا و در کوتاهمدت احتمالا منافعی دارد اما در میانمدت و بلندمدت نتیجهای جز بیاعتباری، ایجاد کینه و نفرت و اعمال مجازات دنیوی و اخروی ندارد.
زرنگی و مسئولیت اجتماعی گمشده
اما چرا معنای زرنگی تغییر پیدا کردهاست؟ سوی دیگر این تغییر معنا چیست؟ اغلب پژوهشگران حوزه اجتماعی معتقدند سوی دیگر این قلب معنا «مسؤولیتپذیریاجتماعی» است. به این مفهوم که بازتعریف زرنگی در جامعه بیش از همه به مسؤولیتپذیری شهروندان لطمه وارد میکند. وقتی در فضای اجتماعی ما تبلیغ میشود افراد زرنگ کسانی هستند که کمتر تلاش میکنند و بیشتر منفعت میبرند، آن هم به هر وسیلهای؛ مثلا تبلیغ میشود که آدمزرنگ «میانبر» میزند و منافع بیشتری کسب میکند. درواقع یک ضدارزش اجتماعی را بهعنوان ارزش تبلیغ میکنیم و بسیاری از نهادها هم درگیر این رویه هستند. متاسفانه ترویج این ضدارزش موجبشده بسیاری از آموزههای اجتماعی و علمی آسیب جدی ببینند و حتی ماهیتشان تغییر کند. مهرداد ناظری جامعهشناس و استاد دانشگاه است. او معتقد است وقتی ما از مسؤولیت اجتماعی حرف میزنیم یعنی اینکه افراد نسبت به همدیگر تا چه حد احساس مسؤولیت دارند و تا چه اندازه اقدام میکنند. ضمن این که سود به خودشان میرساند و به دیگران آسیبی نمیرساند. او به فردا میگوید « با رواج مسؤولیتگریزی در جامعه بسیاری از ارزشها هم تغییر ماهیت میدهند، به این مفهوم که بسیاری از ضدارزشها به ارزش بدل میشوند. نمونه رایج این موضوع دروغ یا چیزی است که از آن به عنوان «زرنگی» یاد میشود. آنچه ما به عنوان زرنگبازی انجام میدهیم و با تقلب و دروغ همراه است، به این دلیل است که فرهنگ مسؤولیتپذیری در جامعه رشد نکرده و افراد برای جبران آن و بالا رفتن از پلههای ترقی باید به کنشهای غیر منطقی و ناسالم روی آورند.»