سونامی تعطیلی اقامتگاهها
پیامدهای ارزی و اغتشاشات برای گردشگری ایران
صنعت هتلداری ایران مدتهاست که حال و روز خوشی ندارد؛ بزرگترین ضربه به این زیرساخت شکننده در طول دوره کرونا و رکود شدیدش و سپس تورم صعودی و مشکلات اقتصادی وارد شد. اگر مباحث روانشناسی پسامدرن که بر اهمیت سفر و تفریح برای بهبود شرایط روحی و جسمی تاکید دارند را کنار بگذاریم؛ سفر و انواع تفریحات همیشه در سبد خانوادههای کمدرآمد و متوسط جزو کالایی لاکچری محسوب شده که در اولویتهای پایین جای میگیرد. و در نهایت اگر سفری هم صورت بگیرد اقامت در هتل اتفاقی بسیار نادر خواهد بود و جایگزینهایی چون منزل اقوام و آشنایان و حتی چادر وجود خواهد داشت!
جدا از این رکود بیسابقه، ما همواره در کشور با کمبود مراکز اقامتی مواجه بودهایم. اختصاص مراکز بیربطی چون مدارس به عنوان اقامتگاه در طول فصلهای شلوغ مانند نوروز گویای این واقعیت است که در ایران اقامتگاه به اندازه کافی وجود ندارد. این کمبود خود به نوعی بلای جان صنعت هتلداری شده است. وقتی هتلداران به سبب نبود رقیب کافی معمولا از درصد اشتغال بالایی برخوردار هستند، دیگر تلاشی برای بهبود کیفیتهای مختلف ملموس و غیرملموس خود نمیکنند.
اما همین تعداد محدود مراکز اقامتی حالا با رکودی که این روزها در جریان است، در حال تعطیلشدن هستند و این یک زنگ خطر جدی است. متاسفانه هنوز هیچ بسته حمایتی از جانب وزارت میراث و گردشگری برای جلوگیری از ورشکستگی و از دسترفتن یکی از مهمترین ارکان صنعت گردشگری اعلام نشده است.
در حال حاضر تنها هتلها و مراکز اقامتی در شهرهای بزرگ که معمولا مهمانانشان را گردشگران تجاری تشکیل میدادند هنوز مشتری اندکی دارند. اما اوضاع برای اقامتگاههای سنتی و بومگردی در شهرهای کوچک و روستاها بسیار نگرانکننده است. این اقامتگاههای بومگردی در راستای توانمندسازی جامعه محلی و بهبود شرایط اشتغال و توسعه گردشگری روستایی ایجاد شده بودند اما ممکن است در چند ماه آتی دیگر اثری از آنها نبینیم.
همه اینها در حالی زنگ خطر هشدار در این صنعت را به صدا درآورده که تنها در فاصله یک هفته گذشته آمارها و دادههای تلخی در این حوزه منتشر شده است که به نوعی آب سردی است بر روی این مراکز اقامتی. یکی از آنها همین دیروز از زبان مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی نقل شد. او اغتشاشات چندماهه و افزایش تورم را دلایل رکود این صنعت دانسته و گفته: « در شش ماه دوم سال جاری از اواخر شهریور، شاهد کاهش ۶۰ تا ۸۵ درصدی گردشگران داخلی و خارجی هستیم.» این آمار را بگذارید کنار رئیس جامعه هتلداران که ابتدای همین هفته عنوان کرده بود: «میانگین ضریب اشغال هتلها به زیر ۲۰درصد رسیده است.» از آمارهای عنوانشده حتی میتوان به رفتارشناسی مسافران داخلی هم پی برد، این که طی دو ماه گذشته میزان مسافرتها به تهران ۵۰درصد کاهش داشته یکی از آنهاست. دلایل بر همه روشن است، اما هرچه باشد تعطیلی مراکز اقامتی چه در پایتخت و چه در شهرهای پرجاذبه ایران به صنعتی آسیب میزند که از بالاترین طرفیت برای ارزآوری و درآمد کشور برخوردار است. این موضوع اگرچه معلولهای اجتماعی و اقتصادی پررنگی دارد اما بدون شک میتوان با حمایت از صاحبان این صنعت به نگاهداری از این ظرفیت بینظیر این سرزمین پرداخت. آن هم در حالی که همین دیروز یکی از مسئولان اعلام کرده بود ایران ظرفیت پذیرش ۳۵ میلیون گردشگر خارجی را دارد، احتمالا این گفته معطوف به جاذبههای بیشمار طبیعی و تاریخی این سرزمین است وگرنه با این حال نزار مراکز اقامتی چنین چشماندازی کمی سینمایی است!