سانسور سریال ماه رمضان به چه قیمتی
اما پس از پخش بخش چهارم سریال که رخدادهای فتنه یک سال گذشته را هوشمندانه و لطیف به طنز کشید و از قرار معلوم و بنا به گفته مرتضی میرباقری، معاون اسبق سیما در بازدید از پشت صحنه این سریال، همه این سکانس ها با هماهنگی و اطلاع رسانه ملی بوده، تیغ تیز سانسور به جان این سریال افتاده است، به گونه ای که حتی معاون اسبق سیما، از گفتن آن ابایی نداشته و آن را بیشتر از دیگر سریال ها نمی داند.
تابناك: در روزهای اخیر، شاهد رخدادهای عجیبی در رسانه ملی هستیم؛ رخدادهایی که نمی توان منبع و ریشه آن را حدس زد. در ماه رمضان، رسانه ملی، پخش سریالی طنز «نون و ریحون» را از شبکه تهران آغاز کرد که پس از چند ماه فشار به شبکه های گوناگون برای ساخت یک سریال طنز خروجی شبکه تهران در همان روزهای ابتدایی به دهان بیشتر منتقدان سازمان خوش آمد. اما پس از پخش بخش چهارم سریال که رخدادهای فتنه یک سال گذشته را هوشمندانه و لطیف به طنز کشید و از قرار معلوم و بنا به گفته مرتضی میرباقری، معاون اسبق سیما در بازدید از پشت صحنه این سریال، همه این سکانس ها با هماهنگی و اطلاع رسانه ملی بوده، تیغ تیز سانسور به جان این سریال افتاده است، به گونه ای که حتی معاون اسبق سیما از گفتن آن ابایی نداشته و آن را بیشتر از دیگر سریال ها نمی داند.
مصداق این بحث، سکانسی است که در اینترنت گذاشته شده و سایت های معاند نظام نیز تغییرات درون آن را تحریف تاریخ نامیده اند و برای تاریخ کشور، نقش دایه مهربانتر از مادر بازی می کنند؛ کسانی که تا امروز، ذره ای برای تاریخ این مرز و بوم زحمتی نکشیده و رنجی نبرده اند، به میدان آمده و داعیه دار تحریف تاریخ شده اند.
چرا آقایان این دیالوگ را عوض کرده اند که امروز صدای بیگانگان در دفاع از تاریخ این مرز و بوم به صدا دربیاید؟ آیا این به معنی ترس از یک جریان خاص است که تحمل هیچ نقد و شوخی را با خود نداشته و می تواند فشار بسیاری به رسانه ملی بیاورد؟ آیا این ترس و واپس دادگی باید به اندازه ای باشد که بیگانگان از آن سوءاستفاده کنند؟ و آیا همه سانسورهای این سریال از همین دست است؟! پس وا اسفا!
و در پایان اینکه جامعه ای که در آن، مسئولان بنا به گفته معاون اسبق سیما، باید سطح تحمل خود را نسبت به طنز بالا ببرند و معلوم است هیچ تحملی برای طنز و شوخی با خود ندارند، بهتر است تلویزیون سریال طنز نسازد و به سمت همان ملودرام های معمولی با داستان های تکراری برود تا مجبور نشود به هر قیمتی، سانسور کند.