چه کسی بیشتر گاز می‌سوزاند؟

در میانه آوار خبرهای روزانه یک خبر جالب توجه به چشم می‌خورد، خبری که از تیتر آن برمی‌آید باید در دسته‌بندی خبرهای مفرح قرارش داد اما حقیقت تلخی پشت آن نهفته است. خبر این است؛ «گاز اداره گاز یزد به دلیل مصرف بالا قطع شد!» در ادامه با علامت تعجب پیوست به تیتر قرار است ما با لبخندی از کنار آن بگذریم.

کد خبر : 1194235

در کنار این خبر مفرح! البته که اخبار دیگری هم طی ده روز گذشته پیرامون مصرف بالای گاز منتشر شده است. همین چند روز پیش خبر آمد اداره‌های استان گیلان به دلیل صرفه‌جویی در مصرف انرژی ( یعنی گاز) تعطیل شده‌اند، در کنار آن به یکباره خبر تعطیلی کارخانه‌های سیمان به دلیل مصرف بالای گاز منتشر شد که البته خیلی زود هم این موضوع تکذیب شد. در همه این مدت هم رسانه‌ها آماری از رکوردشکنی گاز مصرفی خانگی منتشر کرده‌اند. این افت و خیزهای گازی البته که وزیر نفت را هم دچار افت فشار کرد و کارش را به بیمارستان کشاند. اما سوال مهم در این میانه این است که چه کسی بیشتر گاز می‌سوزاند؟ اینکه باید شهروندان در سرمای هوای این روزها به فکر مصرف بهینه انرژی باشند شکی نیست اما چرا فقط در این میانه شهروندان مقصر جلوه داده می‌شوند؟

هوای سرد و مصرف بالای گاز

بی‌شمار اظهار نظر در رابطه با افزایش نگران کننده گاز خانگی می‌توان فهرست کرد. همین دیروز جواد اوجی وزیر نفت اعلام کرد که «مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری معادل ۲ فاز پارس جنوبی نسبت به زمان مشابه پارسال افزایش یافته است.» غلامرضا کوشکی، رئیس مرکز کنترل گاز کشور هم گفته است حدود ۶۵ درصد از گاز تولیدی به بخش خانگی اختصاص پیدا می‌کند که پیش بینی شده از اوایل  همین هفته مصرف در بخش خانگی به ۶۰۰ میلیون متر مکعب برسد و طبق اعلام هواشناسی در اواسط هفته (دوشنبه و سه شنبه)، کاهش دما در کشور را خواهیم داشت از این رو میزان مصرف گاز تا ۷۰۰ میلیون متر مکعب نیز افزایش پیدا می‌کند.

مشترکان گاز زیاد شده‌اند؛ مصرف بیشتر شده است!

اما سوی دیگر این آماردهی‌ها داده‌های اغراق‌آمیزی است که همواره با مقایسه با کشورهای دیگر عنوان شده است. در یک فقره از این آمارها در سال گذشته اعلام شده که «سرانه مصرف گاز ایرانی‌ها سه‌برابر اتحادیه‌اروپا»ست. یا در نمونه دیگری نماینده وقت ایران درمجمع کشورهای صادرکننده‌گاز گفته‌است ایران با این که بزرگ‌ترین دارنده ذخایر گاز جهان است، اما بیشتر گاز تولیدی، در داخل کشور مصرف می‌شود و بخش خانگی بزرگ‌ترین مصرف‌کننده گاز در ایران‌است.  این دست مقایسه‌ها در کلام و گفته‌های این افراد بسیار دیده می‌شود اما این افزایش مصرف خانگی سویه‌های دیگری هم دارد که اتفاقا در گفته‌های همان افراد به‌سختی می‌توان یافت. به عنوان مثال در حالی حرف از افزایش چشمگیر مصرف گازخانگی است و مقصر کمبود گاز را مصرف خانگی می‌دانند که تنها طی هفت‌سال گذشته میزان مشترکان تازه گاز فقط در تهران ۴۶درصد افزایش داشته‌است. به این مفهوم که درست است مصرف گازخانگی در هفت‌سال گذشته بسیار افزایش داشته اما این افزایش تنها به دلیل استفاده اشتباه نبوده و تعداد مشترکان هم به میزان قابل‌توجهی طی این هفت سال افزایش داشته‌است. این نکته البته توجیه الگوی اشتباه مصرف گازخانگی نیست اما این‌که تمام بار تقصیرات را با مقایسه آمارهایی از مصرف چند برابری نسبت به اتحادیه‌اروپا و غیره روی دوش مصرف‌کنندگان گازخانگی بیندازیم به همان اندازه اشتباه است.

تبلیغات گسترده برای 10 درصد مصرف

همواره جامعه ایرانی را جامعه‌ای مصرف‌گرا نامیده‌ایم. هر چند شاید این تعریف پربیراه نباشد و همین حالا ما صاحب رکوردهای منفی عجیبی هستیم، از میزان دوریز غذا گرفته که جزو رکورددارانیم تا تولید زباله پلاستیکی که همچنان جزو ده کشور اول جهان قرار داریم. تصور می‌شود در زمینه مصرف انرژی و منابع هم چنین رویه‌ای تا حدودی درست باشد. اما در کنار این مصرف نادرست حقایقی هم وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. در کنار آن اما در ساده‌ترین راه‌حل شهروندان مقصر وضعیت کمبودها جلوه می‌کنند. از آلودگی هوا و ترافیک بگیرید تا فراگیری کرونا و قطعی برق!  به عنوان مثال می‌دانیم که ایران در کمربند خشک جهان قرارگرفته و با معضل کمبود آب روبه‌روست و راهکار دولتمردان اما توصیه به شهروندان برای مصرف درست آب است. تا اینجای کار ایرادی نیست، اما آن‌طور که اسماعیل کهرم، کارشناس محیط‌زیست به فردا می‌گوید بیش از ۷۰ درصد هدر رفت آب در ایران مربوط به بخش کشاورزی است، ۲۰درصد در بخش صنعتی و تنها ۱۰درصد مربوط به مصرف خانگی است! در مقابل اما بیشترین تبلیغات در رابطه با صرفه‌جویی و استفاده درست از آب برای مصرف خانگی است.

اگر بخشی از هزینه تبلیغات در اصلاح الگوی مصرف آب برای مردم را تنها به تغییر شیوه کشاورزی اختصاص می‌دادیم حتما با مشکل بی‌آبی روبه‌رو نمی‌شدیم. همین قصه در بسیاری دیگر از بحران‌های پیش‌رو هم قابل تعمیم است.

بدیهی است هنوز فرهنگ استفاده از انرژی در جامعه ایران نهادینه نشده و پرواضح است ما با کاهش مصرف سوخت و انرژی از سوی شهروندان مخالف نیستیم اما روشن است روندی که برای اصلاح در پیش گرفته شده  از اساس اشتباه است.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: