این مقام ارزانی خودتان!
هفته گذشته بود که پس از مدتی جوسازی و شیطنت رسانهای و تبلیغاتی از سوی برخی چهرهها و رسانههای غربی در کشورهایی که خود بهعنوان بزرگترین ناقضان حقوق زنان در دنیا شناخته میشوند، در نمایش دیگری از سیرک غربیها درخصوص حقوق بشر و دفاع از حقوق زن، رای به کنار گذاشتن ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل داده شد.
هفته گذشته بود که پس از مدتی جوسازی و شیطنت رسانهای و تبلیغاتی از سوی برخی چهرهها و رسانههای غربی در کشورهایی که خود بهعنوان بزرگترین ناقضان حقوق زنان در دنیا شناخته میشوند، در نمایش دیگری از سیرک غربیها درخصوص حقوق بشر و دفاع از حقوق زن، رای به کنار گذاشتن ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل داده شد. جدا از اینکه حذف از این کمیسیون جز مانور سیاسی در روزهای بیدستاورد غربیها در رویارویی با ایران دردی از آنها دوا نمیکند، این اقدام سیاسی ریاکارانه فرصت خوبی برای واکاوی ادعای غربیها در رعایت حقوق و جایگاه زن و نگاهی به کارنامه کشورمان در ارتقای این جایگاه طی چهار دهه پس از انقلاب اسلامی است.
نگاهی به وضعیت اسفناک زنان در جوامع غربی بهخصوص طی دهههای اخیر، گویای این مسئله است که زن دیگر نه بهعنوان یک ستون استوار خانواده و پیش برنده فرهنگ و تربیت اجتماعی، بلکه کالایی برای پیشبرد اهداف غیرانسانی و ابزاری برای کامروایی مریدان ثروت و شهوت شده است. زن در بسیاری از کشورهای غربی به دور از حقوق اجتماعی مناسب دیده میشود و مدتهاست در آرزوی امنیت و آرامش تلخترین حوادث را تجربه میکند. اکنون در کشورهای به اصطلاح پیشرفته غربی که کشور ما را به نادیده گرفتن حقوق زنان متهم میکنند، بدترین رفتارها در سطح اجتماع با زنان بیدفاع میشود و آنها پناهی برای خود نمییابند.
تعدی و تعرض و آزار به زنان در آمریکا و اروپا یک واقعیت غیرقابل انکار است که نه دانشگاه و مدرسه، نه حملونقل عمومی و نه هیچ جای دیگری را برای زنان امن باقی نگذاشته است. در کشورهایی که هر از گاهی خبر تعرض سیاستمداران در کنگره یا حتی در دفتر نخستوزیر و رئیسجمهور به کارکنان زن، رسانهای میشود یا وقتی در آمریکا اعضای تیم ملی ژیمناستیک، یا حتی کارکنان زن عضو ارتش از تعرض و تجاوز توسط مربیان و همقطاران خود مصون نیستند، چه توقعی از برقراری امنیت برای زنان در سایر اماکن است؟ «الی مولوسون» یک دختر هوادار 18 ساله انگلیسی است که تجربه خود از ایام حضور خود در قطر برای تماشای مسابقات جامجهانی فوتبال را اینچنین در توئیتی بیان کرده است: «بهعنوان دختری که در انگلیس بزرگ شدهام، هرگز باور نمیکردم که میتوان بدون آزار جنسی بیرون رفت! در قطر 2022 به چیزی دست یافتم که هرگز فکرش را هم نمیکردم! من حتی یک متلک خیابانی هم نشنیدم احساسِ امنیتِ باورنکردنی دارم.»
«امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه با وعده «پایان دادن به خشونت علیه زنان» به رقابتهای انتخاباتی وارد شده بود، اما سه سال قبل بهدنبال انتشار آمار تعداد زنانی که در فرانسه به دست شریک زندگیشان کشته شده بودند عذرخواهی کرد و نوشت: «خانمها من از شما عذر میخواهم. جمهوری فرانسه نتوانست به خوبی از شما محافظت کند.» مکرون سال قبل نیز در توئیتی نوشت: «زنان بیشتر و بیشتر از ترس اینکه مورد حمله و تعرض قرار بگیرند، دیگر جرأت سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی را ندارند. ما قصد داریم حضور پلیس در حملونقل را دو برابر کنیم، بهویژه در زمانهایی که حملات بیشتر رخ میدهد.»
عجیب آنکه در کشوری مثل آمریکا زنان علاوهبر تهدید از سوی مجرمان از سوی پلیس هم امنیت ندارند و به راحتی و بدون هیچ ملاحظه و احترامی با کوچکترین بهانه توسط پلیس به رگبار بسته میشوند. گزارش واشنگتنپست از زنان کشتهشده توسط پلیس آمریکا در سالهای اخیر نشان میدهد؛ در سال 2018 تعداد 53 نفر، سال 2019 تعداد 43 نفر، سال 2020 تعداد 38 نفر و سال 2021 تعداد 56 زن به دست پلیس آمریکا کشته شدهاند. «لئونا هیل» مادر باردار ۲۶ ساله، یکی از این قربانیهاست که در خیابان و بدون محاکمه توسط پلیس به قتل رسیدهاند.
از طرف دیگر، یکسوم زندانیان زن جهان، در آمریکا زندانی هستند.
اینها تنها چند نمونه از وضعیت کشورهایی است که زنان آن امنیت و آسایش در یک کشور اسلامی را رویا و آرزویی که هرگز در کشور خود تجربه نکردهاند میدانند، اما سردمداران ریاکار آنها برای حذف کشوری از کمیسیون مقام زن که در شاخصهای مربوط به امنیت و جایگاه زنان کارنامه و وضعیت بسیار مطلوبی دارد تصمیمگیری میکنند! در کنار مسئله امنیت و آسایش زنان، میتوان به زمینهسازی رشد جایگاه و ارتقای موقعیت زنان در عرصههای اجتماعی بهعنوان یک شاخصه ملموس و اساسی برای قضاوت عملکرد کشورها توجه کرد.
وقتی شرایط امروز زنان در ایران و مسیر رو به رشدی که طی بیش از چهار دهه عمر انقلاب اسلامی پشتسر گذاشتهاند را با پیش از انقلاب و حکومت مطلوب و مورد حمایت غربیها در ایران و با کشورهای همسایه و حتی با بسیاری از کشورهای جهان مقایسه میکنیم، هر نگاه منصفی جمهوری اسلامی ایران را برای این همه تلاش و کارنامه درخشان در توجه به رشد و پیشرفت زنان تحسین میکند.
خانم «گیلدا مورکرت» فعال آمریکایی ضدامپریالیست و ضدجنگ اخیراً با انتشار مطلبی به مقایسه وضعیت زنان در آمریکا و ایران پرداخته و نوشته بود: «آمار درخصوص زنان در ایران و آمریکا چه میگوید؟! سهم متخصص زنان: ایران ۹۸ درصد، آمریکا ۸۵ درصد- نرخ مرگ و میر مادران در هر ۱۰۰ هزار تولد زنده: ایران ۷، آمریکا ۲۳- سهم زندانیان زن: ایران ۳ درصد، آمریکا ۱۰ درصد- سهم پزشکان زن: ایران ۴۰ درصد، آمریکا ۳۴ درصد- مرخصی زایمان(باحقوق)؛ ایران ۶ماه، آمریکا صفر». این یعنی به اعتراف یک چهره فعال آمریکایی، حقوق و جایگاه زنان در ایران وضعیت بهتری از جامعه آمریکا دارد. درخصوص پیشرفتهای حوزه زنان در ایران طی سالهای اخیر نمونهها فراوان است اما ذکر چند مورد کفایت میکند تا آنها که نگاهی منصفانه دارند خود به قضاوت بنشینند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی جایگاه زنان در عرصههای مختلف ارتقا یافت و زنان بهعنوان نیمی از جمعیت اجتماعی کشور در بسیاری از عرصهها پیشتاز بودهاند. به گفته خانم دکتر خدیجه کریمی، معاون بینالملل معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، «از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به بسترسازی، تقویت و توسعه فرآیندها و ساختارهای حمایت از حقوق بشر و شهروندی و بهطور خاص حقوق زنان و کودکان اهتمام ویژه وجود داشته و آمارهای درخشان از حضور و مشارکت زنان در سطوح مختلف اداری و مدیریتی، آموزش عالی و مشاغل مختلف، دلالت بر حمایت عملی از زنان دارد. نگاه ویژه نسبت به توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی، عشایر و زنان سرپرست خانوار، پوشش بیمه زنان خانهدار، پوشش بیمه تامین اجتماعی زنان سرپرست خانوار، افزایش سن امید به زندگی در میان زنان به 78 سال، کاهش آمار بیسوادی در میان زنان به زیر 10 درصد، کسب رتبه اول برابری حق تحصیل دختر و پسر و عدالت آموزشی در دنیا، افزایش درصد پزشکان متخصص زن به 4۰ درصد و در فوقتخصص به 30 درصد، افزایش ورودی دختران در دانشگاهها به عدد 56 درصد، افزایش نسبت زنان عضو هیئت علمی در دانشگاههای علوم پزشکی به 34 درصد و نیز رسیدن این نسبت به عدد بیش از 33.3 درصد برای زنان عضو هیئت علمی در سایر دانشگاههای کشور، فعالیت هزار و 121 زن قاضی در کشور و رشد سالانه حدود 3 درصد جذب قضات زن از سال 1390، گوشه کوچکی از پیشرفت دختران و زنان در سایه جمهوری اسلامی است.»
درخصوص وضعیت بهبود وضعیت زنان در کشور پس از انقلاب اسلامی موارد مختلف دیگری وجود دارد از جمله؛ در حوزه ورزش بیش از 16 هزار باشگاه ورزشی زنان در کشور فعالیت دارد و صدها مدال در رویدادهای مهم جهانی توسط ورزشکاران زن ایرانی کسب شده است. درخصوص حضور زنان ایرانی در عرصه قدرت و تصمیمگیری باید گفت؛ طبق آمار تا سال 1400، بهکارگیری 25.2 درصد از مدیران دولتی کشور در همه سطوح عالی، میانی و پایه مدیریت اجرایی، فعالیت هزار و 121 زن قاضی در کشور، رشد 227 درصدی زنان داوطلب نمایندگی مجلس در دوره یازدهم، کسب 111 کرسی مجلس شورای اسلامی توسط زنان در 11 دوره و حضور 16.5 برابری زنان نماینده مجلس شورای اسلامی نسبت به دور اول از دستاوردهای زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
حال باید پرسید، در کشوری که زنان در عرصههای مختلف علمی، هنری، سیاسی، ورزشی و... خود را در مسیر رشد میبینند نسبت به زنان اجحاف شده است یا در کشورهایی غربی که زن بهعنوان یک جنس رده دومی نگاه میشود؟
آیا در کشورهای غربی که هر روز با رواج بیشتر بیبندوباری و قانونی کردن همجنسبازی به نابودی کامل نهاد خانواده نزدیک و نزدیکتر میشوند، زن در جایگاه و مقام واقعی خود قرار دارد؟ آمریکایی که همچنان ابتداییترین حقوق زنان مانند مرخصی زایمان مادران شاغل در آن بهطور کامل و در ایالتهای مختلف وجود ندارد، حق اظهارنظر در مورد حقوق زنان را دارد؟
از سویی با کمتوجهی به نهاد خانواده و فقدان قوانین قوام بخش به خانواده یا گسترش ازدواجهای به اصطلاح سفید اما در حقیقت سیاه، در این کشورها، شاهد افزایش پدیده «مادران مجرد» که پس از مادر شدن در چارچوب مطابق با زندگی غربی و نه در چارچوب متعهدانه خانواده پس از تامین هوسبازی مردان و رهاشدن باید بهتنهایی و بدون هیچ حمایتی بار بزرگ کردن فرزند را به دوش بکشند هستیم.
اگر مقام و جایگاه زن از نظر غربیها، برهنگی و دستمایه هوسرانی یا یک کالای تبلیغاتی و پولساز و نشسته پشت ویترین مراکز فحشا با برچسب قیمت است، باید گفت این مقام و مدال ارزانی خودتان. نباید فراموش کرد که تلاش غرب برای هجمه علیه جمهوری اسلامی ایران با بهانه حجاب و زن و حقوق زنان نه از سر دلسوزی بلکه ناشی از آن است که ما دروغ غربیها درخصوص اینکه شرط پیشرفت و تعالی را برهنگی زنان و بیبندوباری جا میزدند برملا کردهایم و به دنیا نشان دادهایم که حفظ حجاب و عفاف و توجه به جایگاه مادرانه و انسانی زن نهتنها با پیشرفت و سعادت جامعه منافات ندارد بلکه به این پیشرفت کمک میکند؛ غربی تحمل عرضه این الگوی نوین را ندارد. غربیها که از پیاده شدن این الگو در کشورمان ضربهها خوردهاند برای توقف این مسیر رو به قله دست به هرکاری میزنند. در همین ایام اخیر سعی در به اشتباه انداختن برخی از جوانان دانشجوی ما داشتند تا مثلاً غذاخوری مختلط و برداشتن حریمهای عفیفانه را شرط به روز بودن و پیشرفت جا بزنند. ادعای غربیها در حالی است که آنها به فرموده رهبر انقلاب باید پاسخگوی ظلمی که به مقام زن داشتهاند باشند.
رهبر انقلاب سال 1386 در دیدار بانوان نخبه فرمودند: «همانطور که بارها من اشاره کردهام، در مسئله زن از دنیا طلبکاریم؛ ما مدعی دنیائیم. حالا مؤسسات وابسته به سازمان ملل یا غیر آنها یا فلان مجموعه روزنامهنگار بیایند به اسم حقوق بشر، موضوع حجاب و بعضی از این قبیل چیزها را زیر سؤال بکشند و اظهار طلبکاری کنند، این واقعیت قضیه را عوض نمیکند. ما از دنیا طلبکاریم. دنیا که عرض میکنم، یعنی دنیای غرب. ما هستیم که به دنیا خطاب میکنیم و میگوئیم: شما به بشریت عموماً و به زن خصوصاً خیانت کردهاید؛ با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیادهرویهای جنسىِ بیقانون و بینظم در جامعه، با آوردن زن به شکل متبرج به وسط میدان...»
کیهان